وقتی ما چیزی را می بینیم، در حقیقت بازتاب یا انعکاس نور از آن جسم را می بینیم. چشم انسان قابلیت تشخیص و مشاهده ی صد ها دسته از طول هایی موج را دارد که توسط حجرات مخروط شکل حسی شبکه قابل دید و یا رویت میگردد و این قابلیت باعث میشود که رنگها را از هم تشخیص دهیم.
کلمات کلیدی: رنگ ها|انعکاس نور |پدید آمدن نور |دانستنی های علمی |دانستنی ها | تفریح و سرگرمی
آگاهان علوم محیطی، تنوع زیستی را پایه و اساس حیات در زمین می دانند. متاسفانه اهمیت و نقش تنوع زیستی در گذشته طبق عادت و ناآگاهانه یا آگاهانه و از روی عمد نادیده گرفته شده است. تنوع زیستی یا «زی گونگی» شامل تنوع گونه ای، تنوع اکوسیستمی و تنوع ژنتیکی است.
منشا تنوع زیستی تکامل است. زمانی که ما یک گونه را از بین می بریم، در واقع، محصول میلیون ها سال زمان و صرف انرژی که منجر به تکامل آن گونه شده است را از بین برده ایم. نکته اینجاست که انقراض یک گونه سفری بی بازگشت است و همه تلاش ها و ثروت های جهان برای بازگرداندنش بی ثمر خواهد ماند. به طور کلی ارزش های تنوع زیستی در کشاورزی، سلامت انسان، تجارت، صنعت و فرهنگ کاملا شناخته شده است و سود مالی آن طی سال ها و نسل های متمادی مشخص نیست.نا توانی انسان در پیش بینی شرایط اقتصادی، کشاورزی، فرهنگی و زیستی ارزش تنوع زیستی را در آینده غیر قابل برآورد می سازد. علاوه بر این، نقش تنوع زیستی در خدمات اکوسیستمی نیز غیرقابل برآورد است.
به طورکلی نقش تنوع زیستی در زندگی انسان را در موارد زیر می توان برشمرد:
1 ـ تنوع زیستی در خدمت اقتصاد پویا : اقتصاد تنوع زیستی و اکوسیستم ها (TEEB) ابتکاری جهانی است که همه توجه ها را به موارد زیر جلب کرده است:
مزایای اقتصادی تنوع زیستی.
زیان مالی حاصل از بین رفتن تنوع زیستی و تخریب اکوسیستم ها.
پتانسیل واکنش های اقتصادی.
اقتصاد تنوع زیستی و اکوسیستم ها بر گروه های اصلی ذی نفع مانند دانشمندان، فروشندگان در مقیاس ملی و جهانی، دولت و مردم محلی موثر است و هدف اصلی آن فراهم کردن مدارک قطعی است که چگونه، چه زمانی و کجا به منظور استفاده های اقتصادی تنوع زیستی حفاظت شود. اقتصاد تنوع زیستی و اکوسیستم ها فرصتی به وجود می آورد تا نشان دهد حفاظت کردن از تنوع زیستی همان پس انداز پول است. بسیاری از بحران های تنوع زیستی ناشی از فعالیت های انسان است و ما وظیفه داریم بحران های پیش رو و زیان های مالی ناشی از آنها را برطرف کنیم.
نکته اینجاست که انقراض یک گونه سفری بی بازگشت است و همه تلاش ها و ثروت های جهان برای بازگرداندنش بی ثمر خواهد ماند
2 ـ تنوع زیستی در خدمت امنیت غذایی: کاهش تنوع زیستی امنیت غذایی را به خطر می اندازد، زیرا کاهش تنوع زیستی کشاورزی بر امنیت غذایی آثار نامطلوب شناخته شده ای دارد. استفاده از مدیریت تلفیقی آفات، کشاورزی ارگانیک و کودهای ارگانیک، تناوب کشت، استفاده از پسماندهای جانوری و بازیافت محصولات، کشاورزی بدون شخم یا شخم حداقل و کشاورزی چندکشتی می تواند به حفاظت از تنوع زیستی در کشاورزی کمک کند و بالا رفتن امنیت غذایی را سبب شود.
3 ـ تنوع زیستی در خدمت معیشت و کشاورزی پایدار : تنوع زیستی در کشاورزی شامل تنوع در همه ترکیبات غذایی و محصولات کشاورزی (تنوع در گیاهان کشت شده، جانوران پرورشی و موجودات زنده ذره بینی وابسته به آنها) است. تنوع زیستی در کشاورزی باعث تولیدات پایدار برای تولید محصولات غذایی، صنعتی و دارویی می شود. همچنین از نظر زیستی نظیر حضور گرده افشان ها (pollinators)، موجودات زنده خاک و طعمه خوارها سبب حمایت محصولات می شود. خدمات اکوسیستمی وسیع تر در اکوسیستم های کشاورزی باعث بهبود سیمای سرزمین، بهبود و سلامت بیشتر خاک، بهبود کیفیت و چرخه آب و بهبود کیفیت هوا خواهد شد. تنوع بیشتر در گیاهان وحشی می تواند به تولید محصولات گیاهی بهتر، مقاوم تر، سالم تر و اقتصادی تر کمک کند.
4 ـ تنوع زیستی در خدمت سلامت انسان: مقالات و کتاب های بسیاری در زمینه نقش تنوع زیستی در سلامت انسان وجود دارد. تنوع بیشتر در گیاهان دارویی می تواند پتانسیل درمان بسیاری از بیماری ها را به وجود آورد. همچنین تنوع بیشتر تولید پایدار مواد آرایشی و بهداشتی را تضمین می کند. تنوع بیشتر در مواد غذایی مانند انواع سبزی و میوه ویتامین های بیشتری به بدن می رساند و در نتیجه باعث مقاومت بیشتر سیستم ایمنی بدن می شود.
5 ـ تنوع زیستی در خدمت صنعت : بسیاری از صنایع به منابع زیستی وابسته اند. به بیان دیگر مواد اولیه خود را از طبیعت به دست می آورند. به عنوان مثال صنعت نفت و گاز که یکی از پول سازترین صنایع جهان محسوب می شود حاصل تجزیه هزاران گونه از باکتری ها و پلانکتون های موجود در دریاست.
کلمات کلیدی مطلب: مقالات | مقالات علمی و آموزشی | دانستنی ها | علوم و زیست شناسی
رهی معیری از دوران کودکی به شعر و موسیقی و نقاشی علاقه ی فراوان داشت و در اثر ممارست در این سه فن بهره ای به سزا یافت .در آغاز شاعری در انجمن ادبی حکیم نظامی که به مدیریت استاد وحید دستگردی مدیر مجله ارمغان تشکیل می شد ، شرکت می جست و یکی از اعضاء فعال و موثر آن انجمن بود .
در انجمن موسیقی ملی و انجمن فرهنگستان ایران نیز عضویت یافت و رفته رفته با چاپ و نشر غزلهای دلنشین رهی معیری در روزنامه ها و مجله های کشور شهرت بسیار یافت. آثار و اشعار فکاهی و انتقادی وی نیز به امضاهای مستعار " زاغچه " و " شاپریون " در روزنامه های " بابا شمل " و " تهران مصور " و غیره چاپ و انتشار یافت.
رهی معیری در سالهای آخر عمر در برنامه گلهای رنگارنگ رادیو، در انتخاب شعر با داوود پیرنیا همکاری داشت و پس از او نیز تا پایان زندگی آن برنامه را سرپرستی میکرد. رهی در همان سالها سفرهایی به خارج از ایران داشت از جمله: سفر به ترکیه در سال 1336، سفر به اتحاد جماهیر شوروی در سال 1337 برای شرکت در جشن انقلاب کبیر، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال 1338 و دو بار سفر به افغانستان، یک بار در سال 1341 برای شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال در گذشت خواجه عبدالله انصاری و دیگر در سال 1345. عزیمت به انگلستان در سال 1346 برای عمل جراحی، آخرین سفر معیری بود.
خود استاد رهی معیری در برنامه رادیویی قصه شمع چنین می گویند:من در همه انواع شعر از قبیل غزل،قصیده،مثنوی،رباعی و... آثاری دارم.نخستین ترانه را در سال 1313 بر روی آهنگ آقای بدیع زاده ساختم که به شد خزان معروف شد.
گذشته از غزل های بسیار زیبای رهی معیری که از احساسات پاک او سرچشمه گرفته،ترانه های رهی زبانزد خاص و عام است.آهنگسازانی که با رهی کار کرده اند همه از بهترین ها بوده اند. چون آنچه در کار او مهم است قدرت تلفیق و تطبیق شعر با آهنگ است که ترانه های رهی را جاودانه و ماندگار کرده است.
استاد رهی معیری ترانه های بسیار زیبایی سروده اند که از آنها می توان به کاروان،نوای نی،من از روز ازل،اشک و آه،دیدی که رسوا شد دلم،شب جدایی،لاله خونین،دیدی ای مه،راز دل،داغ جدایی و ... اشاره کرد.استاد رهی با آهنگسازان بزرگی همکاری کرده اند.آهنگسازانی چون مرتضی محجوبی،روح اله خالقی،مهدی خالدی،علی تجویدی،بدیعی و... اما رهی دوستی عمیقی با استاد محجوبی داشت.چنانکه آهنگ زیبای کاروان در مایه دشتی با صدای استاد بنان حاصل این همکاری و دوستی است که نشان دهنده ارتباط عاطفی تنگاتنگ این دو استاد است.
رهی معیری در تصنیف سازی نیز مهارت خود را به خوبی نشان داد و ترانه های بسیار زیبا و خاطره انگیزی از او توسط خوانندگان مشهور ایران در رادیو ایران پخش شد که بیش از پیش موجبات شهرت و محبوبیت او را فراهم ساخت .
مشهورترین ترانه های رهی معیری
-" خزان عشق " ،
-" به کنارم بنشین " ،
-" دیدی که رسوا شد دلم "
- " نوای نی " ،
-" دارم شب و روز "
- " شب جدایی "
و چند ترانه دیگر است که در بین مردم شهرت به سزایی دارد .در سالهای آخر عمر چند سال برای انتخاب شعر در برنامه ی" گلهای رنگارنگ " رادیو با شادروان داوود پیرنیا همکاری داشت و در شورای شعر رادیو ایران نیز شرکت می کرد.
رهی معیری در حالی که تا آخر عمر مجرد زیسته بود در سال 1347 خورشیدی پس از تحمل چند سال رنج بیماری در 59 سالگی زندگی را بدرود گفت.
از رهی دو مجموعه ی شعر به نام های" سایه ی عمر "و " آزاده "به جای مانده و هر دو کتاب به چاپ رسیده است ." سایه ی عمر " مجموعه ی غزلهای اوست که تا کنون چندین بار تجدید چاپ شده است ." آزاده " نیز مجموعه ترانه های وی می باشد .علاوه بر آن مجموعه ای از مقاله های ادبی او به نام" گلهای جاویدان " در سال 1363 خورشیدی در تهران چاپ و منتشر گردیده است.
همچنین کتاب رهاورد رهی ( مجموعه شعر رهی )نیز در سال 1375 به کوشش داریوش صبور در تهران توسط نشر زوّار به زیور چاپ آراسته شد .
کلمات کلیدی مطلب : مقالات | مقالات علمی و آموزشی | دانستنی ها | مشاهیر و شخصیت ها
سید محمدعلی جمالزاده (23 دی 1270 در اصفهان - 17 آبان 1376 در ژنو) نویسنده و مترجم معاصر ایرانی است. او را پدر داستان کوتاه زبان فارسی و آغازگر سبک واقعگرایی در ادبیات فارسی میدانند. محمدعلی جمالزاده نخستین مجموعهٔ داستانهای کوتاه ایرانی را با عنوان یکی بود، یکی نبود در سال 1300 خورشیدی در برلین منتشر ساخت. داستانهای وی انتقادی (از وضع زمانه)، ساده، طنزآمیز و آکنده از ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه است.
• دوران کودکی جمالزاده
سید محمدعلی جمالزاده در خانوادهای مذهبی در اصفهان به دنیا آمد. او فرزند سید جمالالدین واعظ اصفهانی بود. واعظ اصفهانی در اصفهان زندگی میکرد، اما غالباً برای وعظ به شهرهای مختلف سفر میکرد. جمالزاده پس از 10 سالگی پدر خود را در برخی از سفرها همراهی میکرد. وی به همراه خانواده در سال 1321 ه. ق. به تهران مهاجرت کرد.
جمالزاده نوجوان بود که پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد. در دوران اقامت او در بیروت؛ اوضاع سیاسی ایران تغییر کرد، در آن زمان محمد علی شاه قاجار مجلس را به توپ بست و هر یک از آزادیخواهان با مشکلاتی مواجه شدند. پدر جمالزاده خود را به همدان رساند تا از آنجا به عتبات فرار کند، ولی در آنجا دستگیر شد و به بروجرد برده شد. امیر افخم، حاکم بروجرد دستور اعدام او را صادر کرد.
• دوران جوانی سید محمدعلی جمالزاده
جمالزاده در بیروت با ابراهیم پور داوود و مهدی ملکزاده فرزند ملک المتکلمین چندین سال هم دوره بود. در سال 1910 تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به اروپا برود. سپس از راه مصر عازم فرانسه شد. در آنجا ممتازالسلطنه سفیر ایران به وی پیشنهاد کرد که برای تحصیل به لوزان سوئیس برود. سید محمدعلی تا سال 1911 در لوزان بود، پس از آن به شهر دیژون در فرانسه رفت و دیپلم حقوق خود را از دانشگاه آن شهر گرفت.
• ازدواج جمالزاده با زن فرنگی
جمالزاده دو بار ازدواج کرد و هر بار زن فرنگی گرفت: ازدواج اول در فرانسه در خرداد 1293 ش، و ازدواج دوم در سال 1310 در ژنو. همسر اولش، زنی کاتولیک مذهب بود به نام «ژوزفین» که هیچ گاه به آیین و اعتقادات جمالزاده روی خوش نشان نداد و سرانجام بر اثر بیماری استسقا درگذشت. همسر دومش، زنی آلمانی الاصل بود که «مارگرت اگرت» نام داشت و ازدواج جمالزاده با او اسلامی بود. این زن بنا به قول جمالزاده، مسلمان شده و اسمش را فاطمه گذاشته بود. این مساله می تواند بیانگر اعتقاد جمالزاده به آیین اسلام باشد.
جمالزاده با زن فرنگی ازدواج کرد و ارتباط او با محیط و فرهنگ غرب و زنان فرنگی و تصور منفی او از زن ایرانی، در این امر بی تاثیر نبود. خود جمالزاده در جواب این پرسش که چرا زن خارجی گرفته است، می گوید: «وقتی من پانزده ساله بودم، از ایران خارج شدم و آمدم بیروت و بعد آمدم اینجا (ژنو). همسایه ما در ایران دخترکی داشت به اسم ملکه که من عاشق او بودم. به پدر و مادرم گفته بودم ملکه را برای من نگاه بدارید. پدرم چند ماه بعد از اینکه از ایران آمدم بیرون، کشته شد. اولین سفری که رفتم به ایران، مادرم صدایم زد و گفت: ملکه آمده به دیدنت. لذت بردم. ملکه تا مرا دید، گفت شوهر کرده ام… این طور شد که من در همین اروپا زن گرفتم.»
جمالزاده بی سوادی و عقب ماندگی زنان ایرانی را دلیل دیگر این مساله فکر می کند و می گوید: «زن من فارسی را به قدری خوب یاد گرفته بود که گاهی من از او می پرسیدم و او غلطهای من را اصلاح می کرد. فرانسه می دانست، آلمانی، انگلیسی، فارسی، چهار زبان می دانست. چرا من این زن را نگیرم و بروم زنی بگیرم که بی سواد باشد؟!»
• فعالیتهای جمالزاده در خارج از ایران
همزمان با جنگ جهانی کمیته ای به نام کمیته ملیون به رهبری سید حسن تقی زاده برای مبارزه با روسیه و انگلیس در برلن تشکیل شد. این کمیته جمالزاده را به همکاری دعوت نمود. جمالزاده در سال 1294 به برلن رفت و تا سال 1309 در آن جا اقامت داشت. پس ازاقامت کوتاهی دربرلن برای ماموریت از طرف کمیته ملیون به بغداد و کرمانشاه رفت و مدت شانزده ماه در آنجا اقامت داشت. در بازگشت به برلن مجله کاوه که 3 بهمن ماه 1292 اولین شماره آن به چاپ رسید، وی را به همکاری دعوت کرد و تا تعطیلی مجله در9 فروردین ماه1301 به همکاری خود با تقی زاده ادامه داد.
پس از تعطیلی مجله کاوه، سرپرستی محصلین ایرانی در سفارت ایران را به عهده گرفت. او به مدت هشت سال این مسئولیت را به عهده داشت، تا اینکه در سال 1310 به دفتر بین المللی کار وابسته به جامعه ملل پیوست. پس از بازنشستگی در سال 1335 از برلن به ژنو رفت و تا پایان عمر در آنجا اقامت داشت. جمالزاده بیشتر عمر خود را در خارج از ایران سپری کرد. اما میتوان گفت که تمام تحقیقاتش در باره ایران و زبان فارسی و گسترده کردن دانش ایرانیان بود. علیرغم اینکه در رشته حقوق تحصیل کرد ولی در باره حقوق مطلبی ننوشت.
• سبک نگارش جمالزاده
محمدعلی جمالزاده را همراه با صادق هدایت و بزرگ علوی سه بنیانگذار اصلی ادبیات داستانی معاصر فارسی میدانند. داستان کوتاه «فارسی شکر است» را که در کتاب یکی بود یکی نبود او چاپ شدهاست، عموماً به عنوان نخستین داستان کوتاه فارسی به شیوهٔ غربی میشمارند. این داستان پس از هزار سال از نثرنویسی فارسی نقطه عطفی برای آن به شمار میرفت. به علاوه، مقدمهٔ جمالزاده بر کتاب یکی بود یکی نبود سند ادبی مهم و در واقع بیانیه نثر معاصر فارسی است. در این مقدمه جمالزاده مواکداً بیان میکند که کاربرد ادبیات مدرن نخست بازتاب فرهنگ عامه و سپس انعکاس مسائل و واقعیتهای اجتماعی است.
• دلایل تحلیلگران برای عدم بازگشت جمالزاده
- به شهادت رسیدن پدر، مرگ پدر جما لزاده ضربه سهمگینی برای او بود. او که تحت تاثیر افکار پدر قرار داشت، به شدت از اوضاع ایران و جریانات سیاسی آن دوران متنفر شد؛ به طوری که جان مایه اغلب داستانهایش را بعدها به دوران پرتزویر، بی سامان و پرتلاطم مشروطیت اختصاص داد.
- تصاحب مستمری دیوانی پدر توسط یکی از دوستانش
- مقایسه اوضاع و احوال اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی ایران با غرب
- اوضاع نابسامان و پر از ننگ و هرج و مرج دوران مشروطیت (قبل از ترک ایران)
- ترک وطن در سن نوجوانی؛ سنی که هنوزشخصیتش قوام نیافته بود
- از هم گسستن پیوند عاطفی و قومی با مرگ مادر
- ازدواج با زن فرنگی
- احساس سرخوردگی از گذران دوران سخت بی پولی، نا امنی و غربت
سنگ مقبره محمد علی جمالزاده و همسرش مارگرت در ژنو
• درگذشت سید محمدعلی جمالزاده
جمالزاده روز هفدهم آبان 1376 پس از آن که از آپارتمانش در خیابان «رو دو فلوریسان» ژنو به یک خانه سالمندان منتقل شد درگذشت. بنا بر نوشتهٔ ثبت شده در کنسولگری ایران، پس از درگذشت او 26 هزار برگ از نامهها، دستنوشتهها و عکسهای او در خانهاش به سازمان اسناد ملی تحویل داده شدهاست. مقبره وی در بلوک 22 قبرستان پتی ساکونه در شهر ژنو قرار دارد.
کلمات کلیدی مطلب : مقالات | مقالات علمی و آموزشی | دانستنی ها | مشاهیر و شخصیت ها
جان گودریک در 17 سپتامبر سال 1764 در گرونینگن هلند چشم به جهان گشود؛ اما بیشتر حیات کوتاه خود را در انگلستان گذراند. او به دلیل ابتلا به بیماری تب مخملی در اوان کودکی اش، ناشنوا شد. والدینش او را به آکادمی توماس برایدوود فرستادند؛ مدرسه ای در ادینبورگ که مخصوص کودکان ناشنوا بود و در سال 1778 نیز به آکادمی وارینگتون. پس از آن، گودریک به شهر یورک و نزد خانواده اش بازگشت. در آنجا با ادوارد پیگوت آشنا شد که پدرش ناتانیل پیگوت، صاحب رصدخانه خصوصی بسیار مجهزی بود.
ادوارد، خود به ستارگان متغیر علاقه زیادی داشت؛ ستارگانی که نورانیتشان در دوره های مختلف زمانی تغییر می کند. او لیستی از این ستارگان که رصد آنها خالی از لطف نبود را به گودریک سپرد.
هر چند تغییرات درخشندگی در چندین ستاره شناخته شده بود؛ گودریک نخستین کسی بود که مکانیسم چنین تغییراتی را شرح داد. او ستاره راس الغول را یک ستاره دوتایی کسوفی خواند و کشفیات خود را نیز در می سال 1783 به انجمن سلطنتی ابلاغ کرد و به سبب چنین کشفی، انجمن مدال کپلی (Copley) آن سال را به او اهدا نمود.
جایزه کپلی، جایزه ای است که توسط انجمن سلطنتی لندن هر ساله به کسانی اهدا می شود که در هر رشته علمی تحقیقات برجسته ای را به انجام رسانیده باشند و بصورت یک در میان به محققان علوم فیزیکی و زیستی تعلق می گیرد. او در سن 19 سالگی تغییرات نوری ستاره دلتا-قیفاووس را که از آن پس هر ستاره مشابهی را متغیر قیفاووسی نام نهادند، کشف کرد. او دریافت که این ستاره در پرنورترین حالتش، 2٫3 بار پرنورتر از کم نورترین حالتش است که این تناوب هر 5٫4 روز یکبار مداوماً در حال رخ دادن است.
متغیر قیفاووس الگویی نمونه برای رده بندی نوعی ستاره است که برای ستاره شناسان در تعیین فاصله های کیهانی دارای اهمیت زیادی می باشد. قیفاووسی ها ستاره هایی ابرغول با دمای سطحی 5000 تا 6000 درجه کلوین شبیه به خورشید هستند که به رنگ زرد ظاهر می شوند. اما این ستاره ها از خورشید ما بسیار بزرگترند، بنابراین از فاصله دور به راحتی دیده می شوند.
گودریک در 16 آوریل 1786 و در آستانه 22 سالگی، بعنوان یکی از اعضای انجمن سلطنتی انتخاب شد؛ اما درست 4 روز بعد به دلیل ذات الریه ای که در جریان رصدهای شبانه اش از ستاره دلتا-قیفاووس دچار شده بود، جان خود را از دست داد.
کلمات کلیدی مطلب: مقالات | مقالات علمی و آموزشی | دانستنی ها | مشاهیر و شخصیت ها | زندگی نامه جان گودریک اعجوبه ستاره شناسی