(SQ3R) مخفف این کلمات است: پیش خوانی (Survey)، سوال سازی (Question)، خواندن (Read)، بازگویی و تعریف (Recite) و مرور (Review).
در ادامه به مراحل مختلف این روش اشاره می کنیم:
پیش خوانی: درسی را که می خواهید بخوانید، ابتدا پیش خوانی کنید.
سعی کنید برای پیش خوانی از روش زیر استفاده نمایید:
- نگاهی سریع و گذرا به متن بیندازید.
- نکات مهم و کلیدی را بیابید.
- سوالات و تمرین های آخر درس را مرور کنید.
- پاراگراف اول و آخر و خلاصه درس را به شیوه ای گذرا بخوانید.
سوال سازی: در ذهن خود سوالاتی راجع به موضوع درس بسازید. برای این کار می توانید:
- عناوین و تیترها را بصورت سوال درآورید.
- از خود بپرسید: "راجع به این موضوع چه می دانم؟"، "معلم راجع به این موضوع چه چیزهایی می گفت؟" و سوالاتی از این قبیل.
خواندن: متن درس را بطور کامل بخوانید. در هنگام خواندن:
- به دنبال جواب سوالاتی باشید که در ذهن خود ساخته بودید.
- به سوالات آخر درس جواب بدهید. - زیر نکات مهم خط بکشید.
- اگر مطلبی را درست نفهمیده اید، دوباره آن را بخوانید.
بازگویی و تعریف مطالب:
بعد از آنکه خواندن یک بخش به پایان رسید، به بازگویی مطالب آن بپردازید.
- مطالب درسی را از حفظ برای خود تکرار کنید و یا خلاصه نویسی کنید.
- در تکرار مطالب از روشی که متناسب با تکنیک یادگیری تان است، استفاده کنید و به خاطر داشته باشید که هر چه بیشتر از حواس پنجگانه خود استفاده کنید، مطالب بهتر در حافظه تان جای می گیرد.
قدرت یادگیری سه برابر می شود با: دیدن، بیان کردن، شنیدن. و این قدرت چهار برابر می شود با: دیدن، بیان کردن، شنیدن و نوشتن!
مرور مطالب: بعد از آنکه مطالب را بطور کامل خواندید و برای خود بازگو کردید، نوبت به مرور مطالب می رسد.
- روز اول: بلافاصله بعد از مرحله تعریف و بازگویی، 5 دقیقه سریع مطالب را مرور کنید.
- 24 ساعت بعد: کتاب را ورق بزنید و به نکات مهم نگاهی بیندازید، به مدت 5 دقیقه این کار را انجام دهید.
- یک هفته بعد: به مدت 5 دقیقه مطالب درسی را مرور کنید. برای مطالبی که به نظرتان سخت تر است بیشتر وقت بگذارید.
- و به همین ترتیب هر چند وقت یکبار مطالب را مرور کنید تا هنگام امتحان به مشکلی برخورد نکنید.
منبع دریافت این مطلب : مبتکران
به واقع ،هرکتابی قصد دارد مطلب را به خواننده عادی برساندو این ممکن نیست ؛مگر آن که اگر شما به درستی به آن نزدیک شوید ، راه درست نزدیک شدن به آن چیست ؟
پاسخ در یکی از قواعد مهم خواندن نهفته است .شما باید کتاب را قبل از تسلط بر آن ، سطحی بخوانید . ابتدا در پی چیزهایی باشید که میتوانید آن ها را بفهمید و خودتان را در مطالب دشوار گرفتار نکنید.پاراگرافهای پیشین،پانویس،مباحث ومراجعی را که از آنها گریزانید درست بخوانید. کتاب حاوی مطالبی است که شما بی درنگ آن را درک می کنید ..حتی اگر 50 درصد مطالب یا کمتر را درک کردید،شما میتوانید کتاب مورد مطالعه را تا حدودی بفهمید .
یکی از روشهای کتابخوانی سطحی به خواندن اجمالی موسوم است .شما هرگز از طریق سطحی خوانی نمیتوانید به آن چیزی که با خواندن و مطالعه فرا چنگتان میآید ،دست یازید .در عین حال خواندن اجمالی روش کاربردی است در مواقعی که شما با انبوهی از کتاب سروکاردارید.با سطحی خوانی و اغلب با دقت شگفت آوری،می توانید درکی کلی از محتوای کتاب به دست آورید.برای سطحی خوانی یا خواندن ،گام های زیر روشی مناسب برای شروع و پرداختن به کتاب به صورت اجمالی است .
1- به عنوان صفحه و مقدمه نگاه کنید و به ویژه به عناوین فرعی یا دیگر نشانههایی توجه کنید که به هدف و چشم انداز کتاب یا مقصود نویسنده اشاره دارند.
2- فهرست مطالب را برای کسب دریافتی کلی از ساختار کتاب ، بخوانید از فهرست همچون نقشه جاده قبل از شروع سفر بهره بگیرید
3- فهرست اعلام یا موضوعی را بازبینی کنید تا با دامنه موضوعات تحت پوشش یا منابع مورد استفاده ازمولفان آشنا شوید . هرگاه فهرست اصطلاحات در پایان هر فصل ،مهم و حساس به نظر رسید،برای درک بهتر ،آن ها را در متن جستجو کنید ،بدین ترتیب شما کلید نزدیک شدن به مولف را پیدا میکنید
حالا شما برای خواندن کتاب یا سطحی خوانی ،هرکدام راکه انتخاب کنید، آماده هستید ،اگر به سطحی خوانی رای می دهید به فصلهایی نگاه کنید که حاوی بندهای اصلی یا به عبارات خلاصه شده در شروع یا پایان صفحه یا فصل هستند ،سپس صفحاتی را ورق بزنید،یک یا دو پاراگراف وگاهی هم چند صفحه متوالی را بخوانید بدین نحو کتاب را ورق زده ،همواره در جستجوی ضربان اصلی مطلب باشید.
هشدار: اگر شما از این روش برای شروع به سطحی خوانی کتاب استفاده کنید چه بسا در پایان پی ببرید که به هیچ وجه در حال سطحی خواندن نیستید ،بلکه آن را می خوانید ،آن را می فهمید و از آن لذت می برید. وقتی کتاب را بر زمین می گذارید،در خواهید یافت که بعد از این هیچ موضوعی برایتان دشوار نخواهد بود.
منبع دریافت این مطلب : شاگرد زرنگ
تقویت کردن مغز از راه های بسیار زیادی قابل انجام است برای مثال می توانید از خوراکی های مخصوص حافظه استفاده کنید و یا مسائل ریاضی را حل .
یکی از بهترین روش های تقویت حافظه حل کردن جدول کلمات متقاطع است که بسیاری از پزشکان و محققان از آن به عنوان یک تقویت کننده مغز یاد می کنند.
جدول ها در اندازه ها و نوع های مختلفی وجود دارند اما بهترین آن ها را هر روز می توانید در روزنامه های مختلف پیدا کنید و همجنین سعی کنیدحداقل روزانه تا حد توانتان به این جدول ها فکر کنید.
در ادامه برخی از مهمترین دلایلی که برای جدول حل کردن می توان از آن ها یاد کرد را ذکر می کنیم:
*بسیاری از محققان به این نتیجه رسیده اند که جدول می تواند به افراد ارامش خاصی بدهد. کسانی که جدول حل می کنند در ابتدا مقداری هیجان زده خواهند بود اما با تمام شدن جدول حس آرامش خاصی را تجربه خواهند کرد که می تواند حتی باعث انرژیِ گرفتن آن ها نیز باشد.
*یکی از مهمترین فوایدی که می توان در دل حل جدول های کلمات دید پیدا کردن حس رضایت است. بسیاری از افرادی که عاشق حل کردن جدول هستند اعتقاد دارند بعد از تمام شدن جدول یک حس تکامل و یا رضایت خواهند داشت که در باقی فعالیت ها نشانی از آن ها نیست. همچنین آن ها این حس تکامل را با به پایان رساندن کارهای سخت و دشوار مقایسه می کنند.
*یکی از فوایدی که می توان در مورد جدول به آن اشاره کرد این است که این معما باعث می شود تا حداقل دقایقی شما با خودتان خلوت کنید و در تنهایی به تفکر بپردازید.. در حین حل کردن جدول نیز می توانید به کارهای روزمره و در کل به خودتان فکر کنید.
*دیگر فایده جدول که محققان به آن دست پیدا کرده اند کم شدن میزان جنون و آلزایمر در افرادی است که به طور مرتب جدول حل میکنند.این افراد تا 5 برابر کمتر در معرض ابتلا به کمبود حافظه و یا آلزایمر هستند چرا که جدول می تواند ورزشی بسیار عالی باری مغز باشد.
*حس آرامش یکی دیگر از مواردی است که در مورد جدول باید بدانید. چرا که با رها شدن ذهن شما از دنیای اطراف و تمرکز بر روی جدول شما به راحتی می توانید به یک حالت ارامش خاصی برسید که کمتر با آن رو برو می شوید.
*به طور کلی جدول می تواند یک زندگی سالم را به شما هدیه بدهد چرا که در آن مدت شما می توانید از مواد مخربی مانند سیگار نیز ذهنتان را منحرف کنید و همچنین در حال تقویت مغزتان هستید و در کنار ان وقتی را برای بهبود زندگیتان و برای تفکر به خودتان گذاشته اید.
منبع دریافت این مطلب : شاگرد زرنگ
تعریف مطالعه: مطالعه یک فرآیند شرطی و اکتسابی جهت افزایش معلومات است. در این تعریف واژه هایی به کار رفته که باید هر کدام را تعریف کنیم: فرآیند، شرطی و اکتسابی. فرآیند: فرآیند یعنی کاری مرحله به مرحله، روند. یعنی مطالعه باید دارای بخشهای مختلفی مثل گرمکردن، ایجاد آمادگی، پیشمطالعه و... باشد. شرطی: شرطی یعنی اینکه این کار، شرایطی دارد. مهم ترین این شرایط «عادت کردن» است، یعنی در طول سال تحصیلی باید به یک روش خاصی عادت کرد. اکتسابی: اکتسابی یعنی چیزی که به دست می آوریم و می آموزیم. و اما بعد....
مکان مطالعه
1) مکان ثابت: مکان مطالعه باید ثابت باشد و این جای ثابت باید ترجیحا پشت میز باشد. مطالعه روی زمین، روی تخت یا در حال راهرفتن معمولا به درد نمیخورد. حتی گذشتگان نیز روی زمین درس نمیخواندهاند و از میزهای کوچکی برای کارهای نوشتنی و خواندنی خود استفاده میکردهاند.
2) نور اتاق مطالعه: نور لامپ مهتابی زیاد مناسب نیست و نور چراغ مطالعه به تنهایی هم مناسب نیست. بهتر است این دو را ترکیب کرد تا هنگام مطالعه، ترکیب طیف زرد و سفید مانع خستگی چشمها بشود. ضمنا هنگام مطالعه باید پیرامونتان هم روشن باشد، نه اینکه فقط محلی که درس میخوانید روشن باشد.
3) دمای اتاق مطالعه: دمای اتاق مطالعه باید حدود 25 درجه سانتیگراد باشد. منظور این است که بتوانید با لباس راحتی در اتاق خود راحت باشید؛ ولی اگر سرمایی هستید بهتر است لباس مناسبتری بپوشید و اتاق را زیاد گرم نکنید چرا که یکی از عوامل حواس پرتی و ایجاد خوابآلودگی گرمای زیاد اتاق مطالعه است.
4) دکور اتاق مطالعه: دکور اتاق هرچه سادهتر و ثابتتر باشد بهتر است؛ به عبارت بهتر، دائما دکور اتاق را تغییر ندهید. سعی کنید به یک وضعیت عادت کنید. در ضمن چیزی که تداعیکننده خاطره خاصی باشد در اتاقتان نصب نکنید مثل عکس، پوستر یا مجسمه ای که شما را یاد چیزی بیندازد. رو به دیوار قرار بگیرید و درس بخوانید؛ چون هر قدر فضای دیدتان محدودتر باشد حواستان کمتر پرت می شود.
5) برتری خانه بر سایر کتابخانه: بهترین جا برای درس خواندن منزل است ولی اگر نمیتوانید در خانه درس بخوانید- حالا به هر دلیل- چه به دلیل جمعیت زیاد و سر و صدا، چه سکوت بیش از حد، میتوانید از کتابخانهها و فرهنگسراها استفاده کنید. فقط توجه داشته باشید که در کتابخانه، به جای خواندن درس وقتتان را صرف امور دیگر نکنید، به عبارت دیگر وقت تلف نکنید.
6) نقش موسیقی؟ درباره موسیقی نتایج ضد و نقیض فراوانی منتشر شده است که خلاصهاش این است: درسخواندن با موسیقی گوشدادن جور در نمیآید. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. پس سعی کنید اگر عادت دارید با موسیقی درس بخوانید، حتما این عادت را کنار بگذارید و سعی کنید سر خود را شیره نمالید؛ چون بعضیها میگویند برای دروس عمومی حواسمان پرت میشود ولی در موقع تستزدن و مطالعه دروس اختصاصی، موسیقی مشکلی ایجاد نمیکند. خودتان بهتر میدانید که ایجاد میکند! پس سعی کنید صادقانه درس بخوانید و با خود روراست باشید تا موفق شوید.
زمان مطالعه
خیالتان را راحت کنم. هیچ قانونی برای زمان مطالعه نداریم. هر وقت راحت بودید، همان موقع بهترین زمان برای درسخواندن است. حالا ممکن است این زمان 3 صبح باشد یا 12 شب. مهم این است که شما در چه زمانی راحتتر درس می خوانید. ولی 3 زمان در یادگیری خیلی مهم است که بهتر است در این زمانها درس بخوانید:
اول صبح:
به دلیل اینکه تازه از خواب بیدار شدهاید و ذهنتان مانع قبلی ندارد، آماده است و مطالب را به راحتی در خود نگه میدارد. پس در برنامه روزانه خود طوری عمل کنید که حتما اول صبحها نیم یا یک ساعت بتوانید درس بخوانید. فقط دقت داشته باشید بلافاصله بعد از خواب، در یادگیری اختلال صورت میگیرد. حتما یک یا چند حرکت کششی انجام بدهید. آبمیوه یا میوهای میل کنید تا این اختلال برطرف شود و بعد درس خواندن را شروع کنید. بهتر است درسهای سخت را اول صبح بخوانید. این درس سخت میتواند ریاضیات یا ادبیات باشد. بستگی به شما دارد.
آخر شب:
به دلیل اینکه بعد از درس میخوابید و مانع بعدی ندارید، مطالب فرصت پیدا میکنند تا از نیمکره راست که جایگاه حافظه کوتاهمدت است وارد نیمکره چپ بشوند که جایگاه حافظه بلندمدت است. برای همین یادگیری افزایش پیدا میکند. حیف است که شبها جلوی تلویزیون بخوابید. سعی کنید روی دفتر و کتاب خوابتان ببرد. آخر شب، درسهای دوستداشتنی را بخوانید نه درسهایی که حکم لالایی دارند و میخوانید و میخوابید.
دو ساعت قبل از غروب آفتاب: به دلیل کاهش اشعه کیهانی و نوع رابطه خورشید با زمین اختلال حواس کم میشود. پس سعی کنید این زمان را صرف امور پیش پا افتاده نکنید. به طور مثال اگر میخواهید اتاقتان را مرتب کنید به جای قبل از غروب بعد از غروب این کار را انجام دهید.
کی درس نخوانیم
با شکم پر درس نخوانید. بین شروع مطالعه و وعدههای غذایی مثل نهار و شام حداقل نیم ساعت فاصله باشد.
با شکم خالی درس نخوانید. اگر گرسنهاید ولی قسمتی از درستان هم مانده، اشکالی ندارد یک میوه یا شیرینی میل بفرمایید؛ سپس برگردید و درستان را بخوانید.
با اعصاب خرد درس نخوانید.
روش مطالعه
مطالعه باید براساس یکی از سیستمهای مطالعاتی باشد تا کارایی لازم را داشته باشد. در زیر به یکی از کارآمدترین این سیستمها میپردازیم:
سیستم مطالعاتی pqr5
این عبارت اول کلمات زیر است که در ادامه به شرح هرکدام میپردازیم:
مراحل قبل از مطالعه
پیشمطالعه
سوالگذاری
مراحل حین مطالعه
خواندن
خلاصهنویسی بعد از مطالعه
مرورکردن
تفکرکردن
تازهکردن مطالعه
قبل از پرداختن به توضیح مراحل مطالعه لازم است نکات زیر را بدانید. این نکات کمک میکنند تا یک حالت خوب را به مدت طولانی حفظ کنیم و خود را با آن سازگار کنیم و مرتبا در تصمیمات جدیدمان دچار مشکل نشویم.
نحوه ایجاد عادت جدید
سنگ بزرگ برندارید: برای گرفتن تصمیم جدید نباید از همان اول تصمیم های خیلی بزرگ گرفت. بلکه باید از تصمیمهای کوچکتر شروع کرد. یعنی دانشآموزی که عادت ندارد درس بخواند، نباید یک برنامه روزانه 10 ساعته آغاز کند؛ بلکه باید با یک برنامه 2 ساعته شروع کند تا بتواند این روند را ادامه بدهد وگرنه منحنی این تغییرات، سینوسی خواهد شد و فرد یک هفته می تواند و یک هفته نمی تواند.
از بروز مشکل نترسید. در موقع ایجاد عادت جدید، کارایی فرد بین 21 تا 40 روز کاهش پیدا میکند؛ یعنی هر فردی که میخواهد رفتار جدیدی را آغاز کند باید بداند که در وهله اول نه تنها اتفاق مثبت خاصی نمیافتد بلکه اتفاقات منفی نیز پیش میآید و راندمانش کم میشود. برای همین در فرهنگ شرقی عادت به چلهنشینی داریم یعنی اگر فرد میخواهد عادتی را در خود ایجاد کند حدود 40 روز باید ریاضت بکشد اما خوشبختانه از آنجا که نام انسان از دو ریشه انس و نسیان گرفته شده است، وضعیت قبلیش را سریع فراموش (نسیان) میکند و به وضعیت جدید عادت می کند (انس.)
منتظر نقطه آغاز برای شروع تحول جدید نباشید
«از شنبه»، «از اول ماه»؛ اینها بدترین حرفهایی است که میشود برای آغاز یک حرکت نو انتخاب کرد. واقعا سهشنبه یا جمعه چه گناهی کردهاند که هیچوقت به عنوان مبدا تغییر و تحولات قرار نمیگیرند.
هر وقت خواستید تغییری در خود ایجاد کنید مثل رژیمگرفتن، نماز اول وقت خواندن، درس خواندن و هر حرکت مثبت دیگری که به ذهنتان رسید بیهوده آن را به تاخیر نیندازید و نگویید از شنبه یا از اول ماه این کار را شروع می کنم.
منبع دریافت این مطلب : شاگرد زرنگ
وزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است.
ساعتی معمولی امّا با خاطره ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود.
بعد از آن که در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند مدد خواست و وعده داد که هر کسی آن را پیدا کند جایزه ای دریافت نماید.
کودکان به محض این که موضوع جایزه مطرح شد به درون انبار هجوم آوردند و تمامی کپّه های علف و یونجه را گشتند امّا باز هم ساعت پیدا نشد.
کودکان از انبار بیرون رفتند و درست موقعی که کشاورز از ادامه جستجو نومید شده بود، پسرکی نزد او آمد و از وی خواست به او فرصتی دیگر بدهد.
کشاورز نگاهی به او انداخت و با خود اندیشید، "چرا که نه؟ به هر حال، کودکی صادق به نظر میرسد."
پس کشاورز کودک را به تنهایی به درون انبار فرستاد.
بعد از اندکی کودک در حالی که ساعت را در دست داشت از انبار علوفه بیرون آمد.
کشاورز از طرفی شادمان شد و از طرف دیگر متحیّر گشت که چگونه کامیابی از آنِ این کودک شد.
پس پرسید، "چطور موفّق شدی در حالی که بقیه کودکان ناکام ماندند؟"
پسرک پاسخ داد، "من کار زیادی نکردم؛ روی زمین نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صدای تیک تاک ساعت را شنیدم و در همان جهت حرکت کردم و آن را یافتم."
کلمات کلیدی: داستان | داستان موفقیت | داستان جالب | داستان چند دقیقه سکوت کنید!
منبع دریافت این مطلب : داستانک