ادداشت : متن زیر توسط جناب آقای جلال سلیمی از مشاوران مطرح کشور برای سایت سرزمین تیزهوش ها ارسال شده است. در این مطلب، مواردی مطرح شده است که مطالعه آن را برای دانش آموزان پایه های نهم و دهم و اولیای آنها از منظر انتخاب رشته صحیح، پر اهمیت می کند. لطفاً نظرات و سوالات خود را در پایین همین مطلب درج فرمایید. جناب آقای سلیمی به همه سوالات شما پاسخ خواهند داد. سرزمین تیزهوش ها یک ویدئو از نوع Motion Graphic هم با استفاده از داده های این مطلب آماده کرده است که می توانید اینجا کلیک کنید و آن را در آپارات مشاهده نمایید.
چرا بعد از اعلام نتایج کنکور این همه بهت و حیرت در بین داوطلبان تجربی امسال دیده شد؟
در 17 سال گذشته که کنکور را با دانش آموزان پشت سر می گذارم، هر سال آن را متفاوت تر می بینم. البته کنکور 95 عجیب تر از همیشه بود. تا حدود زیادی هم برای خانواده ها و دانش آموزان که اولین بار بود با آن مواجه می شدند مبهوت کننده و غریب بود و هم برای ما مشاوران و دبیران و مسئولان آموزشی. کنکور، امسال، فرسنگها دور از انتظارات و تصورات پایان یافت و بسیاری هنوز در آن بهت و حیرت مانده اند.
ماجرا، به نظر، پایانی هم ندارد. از جمعیت بیش از نیم میلیونی شرکت کنندگان کنکور تجربی تا فارغ التحصیلان چندین و چند سال پیش که مترصد کنکور امسال و سالهای بعد هستند تا فارغ التحصیلان رشته های پرستاری و مامایی و ... که دوباره برای پذیرفته شدن در رشته های پزشکی صف کشیده اند. فارغ التحصیلان مهندسی در رده فوق لیسانس و دکتری که توانایی فوق العاده دارند اما جامعه و آینده کاری، آنها را دوباره برای کنکور پزشکی فراخوانده است.
65% شرکت کنندگان کنکور امسال (حدود 520 هزار نفر)در گروه تجربی بودند، در حالی که ظرفیت کل 3 رشته اصلی پزشکی و دندان پزشکی و داروسازی در کل کشور در دوره های روزانه و پردیس پولی و دانشگاه آزاد به 12 هزار نفر نمی رسد.
یعنی از هر 43 نفری که در اطراف شما در رشته تجربی مشغول تحصیل است فقط یک نفر به 3رشته اصلی در تجربی دست پیدا خواهد کرد.
این موضوع جزو مواردی است که خانواده و داوطلب نمی داند یا (با اطلاعات پنج سال قبل که ناآگاهان عرصه آموزش یا اطرافیان به غلط ارائه کرده اند)تصور می کند با رتبه 10یا 15 هزار سهمیه(که گاهی معادل رتبه 40 هزار کشوری است) امکان قبولی در پزشکی و دندان پزشکی و داروسازی پردیس های پولی را دارد.
در نهایت (بر اساس آمار اولیه سازمان سنجش) حدود 200 هــــزار نفر امسال انتخاب رشته نکرده اند و این یعنی خیل عظیمی از این جمعیت به کنکور تجربی سال 96 چشم دوخته اند. چرا که به طور میانگین برای قبولی در هر 3 رشته اصلی برای کل دانشگاه های کشور در کنکور رتبه کشوری داوطلب باید بهتر از 11000 باشد یعنی در سهمیه منطقه1 بهتر از 3500 و در منطقه2 بهتر از حدود 5500 و در منطقه 3 بهتر از حدود 4000 .
اتفاقات عجیب دیگری در کنکور تجربی امسال به چشم خورد. از رتبه 1 شدن یک فارغ التحصیل گروه ریاضی که مانع انتخاب رشته بسیاری از رتبه برترهای ریاضی کنکورامسال شد. طوری که این مساله در برخی مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی نگرانی ایجاد کرد.
از طرفی بی اثرماندن معدل های در حد 20 امتحانات نهایی سوم دبیرستان در قبولی رشته های دکتری دوره های روزانه هم باعث تعجب والدین و دانش اموزان بود. چرا که همه تصور می کردند معدل 19.90 یا 20 بسیار کم یاب و نایاب است و همین موضوع را مدرک مهمی بر توانایی و استعداد عجیب فرزندشان تصور می کردند در حالیکه آمارها نشان می دهد معدل های بالای 19.5 در کشور بسیار زیاد است و اتفاقا عدم موفقیت همین داوطلبان در کنکور تجربی است که باعث می شود نگرانی و دلهره دانش اموزان و خانواده ها بیشتر شود.
مهمترین دلیل این موضوع هم فاصله علمی بسیار زیاد بین سوالات کنکور و امتحانات نهایی دبیرستان است که گاهی این تفاوت شبیه تفاوت مسابقات ورزشی استانی با المپیک است که قیاس مع الفارق است!
در آخر هم برای برخی داوطلبان سوال است که چطور همکلاسی های او توانسته اند 500 یا 1000 رتبه از آنها بهتر شوند مگر چقدر به لحاظ علمی قوی تر بوده اند؟ غافل از اینکه فشردگی فوق العاده جمعیت تجربی باعث شده بود امسال در یک فاصله حدود 10000 نمره کل(نمره تراز) نیم میلیون نفر به صف شوند. یعنی با هر 1 نمره تراز در برخی بازه ها حدود 30 تا 40 نفر رتبه تغییر کرده است.
برای اینکه درک بهتری از یک نمره تراز(که 30 تا 40 رتبه تغییر ایجاد کرده است) داشته باشید آن را معادل یک ریال در نظر بگیرید. یعنی درست زدن یک سوال بیشتر در کنکور می تواند 50 تا 70 نمره تراز کل شما را ارتقا دهد. یعنی با یک سوال کمتر داوطلب از همکلاسی خود گاهی به اندازه 300 رتبه عقب افتاده است(البته به محدوده رتبه فرد هم مرتبط است) همین عامل سبب ایجاد فاصله های کیلومتری داوطلبان با هم در رتبه شده است در حالی که اختلاف علمی معنا داری وجود ندارد!
چه بسیارند دانش اموزان معدل خوبی که کمی ساده انگارانه فکر می کردند به راحتی در رشته پزشکی قبول خواهند شد ولی با اعلام رتبه ها ناخواسته مجبور شدند دوباره این مسیر پر تردد را طی کنند و در کنکور 96 شرکت نمایند. چرا که داوطلبان و دانش آموزان جدی در تمام کشور با نهایت جدیت و پشتکار و تمام وقت و با هر آنچه موثر است کل روزهای سال را در تکاپو بودند. در حالی که عده زیادی از خیل دانش اموزان و داوطلبان با تصورات مثبت و مبهم خیــــــــال می پروراندند و به سابقه خوب مدرسه و ... دل خوش کرده بودند.
خانواده هایی که تصور قبولی فرزندشان را در پزشکی تهران داشتند و در موعد انتخاب رشته متوجه شدند احتمال قبولی در رشته های مطلوب را حتی در شهرهای مرزی کشور هم ندارند، این جدیت در بین کنکوری ها را بسیار دیر متوجه شدند.
از سویی دیگر آزمونهای آزمایشی با جمعیت شرکت کننده ای معادل 5% شرکت کنندگان کنکور که دائم رتبه های دو رقمی و سه رقمی نثار داوطلب و خانواده می کردند و مدیران و مشاوران و دبیرانی که برای دلخوشی خانواده ها از نبوغ و توانایی بی حد دانش آموز سخن می گفتند، مزید بر علت بود تا واقعیت در هنگام اعلام نتایج بر همگان عیان شد!
به همهی این مصیبت ها اضافه کنید، برنامه های طنز آلود و عوامانه ای که از شبکه های مختلف رادیو و تلویزیون هر روز در حال پخش بود و موضوع کنکور و سوالات و موفقیت در آن را طوری القا می کرد که گویی قرار است داوطلب در یک آزمون مکانیکی شرکت کند و با چرخاندن یک پیج انواع مهارت ها را از خود نشان دهد و با مدال قهرمانی بیرون بیاید. برنامه هایی مملو از «امید فروشی» با شعار"تو می توانی، تو موفق میشوی، فقط تو هستی که اینقدر توانایی داری" و سخنانی از این دست که سعی داشتند توهم موجود در ذهن برخی داوطلبان و خانواده ها را صد چندان کند. موضوع کنکور و رقابت نیم میلیونی آن را ساده جلوه دهد و خیال عده ای داوطلب نه چندان جدی را راحت تر از پیش کند.
بدتر از آن، برنامه هایی از این دست امید خانواده ها را به قبولی در کنکور پزشکی با افسون و افسانهی برخی جادوگران صدا و سیما بیشتر کرد. جادوگرانی که در برنامه های صوتی و تصویری از داوطلبانی صحبت می کردند که با معدل دیپلم 9 و شرایط بسیار بد با چند دی وی دی و سی دی موفق به قبولی در رشته پزشکی شده اند. یا در تبلیغ برنامه های جمع بندی نوروزی خود در برنامه های تلویزیون طوری صحبت می کردند که گویی کل مباحث درسی مطرح در کنکور را می شود در 10 روز آن هم با روزانه 12 ساعت مطالعه، جمع بندی کرد و به سرانجام رساند. پس حتماً باقی دانش آموزانی هم که طی سال درس خوانده اند عده ای نا اگاه بوده اند که وقت خود را تلف کرده اند!
تمام این جو مخرب را از دید دانش آموز و خانواده ای ببینید که به قبولی امیدوار نیست و از مدرسه و دبیران خود ناراضی است و چقدر دوست دارد بدون زحمت و سختی به رویایش دست پیدا کند. پس چه بهتر که با جادوگران کنکور همراه شود تا کام دل برآید.
این داوطلبان همان عده کثیری هستند که در زمان انتخاب رشته بهت زده و حیران کارنامه های حاوی رتبه های 20 و 30 هزار را از دفتر این مشاور به آن مشاور می برند تا بلکه روزنهی امیدی پیدا شود و دانش آموز و داوطلبی که سواد و معلومات زیست و شیمی او در حد درصد منفی است در رشته های پزشکی پذیرفته شود! بگذریم که در برخی تبلیغاتِ انتخاب رشته در برنامه های صوتی و تصویری قول قبولی در رشته های روزانه و دولتی به رتبه های 40 هزار داده شد که اصلاً در دوره های روزانه و شبانه در هیچ یک از گروه های ازمایشی مجاز به انتخاب رشته نبودند!
در ادامه درباره راه کارها صحبت خواهیم کرد.
این رشته سر دراز دارد...
این مطلب اختصاصی سرزمین تیزهوش ها است و استفاده از آن در سایت های دیگر با درج لینک مستقیم به این مطلب امکانپذیر است. لطفاً حقوق مولفین را رعایت فرمایید.
دکتر ایران دخت میرهادی در فروردین سال 1299 در تهران متولد شد، پدرش سید فضل الله میرهادی اولین تحصیل کرده ایرانی در آلمان بود وی در آنجا ازدواج کرد و بعد از 13 سال اقامت در آنجا وگذراندن دوران سخت جنگ جهانی اول به ایران بازگشت.
آنها زندگی ساده خود را در تهران شروع کردند و نام اولین فرزندشان را ایران دخت گذاشتند.
وی در کودکی زبان آلمانی را از مادرش و زبان انگلیسی را از پدرش آموخت،
دوران تحصیل خود را در دارالفنون تهران و بعد در مدرسه آلیانس و آمریکایی ها به پایان رساند و در همانجا به زبان فرانسه تسلط کامل پیدا کرد.
در کودکی از مادرش مجسمه سازی، نواختن پیانو، موسیقی و شنا را به زیبایی آموخت و بوسیله معلم نقاشی خود این هنر را کاملا شناخت و به کار گرفت.
دکتر میرهادی در ایران به عنوان شاگرد ممتاز و عالی رتبه پرستاری شناخته شد بعد از اتمام دبیرستان برای ادامه تحصیل، همراه مادرش عازم آلمان شد.
در زمان تحصیلش در مدرسه پرستاری، جنگ جهانی دوم شروع شد وبدلیل مشکلات جنگ در آلمان مشغول به کار شد ولی اثرات جانگداز ویرانی جنگ او را متاثر کرد زیرا در سنین نوجوانی چنین حوادث هولناک و وحشتناکی ندیده بود و روحیه ظریفش را افسرده کرد.
پس از این حوادث و دلسرد شدن وی نسبت به شغلش به اتریش رفت و خود را در هنرپیشگی آزمود و بعد از چند سال با تشویق های همسرش رو به رشته پزشکی آورد.
در همین بین فرزندش را به علت جنگ و بمباران از دست داد که این حوادث دست به دست هم داد و او را گوشه گیرتر کرد.
دکتر میرهادی پس از اتمام تحصیلاتش در رشته پزشکی به همراه همسر نقاش و هنرمندش به همدان آمد و به طبابت مشغول شد.
دکتر ایران دخت میرهادی موسیقی دان، نویسنده، بازیگر تئاتر، نقاش و طبیب دلسوز و مهربانی بود همچنین بی توجه به تمامی ظواهر زندگی، ساده پوش بود و به قدری در این کار مصر بود که گروهی او را بی خرد و نادان می خواندند.
او نسخه های خود را روی پاکت آجیل، قوطی سیگار و پاره کاغذها می نوشت و همراهش یک کیسه مندرس پارچه ای بود که وسایل شخصی خود را درون آن می گذاشت.
دکتر میرهادی کتابهایی با عناوین گمشده، هدیه، غول و عروسک، سه دوست، قصه بهارک و ترانه های ساده منتشر کرد.
در کنار طبابت و نویسندگی به تتاتر نیز پرداخت و در نمایشنامه های آ باکلاه ا بی کلاه، آدم و حوا، مردی روی بالکن و مستاجر بازی کرد.
یکی از کارهای بی نظیر او نوشتن قرآن با خطی زیباست، دکتر میرهادی سیده مسلمان عاشقی بود که عرفان را با تمام ابعادش شناخته بود و به راستی زنی ساده زیست بود که دنیا را به معنی واقعی کلمه طلاق داده بود.
طرز لباس پوشیدنش به شکلی بود که اگر کسی او را نمی شناخت فکر می کرد که زنی بی نواست در حالی که او در طول حیات خود چندین فرزند یتیم را به فرزند خواندگی قبول کرد و هر کدام را به سر و سامان رسانید و نیمی از زندگیش را فدای همین بچه ها کرد.
دکتر ایران دخت میرهادی پزشک دردمندان محروم، تهی دست و فقیر بود و به مداوای امراض بی پناهان خرابه نشین عشق می ورزید، او ساکن قلب مردم کوچه و بازار بود.
عمر این زن فهیم، هنرمند و دلسوز در روز 13 شهریور 1368 به پایان رسید و بنا به وصیت خودش در باغ بهشت همدان و کنار همان مردم به خاکش سپردند.
روحشان شاد و یادشان گرامی
به گفته علم، بهترین زمان اوج بهره وری طبیعی بدن اواخر صبح است. استیو کی، عضو تیم تحقیق، در این باره می گوید: «دمای بدن ما درست قبل از بیدار شدن از خواب به هنگام صبح شروع به افزایش می کند و این روند افزایشی تا اواسط روز ادامه می یابد. این افزایش تدریجی در دمای بدن به معنای بهبود تدریجی عملکرد حافظه، سطح هوشیاری و تمرکز خواهد بود که تا اواسط صبح به اوج می رسد.»
سطح هوشیاری معمولا بعد از این مرحله اُفت می کند، اما طبق یافته های یک مطالعه، خستگی نیمروز ممکن است موجب تقویت توانایی های ابتکاری و خلاقیت در ما شود. در مطالعه سال 2011، از 428 خواسته شد تا مجموعه ای از دو نوع مسئله را که یا نیاز به تفکر تحلیلی یا تفکر خلاقانه داشت حل کنند. نتایج نشان داد عملکرد آنها در مورد دومین نوع مسئله زمانی بهترین بود که آنها خسته بودند.
همچنین علم نشان داده است که با افزایش سن توانایی تفکر سریع و یادآوری اطلاعات نیز تحت تاثیر قرار می گیرد، و اوج آن در حدود سن 20 سالگی است. اما مطالعه سال 2015 نشان داد اوج سن مغز بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که قبلا تصور می شد و این نتیجه گیری استنباط شد که در حدود 30 زیرمجموعه هوشی وجود دارد و اوج هریک در سنین مختلف و برای افراد متفاوت فرق می کند.
به عنوان مثال، سرعت اولیه پردازش اطلاعات در حدود سن 18 یا 19 سالگی به اوج می رسد، و بلافاصله سیر نزولی پیدا می کند، اما حافظه کوتاه مدت همچنان تا حدود سن 25 سالگی بهبود می یابد و سپس در سن 35 سالگی تنزل پیدا می کند.
همچنین توانایی ارزیابی سایر حالات احساسی افراد در دهه 40 یا 50 زندگی به اوج می رسد. بعلاوه دامنه لغات ما در دهه 60 یا 70 زندگی در بالاترین حالت قرار دارد.
با این حال توجه به این نکته ضروری است که زمان عملکرد فرد را می توان در افراد به دو گروه تقسیم کرد: افراد صبح که مایلند زود از خواب بیدار شده و زود هم بخوابند و معمولا در اوایل روز بیشترین میزان بهره وری را دارند؛ و افراد شب که مایلند دیر از خواب بیدار شوند و در هنگام غروب تا شب بهره وری بالایی دارند.
منبع دریافت این مطلب : قلم چی
به مناسبت تولد یکسالگی تیزلند مشاور سایت ،جناب آقای جلال سلیمی، به سوال های مشاوره ای دوستان سایت سرزمین تیزهوش ها پاسخ داده اند. برای افرادی که نتوانستن در این کلاس حاضر بشوند بازپخش کلاس (به صورت سوال های تفکیک شده) قرار داده خواهد شد.
آنچه در این فایل تصویری می شنوید:
یک استاد دانشگاه گفت: اجرای شیوه های نوین تحریک دو نیمکره مغز و تقویت حافظه جاری، کودکان را تیزهوش می کند.
دکتر محمدرضا فهمیده با بیان این مطلب اظهار داشت: بر اساس تحقیقات متعدد دانشمندان مشخص شده که عوامل وراثتی و ژنتیک تنها دلیل تیزهوشی نیست و می توان با تقویت بخش حافظه جاری مغز، کودکانی با ضریب هوشی بالا را تربیت کرد.
وی تصریح کرد: اگرچه تحریک سیستم عصبی از طریق بازی و انجام فعالیت های خاص کودکان با رویکرد تقویت حافظه جاری مغز، چندسالی است در جوامع پیشرفته آغاز شده، اما آموزش این تکنیک ها در کشورمان در گام های نخست قرار دارد که البته باید به آن توجه بیشتری شود.
این مدرس بینالمللی حافظه ادامه داد: تا چندی پیش ضریب هوشی یک شخص پدیده ای ثابت برای انسان فرض می شد که میزان آن مستقیما از راه وراثت تعیین می شد، اما دانشمندان ثابت کرده اند که میزان ضریب هوشی هر شخص به عملکردی دونیم کره مغز بستگی دارد، بدین صورت که هر چه حافظه جاری انسان بیشتر تقویت شود، میزان ضریب هوشی او نیز افزایش می یابد.
وی با بیان اینکه حافظه جاری، سیستم ذخیره کوتاه مدت و بخش ضریب هوشی مغز انسان است افزود: میزان اطلاعاتی که حافظه جاری می تواند در خود ذخیره کند به آگاهی عمومی شخص بستگی دارد و تحقیقات انستیتو "کارولینا" استکهلم از طریق روشهایی نظیر اسکن مغناطیسی ثابت کرده اند که سیستم عصبی که در حافظه جاری قرار دارد، با تمرین بزرگ و پویا می شود.
بنیانگذار فراتکنیکهای یادگیری بدون فراموشی در ایران خاطرنشان کرد: تقویت حافظه جاری در قالب برخی از بازی های خاص و تکنیک های آموزشی باعث می شود میزان یادگیری و حافظه یادگیری کودکان تا چند برابر افزایش یابد و این درحالی است که به نظر می رسد خانواده ها، مربیان مهد کودک ومعلمین دوره ابتدایی باید با این شیوه های نوین بیشتر آشنا شوند.
وی با تکید بر اینکه تکنیک های تحریک سیستم های عصبی باید به صورت گسترده در جامعه آموزش داده شود افزود: اطلاع رسانی از طریق برنامه های تلوزیونی و همچنین برگزاری دوره های تخصصی در آموزش و پرورش برای آموزش معلمان می تواند تاحدود زیادی نسل آینده را به سمت تیزهوشی سوق دهد.
این حافظ قرآن ادامه داد: شکل پذیری مغز و بهبود فعالیت یادگیری در تمامی سنین امکان پذیر است و هر فرد می تواند با انجام تمرینات روزانه تقویت حافظه از ظرفیت دو نیمکره مغز خود بیشتر استفاده کند، تا بدین ترتیب میزان رشد مغز خود را تغییر داده و موجب جوان ماندن مغز و افزایش طول عمر شود، چراکه دانشمندان معتقدند علاوه بر موارد ژنیتکی و وراثتی، تاثیرات محیطی نیز نقش بسزایی را ایفا می کنند.
وی با اشاره به اینکه مغز انسان می تواند اطلاعات 4.7 میلیون کتاب را حفظ کند افزود: یافته های جدید نشان می دهد که به طور متوسط هر سیناپس می تواند تقریبا 4.7 بیت اطلاعات را نگه داری کند و این بدان معناست که ظرفیت مغز انسان یک پتابایت و به طور تقریبی معادل ظرفیت شبکه جهانی وب است موضوعی که نشان می دهد اگر هر فرد بتواند همزمان از دونیمکره مغز خود بهره ببرد می تواند به نابغه ای در جامعه مبدل شود.
منبع دریافت این مطلب : عصر ایران