تونس؛ بیدارکردن حس موسیقیایی کودکان با حواس پنجگانه
صبح های چهارشنبه برای کودکان مهد کودک “وی وی” در تونس، روز بیداری با موسیقی است. در این روز کودکان با استفاده از حواس لامسه، بویایی و حتی چشایی با موسیقی آشنا می شوند. در این روش موسیقی بصورت بازی با حواس آموزش داده می شود.
این شیوه آموزشی، “یادگیری ضمنی با حواس چندگانه” نام دارد و مبتکر آن دکتر سلیم مصمودی، روانشناس شناختی اهل تونس است. دکتر مصمودی در تحقیقاتش نشان می دهد که آموزش بر اساس حواس چندگانه با خلاقیت چه ارتباطی دارد و چطور احساس مثبت را تقویت می کند. وی با توسعه روش “یادگیری ضمنی با حواس چند گانه” قصد دارد جایگرینی برای شیوه سنتی آموزش پیدا کند که در آن، تنها از یک حس استفاده می شود.
وی می گوید: «استفاده از حواس و کانالهای حسی چندگانه، خلاقیت کودکان را پرورش می دهد. بویژه به آنها کمک می کند تا احساساتشان را از هم تشخیص دهند و بتوانند آنها را به زبان بیاورند. به این ترتیب کودک از لاک خود بیرون می آید، شکوفا می شود و بیشتر خود را درگیر کار می کند.»
در این شیوه کودکان با این شیوه آموزشی، مهارتهای جدیدی را می آموزند بدون آنکه نیاز به تکرار داشته باشند. دکتر مصمودی قصد دارد از مرحله پژوهش فراتر برود و شیوه «یادگیری ضمنی با حواس چندگانه» را در مدارس مختلف در تونس و مراکش به اجرا در بیاورد.
ایالات متحده آمریکا؛ القای حس آرامش در محیطهای چند حسی
یادگیری و پیشرفت تنها هنگامی ممکن است که دانش آموز احساس آرامش کند. کسانی که نارسایی رفتاری دارند نمی توانند ذهنشان را روی موضوعی متمرکز کنند. محیط هایی که همزمان چند حس را درگیر می کند، سبب تقویت توانایی های ذهنی آنها می شود.
لیندا مسبائر یکی از مشهورترین کارشناسان محیط های آموزشی چند حسی است. او یک اتاق آموزشی در بیمارستان کودکان گولیسانو در شهر سیراکیوز ( شمال ایالت نیویورک) طراحی کرده است که پر از شکلها و رنگها و صداهای گوناگون است.
کودک به محض ورود به این اتاق، وارد دنیایی از رنگهای مختلف، از موسیقی و محرکهای حسی می شوند و به این ترتیب حواس چندگانه اش همزمان فعال می شوند.
خانم مسبائر درباره ایده اصلی این شیوه می گوید: «در ابتدا فقط تمرکزمان روی حواس بینایی یا شنوایی بود. اما حالا فهمیدیم که همپوشی زیادی بین این دو حس وجود دارد. اغلب می گویم که یک به اضافه یک می شود سه، چون اثرات حواس بصورت خطی با هم جمع نمی شوند. ایده اصلی آموزش بر اساس حواس چندگانه، همین نکته است.»
بیمارستان گولیسانو، یکی از معدود بیمارستانهای ایالات متحده آمریکاست که در آن چنین اتاقی قرار دارد. هر کدام از اجزاء این اتاق، با هدف آرامش بخشیدن به بیمار انتخاب شده است.
ورود به این اتاق به خردسالان بیمار که در وضعیت بدی بستری شده اند و دوره های طولانی و سخت درمان را می گذارنند، کمک می کند تا ترس و نگرانیشان کاهش یابد و روند آموزشی شان دچار وقفه نشود.
متخصص آموزش، به همراه کودک به این اتاق می آید و به او می آموزد که درد یا هر نوع نارسایی جسمی را تحمل کند. با کسب این توانایی ها کودک قادر خواهد بود در خارج از این محیط هم، همین کار را ادامه دهد. بیماران خردسال در این محیط تجربه های مثبت کسب می کنند. برای کودکانی که در این بیمارستان بستری هستند این اتاق هم محلی برای بازی است، هم محلی آرام و امن.
آلمان؛ یادگیری جدول ضرب با طناب بازی
آموزگاران مدرسه “البینزلشول” در هامبوگ آلمان آموزش را با انجام حرکات و رهیافتهایی که چندین حس را درگیر می کند، همراه کرده اند. در این روش، خود آموزگاران قبل از کلاس درس، باید با آوازخواندن، رقص و فعالیتهای دیگر حواسشان را به کار بیاندازند.
هدف، فقط سرگرمی دانش آموزان نیست، این برنامه آموزشی بر یادگیری زبان آلمانی و ریاضیات متمرکز است. دانش آموزان هنگام انجام تمرینهای ریاضی در راهروهای مدرسه طناب می زنند و با پریدن یاد می گیرند چگونه کلمات را هجی کنند.
کریستف بوریس فرانک، مدیر مدرسه درباره این شیوه آموزشی می گوید: «انجام حرکات باعث ایجاد اتصالات درون مغز می شود. پس از برقراری اتصالات در مغز، عمل یادگیری صورت می گیرد و حافظه قوی تر می شود.»
این شیوه آموزشی تنها برای درگیر کردن حواس چندگانه نیست، هدف دیگر آن این است که دانش آموز را تشویق کند مستقل فکر کند و اعتماد به نفسش افزایش یابد.
منبع دریافت این مطلب : یورو نیوز
هر کس روشی برای فراگیری سریع و موثر دارد. برای درک بهتر این نکته به سراغ مایکل تیپر رفتیم. او که در دوران دانش آموزی به سختی قادر به یادگیری و حفظ درسهایش بود، در سال 1998 موفق شد مدال نقره «مسابقات جهانی حافظه» را بدست آورد. از او پرسیدیم چگونه می توان حافظه را تقویت کرد؟
مایکل تیپر: «من برای حفظ داده های جدید نیازدارم که تصویری از آنها در ذهن بسازم. یک نوع نقشه تصویری. مثلا اگر آدرسی به من بدهید باید آن را در ذهنم تصور کنم. اگر فقط آدرس را به من بگوید از این گوش خواهم شنید و از آن گوش فراموش خواهم کرد. اما اگر نقشه آن را به من بدهید می توانم به راحتی حفظش کنم. ما به واسطه عکس ها و تصاویر فکر می کنیم و اگر این داده ها را با احساسات که بعضا اغراق شده هم هستند فرابگیریم، به یاد آوری آنها ساده تر خواهد شد و عملا برای مدت بیشتری نیز در ذهن مان حک خواهند شد.»
مشکل شما در دوران تحصیل چه بود؟
مایکل تیپر: «شاگردها معمولا فقط پشت میز می نشینند و به درس های معلم گوش می دهند. عملی که ملال آور است و ذهن را خسته می کند. با این روش، در نظام آموزشی، رفتاری با ذهن می شود که نامناسب و بی فایده است. در حالی که می توان با کمی خلاقیت و طنز و رنگ و تصویر شادی آفرید و ذهن را به فعالیت واداشت و فراگیری را تسریع کرد.»
چه چیز به ذهن آسیب می رساند؟ چه کارهایی فراگیری سریع و توانایی حفظ کردن را تضعیف می کند؟
مایکل تیپر: «خیلی چیزها از جمله اضطراب، مصرف مشروبات الکلی و استعمال دخانیات، ورزش نکردن، غذای بد خوردن. اما اگر سیگار نکشید و مشروب نخورید و ورزش کنید و غذای مناسب بخورید و با روحیه مثبت از روش های مناسب آموزش استفاده کنید، کارهای خیلی خوبی می توانید با ذهن تان بکنید.»
دوره آموزشی فشرده
آیا شاگردی که تا چهارده سالگی مدرسه نرفته است می تواند در یک سال تاخیر چند ساله را جبران کند؟ یک آموزشگاه در اتیوپی رویای این کودکان را تحقق داده است.
مدهانیت یکی از 2 میلیون کودک اتیوپیایی است که تا چهارده سالگی از تحصیل محروم بوده چرا که خانواده اش توان پرداخت مخارج آن را نداشته اند. او اکنون در این آموزشکده ویژه، با یک برنامه آموزشی فشرده یک ساله، در حال جبران تاخیر چند ساله است.
مدهانیت: «قبلا حتی اسم خودم را هم نمی توانستم بخوانم یا بنویسم. حالا خواندن و نوشتن می دانم و ریاضیات پایه ای را نیز خوب فرا گرفته ام.»
برنامه آموزشی فشرده یک ساله در این آموزشکده ترکیبی است از فعالیت های خلاقانه و سرگرم کننده که به دانش آموزان امکان می دهد دورس پایه ای مثل خواندن و نوشتن و ریاضیات را در 10 ماه بیاموزند. در پایان این دوره، یک رشته امتحان برگزار می شود و سپس آنها می توانند برای سال چهارم دبستان اسم نویسی کنند.
وندینو واردا، معلم در این آموزشکده می گوید: «به بچه خوش می گذرد. آنها از آموختن لذت می برند و چون کمی هم مسن تر هستند سریع تر درس های پایه ای را می آموزند. بسیاری از آنهایی که اینجا آموزش دیده اند اکنون در سال های پایانی دبستان یا آغازین دبیرستان دولتی تحصیل می کنند.»
هرچند دبستان و دبیرستان در اتیوپی مجانی است، مخارج اسم نویسی برای یک سال حدود 10 دلار است. خانواده هایی که توان پرداخت این مبلغ را ندارند فرزندان شان را به مدرسه نمی فرستند.
مادر مدهانیت خوب می دانند که بی سوادی چه دردی است: «من بی سوادم. خواندن و نوشتن نمی دانم. حتی اسم خودم را هم نمی توانم بنویسم. نمی خواستم که فرزندم هم به سرنوشت من دچار شود. امیدوارم که تحصیلات زندگی او را متحول کند. نمی خواهم که او نیز مثل زندگی کنم.»
آموزشکده از سال 2011 یعنی زمان آغاز برنامه کلاس های فشرده تاکنون به حدود 70 هزار دانش آموز کمک کرده که به نظام آموزشی دولتی بازگردند.
از مدیر اجرایی این برنامه پرسیدیم که چه راه هایی وجود دارد برای اینکه تضمین کرد که این دانش آموزان بار دیگر به دلیل مشکلات مالی خانواده هایشان از ادامه تحصیل باز نخواهند ماند.
آقای کاساهون اینگونه پاسخ داد:«ما از کمک های مالی نهادهای غیردولتی استفاده می کنیم و به مادران این دانش آموزان کمک می کنیم تا شغل های کوچکی برای خود فراهم کنند و بودجه ای ویژه به تحصیل فرزاندانشان اختصاص دهند و ادامه آموزش و پرورش آنها را تامین کنند.»
آموزش فشرده به روشی سرگرم کننده
آیا دوره آموزشی فشرده علوم پایه ای، آشپزی یا هنر و صنعتگری در 20 دقیقه ممکن است؟ در فرانسه استاد این کار را یافته ایم که با روشی شاد و سرخوش آموزش می دهند. اینجا در لیون فرانسه علاقه مندان در مدت زمان 20 دقیقه بخش هایی از جهان علوم و هنر را فرا می گیرند.
کریستیان آمانو توضیح می دهد:«بیشتر یک چالش شخصی است تا چیز دیگری. مشکل اصلی این است که باید دقیق و سریع و مختصر بود.»
آموزگاران باید به اصل مطلب بپردازند و شاگردان هم باید سریع بیاموزند. این کارگاه های آموزشی شرکت کنندگان را تشویق می کند که بعدا بروند و آموخته های خود را غنی تر کنند.
کترین بووار، مدیر این مرکز آموزشی می گوید:«بیست دقیقه خیلی کم است. هدف اصلی تشویق به بیشتر فرا گرفتن و آموختن است.» یکی از فعالان می افزاید: «به نظر من، ما اینجا بیشتر از آنکه درس بگیریم، به طور فشرده آموخته های خود را با یکدیگر تقسیم می کنیم.»
کلمان مومال که لوله کش است در این موسسه تدریس می کند می گوید: «[شرکت در این کارگاه] راهی است برای اینکه به دیگران بیاموزید که مثلا لوله کشی یک شغل جدی است و با تعمیراتی که ذوق ورزان می کنند، فرق دارد. البته تشویق دیگران به کشف و آزمایش مشاغل دیگر هم هدف ماست.»
هرچند فوت و فن های کار زیاد است، هدف متخصص شدن نیست. کترین بووار می گوید: «تخصص آنقدر مساله ما نیست. هدف آموزش فوت و فن های اولیه است؛ چیزهایی که می توان به راحتی و در آرامش آموخت و به دیگران نیز آموزش داد.»
هدف آموزگاران جوان این کارگاه ها انتقال آموخته های خود به جوان تر است. یکی از آنها که معلم موسیقی است توضیح می دهد: «به گمان من، بهترین راه آموختن کار عملی است. باید آستین ها را بالا زد و مشغول کار شد. اول بیاید با ما موسیقی تمرین کنید، بعد با هم حرف می زنیم.»
البته تردیدی نیست که میل به آموختن، حضور فعال در جلسات و داشتن استادان خوب شرط لازم موفقیت در این راه است.
منبع دریافت این مطلب : یورو نیوز
فایل صوتی داستان کاسه چوبی، کاری از سرزمین تیزهوش ها را گوش کنید:
دانلود فایل صوتی : داستان کاسه چوبی
مدت زمان : 00.02.29
حجم فایل : 875KB
پیرمردی تصمیم گرفت تا با پسر، عروس و نوه چهار ساله خود زندگی کند. دستان پیرمرد می لرزید. چشمانش خوب نمی دید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام، غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست. پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم، و گرنه تمام خانه را به هم میریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اتاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجاغذا بخورد. بعد از اینکه یک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست، دیگر مجبور بودغذایش را در کاسه چوبی بخورد.
هروقت هم خانواده او را سرزنش می کردند، پدربزرگ فقط اشک می ریخت و هیچ نمی گفت. یک روز عصر، قبل از شام، پدر متـوجه پسر چهـارساله خود شد که داشت با چند تکـه چوب بـازی می کرد. پدر رو به او کرد و گفت: پسرم، داری چی درست می کنی؟
پسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم، که وقتی پیر شدید، در آنها غذا بخورید! و تبسمی کرد و به کارش ادامه داد.
از آن روز به بعد همه خانواده با هم سر یک میز غذا می خوردند
کلمات کلیدی مطلب :مقالات | مقالات علمی و آموزشی | داستان های موفقیت | داستان های جالب | داستان کاسه چوبی
منبع دریافت این مطلب : آفتاب
فایل صوتی داستان کاسه چوبی، کاری از سرزمین تیزهوش ها را گوش کنید:
دانلود فایل صوتی : داستان کاسه چوبی
مدت زمان : 00.02.29
حجم فایل : 875KB
پیرمردی تصمیم گرفت تا با پسر، عروس و نوه چهار ساله خود زندگی کند. دستان پیرمرد می لرزید. چشمانش خوب نمی دید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام، غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست. پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم، و گرنه تمام خانه را به هم میریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اتاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجاغذا بخورد. بعد از اینکه یک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست، دیگر مجبور بودغذایش را در کاسه چوبی بخورد.
هروقت هم خانواده او را سرزنش می کردند، پدربزرگ فقط اشک می ریخت و هیچ نمی گفت. یک روز عصر، قبل از شام، پدر متـوجه پسر چهـارساله خود شد که داشت با چند تکـه چوب بـازی می کرد. پدر رو به او کرد و گفت: پسرم، داری چی درست می کنی؟
پسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم، که وقتی پیر شدید، در آنها غذا بخورید! و تبسمی کرد و به کارش ادامه داد.
از آن روز به بعد همه خانواده با هم سر یک میز غذا می خوردند
کلمات کلیدی مطلب :مقالات | مقالات علمی و آموزشی | داستان های موفقیت | داستان های جالب | داستان کاسه چوبی
منبع دریافت این مطلب : آفتاب
برای دانلود سوالات درس 1 فصل 3 ریاضی ششم روی لینک زیر کلیک کنید.
»» دانلود برای اعضا امکان پذیر است. عضویت رایگان است و کمتر از 30 ثانیه طول می کشد!!!!
این آزمون شامل 15 سوال تستی و تشریحی در 4 صفحه می باشد.
کلمات کلیدی: سوالات درس 1 فصل 3 ریاضی ششم ابتدایی سخت کوشان سبزوار | نمونه سوال ریاضی ششم ابتدایی | تیزهوشان ششم ابتدایی سبزوار | سخت کوشان ششم ابتدایی | ریاضی ششم ابتدایی | نمونه سوال فصل 3 ریاضی ششم ابتدایی | سوالات ریاضی ششم ابتدایی سخت کوشان | سخت کوشان ششم ابتدای سبزوار | آزمون فصل 3 ریاضی سخت کوشان ششم ابتدایی | نمونه سوال تیزهوشان | ریاضی ششم دبستان | تیزهوشان ششم ابتدایی 92
منبع دریافت این مطلب : سخت کوشان