مرد ثروتمندی در بستر مرگ بود. از دو پسرش خواست تا به نزد او بیایند و به آنها گفت: «در گوشهای از این بیابان و زیر تکدرختی گنجی دفن کردهام. وصیّت میکنم بعد از مرگ من، گنج برای کسی است که دومین نفری باشد که شترش به تکدرخت میرسد.»
مرد ثروتمند فوت کرد و دو پسر برای بدست آوردن گنج در وضعیت دشواری افتادند. هر دو میخواستند که به تنهایی صاحب آن گنج شوند. اما هر یک از پسرها چه باید میکرد تا شترش دیرتر از شتر برادرش به پای درخت برسد؟ اگر یکی از آنها شب و روز در بیابان بماند دیگری هم همین کار را میکند و در نهایت هر دو از تشنگی میمیرند. به همین خاطر نزد انسان باهوش و زیرکی رفتند تا راهکاری از او بگیرند. فرد زیرک از آنها خواست تا نزدیک او بایستند. دو پسر نیز از شترهای خود پیاده شدند و نزدیک او رفتند. فرد زیرک به آرامی در گوش هریک از برادران چیزی گفت و ناگهان هر دو سریع سوار شترها شدند و شترها را با سرعت هر چه تمامتر به سمت تک درخت راندند و در پایان یکی از آنها برنده شد.
فرد زیرک چه چیزی در گوش برادرها گفته بود؟
پاسخ معمای «وصیت»
مرد حکیم به برادرها گفته بود تا هریک سوار شتر برادر دیگر شود. حالا با این کار هر کدام که زودتر با شتر برادرش به پای درخت برسد صاحب گنج خواهد بود چون شترش دومین شتری است که به پای درخت می رسد.
کلمات کلیدی : معما | تست هوش | سرگرمی | معمای آزمون 28 آذر | چیستان
منبع دریافت این مطلب : آزمون ورودی