1-فرزند خود را درانتخاب دوستان با هوش آزاد بگذارید . البته کنترل اخلاقی و رفتاری دوستان از وظایف خطیر پدران و مادران است . لیکن کودکان تیزهوش نیازمند دوستی با کودکانی هستند که در توانایی های فکری و درسی با هم رقابت کنند . لازمه موفقیت این کودکان در کنکور تیزهوشان رقابت آموزشی در امور تست زنی و حل مسائل پیچیده و گاه بسیار آسان با همسالان تیزهوش می باشد .
2- مشاوره با یکی از کارشناسان مشاوره و برنامه ریزی در خصوص برنامه ریزی آموزشی و مطالعاتی فرزندتان از جمله روشهایی است که در ضمن دادن آزادی عمل کودکانه و برنامه ریزیهای منظم با توجه به روحیات کودک به فرزند شما تاثیر شایانی بر روند کار خواهد داشت .
3- آموزشهای ویژه و تخصصی از جمله راهکارهایی است که امروزه اکثر اولیای مشتاق ، فرزندان خود را در کلاسهای آمادگی آزمون تیزهوشان ثبت نام نموده و سعی دارند تا فرزندشان با آمادگی کامل در این آزمون حضور پیدا کنند .
در این گونه کلاسها می بایست مفاهیم آموزشی به گونه ای بیان شود که دانش آموزان بتوانند مفاهیم علمی و پیچیده را بسیار سریع و با کمترین توضیحی درک نموده و همچنین فرایند پیشرفت خود را در طول این کلاسها مشاهده کنند و نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند . البته همکاری و تعامل معلمان محترم مدارس با مدرسان این کلاسها تاثیر بسزایی در روند پیشرفت آنان خواهد داشت . چرا که تاکید بعضی از معلمان مدارس بر انجام تکالیف کلیشه های و مفصل باعث بی علاقگی دانش آموزان شده و معلمان می توانند با شناخت دانش آموزان تیزهوش تکالیفی در حد فکر و ذهن آنان تدوین نمایند .
4- گاهی شکستهای تحصیلی این کودکان باعث افسردگی و دلزدگی آنان می شود و لازم است خانواده ها با تشویق آنان به تلاش بیشتر و توضیح اینکه ((همه افراد نابغه و نخبه نیز گاهی شکست می خورند )) آنان را به مطالعه بیشتر دلگرم نمایند . عدم کسب نمره کافی در دروس امتحانی مدارس برای این کودکان گاهی به دلیل سهل گیری امتحان توسط دانش آموزان تیزهوش بوده و یا بدلیل حل مسائل پیچیده ی نمونه سوالات تیزهوشان ، آنان را از حل مسائل عادی و آسان غافل می کند .
5- تغذیه خوب و پر انرژی مهمترین عامل است که در آمادگی مغز برای حل مسائل پیچیده ضروری به نظر می رسد . ضمن آنکه فعالیتهای روزانه همچون خوابیدن ، تنفس هوازی ، بازی کردن و ورزش روزانه برای تقویت ذهن ضروری بوده و نباید از آن غافل بود
نوجوانی مفهومی است ساخته قرن بیستم. پیش از این قرن، برای مردم ناشناخته بود و گویا برای زندگی امروز نیز فایده چندانی ندارد. نوجوانی، در نگاه مصلحان و نظریهپردازانی که آن را صورتبندی کردند، همچون دورهای بین کودکی و بزرگسالی بود که، طی آن، نوجوانْ تحت نظارت نهادهایی مثل دبیرستان پا به بزرگسالی میگذاشت، اما در دنیای اینترنت دیگر نظارت مدرسه بیمعنا شده است و اقتصاد جهانی جایی برای فارغالتحصیلان دبیرستان ندارد.
ایان — چیزی که نوجوانی را در مقامِ یک مفهوم و تجربه به وجود آورد، تجلیل کلیترِ کودکی بهمثابه یک آرمان در دنیای غرب بود. در دهههای آخر قرن نوزدهم، ملتها کیفیت فرهنگشان را با رفتارشان نسبتبه کودکان تعریف میکردند. همانطور که جولیا لاتروپ، اولین مدیر «اداره کودکان ایالات متحده»، (اولین و تنها آژانس منحصراً مخصوصِ رفاه کودکان) در دومین گزارش سالانه این نهاد درج میکند، رفاه کودکان «آزماینده روحیه عمومی و دموکراسیِ یک اجتماع است».
جوامع مترقی، با تاکید بر بازی و تحصیل، به کودکانشان اهمیت میدادند؛ از والدین انتظار میرفت، با دورکردن کودکان از کار دستمزدی و دانش نامناسب، از معصومیت آنها محافظت کنند. اینگونه بود که تندرستی، مصونیت و تحصیلْ تبدیل شد به اصول حاکم بر زندگی کودکان. این تحولاتِ نهادی با ادبیات جدید کودکان همراه بود که خیالات کودکانه را تجلیل کرده و روی ویژگیهای منحصربهفرد آن مانور میداد. داستانهای بئاتریکس پاتر، ال. فرانک بام و لوئیس کارول، سرزمینِ عجایب کودکی را با تصویرپردازیهایی از زندگی روستایی و سرزمین اُز پر از جشن و سرور میکرد.
ایالات متحده از این نیز پیشتر رفت. علاوهبر حیطه معمول کودکی از بدو تولد تا دوازدهسالگی، یعنی دورهای که وابستگی کودک عموماً امری بدیهی به شمار میآمد، آمریکاییها، با تمدید حمایت و گنجاندن سالهای نوجوانی در آن، مرزهای کودکی را بهعنوان آرمانی دموکراتیک جابهجا کردند. پذیرش «نوجوانی» دلایل متعددی داشت. با رشد اقتصاد آمریکا، این کشور بر جمعیت پیچیدهای از مهاجران متکی شد که جوانانش، در جایگاه کارگر و شهروند، بهطور بالقوه مشکلساز بودند. جهت حفظ آنها از کارهای خفتبار و همچنین حفظ جامعه از مشکلاتی که با ولگردیِ آنها در خیابان به وجود میآمد، چتر جانپناه نوجوانی به ابزاری تبدیل شد که اجتماعیسازیِ آنها را چند سال بیشتر تمدید میکرد. مفهوم نوجوانی همچنین آمریکاییها را تحریک کرد نهادهایی ایجاد کنند که راهنمای نوجوانان در این مرحله متاخر کودکی باشد. با تحقق این امر، نوجوانی به مقولهای توانمند تبدیل شد.
با مفهوم نوجوانی، والدین آمریکایی بهخصوص اهالی طبقه متوسط توانستند مراحل بلوغ کودکانشان را پیشبینی کنند. اما نوجوانی خیلی زود به چشماندازی از رشد عادی تبدیل شد که درمورد تمام جوانان صدق میکرد. ویژگی پلمانند این مفهوم (پیوند میان کودکی و بزرگسالی)، برای جوانان آمریکایی، روشی سازمانیافته جهت آمادگی در یافتنِ جفت و کار ایجاد میکرد. در قرن بیستویکم، این پل از هر دو طرف در حال تضعیف است، چراکه مراقبت از معصومیت کودکی سختتر شده و، از طرفی، بزرگسالی نیز خیلی به تاخیر افتاده است. مفهوم «نوجوانی» زمانی کمک میکرد بسیاری از مسائل مربوط به این دوره زندگی ساماندهی شود، اما اینک نوجوانی راهی مناسب برای درک مسائل جمعیتِ جوان نیست. نوجوانیْ دیگر حتی نقشه راهی نبود که پیشبینیکننده نحوه بلوغ آنها باشد.
در سال 1904، جی. استنلی هالِ روانشناس، مفهوم «نوجوانی» را در دو کتاب بزرگ تقدیس نمود، کتابهایی مملو از توصیفات فیزیولوژیک، روانشناختی و رفتاری که هال با شرم و حیا «علمی» خوانده بودشان. این دو کتاب به مرجع اکثر بحثهای مربوط به نوجوانی در چندین دهه بعد تبدیل شد. دوره بلوغ، بهمثابه جوششی آشکار بهسمت بزرگسالی، در تمام جوامع، نقطه عطفی محسوب میشود، چراکه شاخص قدرتِ نویافته جسمانی و ظهور نیروی جنسی است. اما در آمریکا، این دوره تبدیل شد به مبنای ملاحظات فکری پیچیده و مهم و البته عامل ایجاد نهادهای جدیدی که به تعریف نوجوانی پرداختند. اعلان جسمانی بلوغ معمولاً با فرایندی آیینی همراه است، اما هیچچیز در بلوغ وجود نداشت که نیازمند آن آداب فرهنگی خاصی باشد که گرد این مفهوم، در سالهای قرن بیستم در آمریکا به وجود آمد. مارگارت میدِ انسانشناس در دهه 1920 گفت نوجوانیِ آمریکایی محصول سائقههای خاصِ زندگیِ آمریکایی است.
منبع دریافت این مطلب : ترجمان
از زمانی که شما تکالیف ریاضی را انجام می دادید، زمان زیادی می گذرد و حالا فرزند شما با یک کوله پشتی پر از تکلیف در خانه است و نیاز به راهنمایی دارد. امروزه مدیریت چندین کار سخت تر از گذشته به نظر می رسد. اگر حس می کنید برای کمک کردن به کودک خود کاملا آماده نیستید، در ادامه چندین راه برای شما یا همسرتان پیشنهاد می دهیم.
تظاهر نکنید
اگر تکلیفی را نمی دانید، در آن شرکت نداشته باشید. تظاهر کردن به این که چیزی را می دانید، باعث گیج شدن می شود. اگر به بن بست رسیدید، این ایمیل به معلم بزنید و از او بخواهید شما را راهنمایی کند و چند منبع به شما معرفی کند. نیل مک نارنی می گوید «سعی نکنید چیزی را زود یاد بگیرید، این کار بارهای برای من نتیجه معکوس داشته است». تلاش برای بال و پر دادن به موضوع، کودک را به اشتباه می اندازد و او را از توضیحات معلم منحرف می کند.
از گوگل بپرسید
اگر مشکل خاصی دارید، امکانات تکنولوژی مدرن می توانند بسیار کمک کننده باشند. مک نارنی می گوید «از اینترنت استفاده کنید، ابزارهای آموزش آنلاین بسیار خوبی وجود دارند که می توانند به شما درباره مسائل تکالیف کمک کنند». جستجویی سریع در اینترنت اغلب می تواند مفاهیم مختلف را برای شما روشن سازد یا مطالبی را که یادتان رفته است به شما یادآوری کند. همچنین انجمن های آنلاینی وجود دارند که به موضوعات خاصی اختصاص داده شده اند و به شما کمک می کنند.
از دیگران کمک بگیرید
اگر در زمینه ای تخصص ندارید، از کسانی که در آن زمینه مسلط هستند و حاضرند به کودک شما کمک کنند، کمک بگیرید. از کودک بخواهید پیشنهاد دهد که تمایل دارد چه کسانی به او تدریس کنند تا احساس راحتی داشته باشد. همچنین اگر می تواند با همکلاسی هایش تکالیف خود را انجام دهد، گروهی برای انجام دادن تکالیف، تشکیل دهید. همیشه کسی وجود دارد که بتواند کمک کند.
لوازم مورد نیاز
• یک جعبه مقوایی 14*14*14
• خط کش
• قیچی کاردستی
• چسب نواری
• کش های بزرگ
• پوشه
• پونز
• گیره کاغذ (دلخواه)
درست کردن
1. جعبه را به دقت باز و مسطح کنید.
2. با قیچی، لبه های بالا و پایین جعبه را ببرید.
3. سپس، یک سمت جعبه را برش بزنید.
4. سه قسمت متصل به یکدیگر را نگه دارید. یک گوشه از هر دو قسمت کناری را ببرید.
5. آن سمت از جعبه را که در مرحله 3 جدا کردید، بر روی قسمت وسطی بچسبانید تا ضخامت آن زیاد شود که وقتی پونز می زنید، از آن طرف جعبه بیرون نزند.
6. دو سمت ایستگاه را با چسب های نواری رنگی بپوشانید.
7. یک کش پلاستیکی بزرگ دور ایستگاه قرار دهید تا فضا برای گذاشتن یادداشت و کاغذ فراهم کنید.
8. پوشه را در قسمت درونی ایستگاه بچسبانید.
آیا کودک شما در حجم بالای کارهای مدرسه در حال غرق شدن است؟ حواستان به نشانه های فرسودگی تکالیف باشد: عصبانیت مداوم، از دست دادن انگیزه و کاهش علاقه به مدرسه. اگر این نشانه ها را در فرزند خود می بینید، وقت آن رسیده است که کاری انجام دهید. بیشتر مادران دوست ندارند مشکل ساز نامیده شوند. اما اگر در ابتدای سال تحصیلی حجم تکالیف زیاد است، به تدریج کمتر نخواهد شد. باید قبل از اینکه فرزندتان از مدرسه تنفر شود اقدامی کنید. برای شروع خوب است که در جلسه اولیا و مربیان حاضر شوید و نظر والدین دیگر را درباره حجم تکالیف بپرسید و سپس با معلم و هیئت مدیره مدرسه صحبت کنید.