«براون» و« اتکینس» آموزش را به عنوان فراهم آوردن فرصت هایی برای اینکه دانش آموزان یاد بگیرند تعریف کرده اند.
معمولا فعالیت هایی را که معلم به قصد آسان کردن یادگیری در یادگیرندگان به تنهایی یا به کمک مواد آموزشی انجام می دهد آموزش می نامند، چه این معلم در دبستان و چه در دبیرستان و چه در دانشگاه یا در یک دوره کواته کارآموزی به آموزش مشغول باشد.
پس بنا به تعریف، آموزش به فعالیت هایی گفته می شود که با هدف آسان ساختن یادگیری از سوی آموزگار یا معلم طرح ریزی می شود و بین آموزگار و یک یا چند یادگیرنده به صورت یک کنش متقابل جریان می یابد.
دقت کنید که رد این تعریف بر آموزش به صورت فعالیت ها یا اقداماتی که از سوی معلم طراحی می شوند و هدف آنها سهولت بخشیدن یا کمک کردن به یادگیری یاد گیرندگان است تاکید شده.یادگیری فعالیتی است که از سوی یادگیرنده انجام می گیرد و خود او در شکل گیری آن نقش مستقیم دارد و نقش معلم صرفا فراهم آوردن شرایط و امکاناتی است که یادگیری را آسان می سازد.
در واقع معلم از راه آموزش در تجارب یادگیری دانش آموزان دخل و تصرف می کند تا بر یادگیری آنان تاثیر بگذارد .رد این تعریف همچنین فرض شده است که یادگیری یک فرایند درونی یادگیرنده است و آموزش نسبت به یادگیری جنبه بیرونی دارد.
تعریف بالا از آموزش ویژه آموزش رو در روی کلاسی است، زیا در آن بر کنش متقابل یاتعامل بین معلم و یادگیرندگان تاکید شده است. در نتیجه، این تعریف انواع دیگر آموزش، مانند آموزش به وسیله رادیو، تلویزیون، کتاب، و مانند اینها را که فاقد کنش متقابل یا رابطه دوجانبه رو در روی بین معلم و شاگردان است شامل نمی شود. اگر بخواهیم از آموزش تعریف جامع تری به دست دهیم ، آن گونه که علاوه بر آموزش رو در روی کلاسی انواع دیگر آموزش رانیز شامل گردد، می توانیم آن را به صورت زیر تعریف کنیم: هر گونه فعالیت یا تدبیر از پیش طرح ریزی شده ای که هدف آن آسان کردن یادگیری در یادگیرندگان است . با این حال، در کتاب حاضر منظور ما از آموزش همان آموزش کلاسی است که کنش متقابل یا تعامل بین معلم و یادگیرندگان عنصر اصلی آن به حساب می آید .
گفتیم که هدف آموزش آسان گردن یادیگری است. یادیگری را می توان به راههای گوناگون تعریف کرد: کسب اطلاعات و اندیشه های تازه، عذتهای مختلف، مهارتهای متنوع، و راههای گوناگون حل کردن مسائل. همچنین یادگیری را می توان به صورت کسب رفتار و اعمال پسندیده، یا حتی کسب رفتار و اعمال نا پسند نیز تعریف کرد. پس یادگیری حوزه بسیار گسترده ای را شامل می شود .
مفهوم یادیگری ، از آن تعریفهای مختلفی به دست داده اند. با این حال، معروف ترین تعریف برای یادگیری این است: یادیگری به فرایند ایجاد تغییر نسبتاً پایدار در رفتار یا توان رفتاری که حاصل تجربه است گفته می شود و نمی توان ان را به حالتهای موقتی بدن مانند آنچه بر اثر بیماری ، خستگی، یا داروها پدیدمی آید نسبت داد.
بر اساس تعریف داده شده، یادگیری به تغییر می انجامد. یعنی بعد از کسب تجربه یادیگری موجود زنده، از جمله انسان، از حالت قبل از کسب تجربه به یک حالت جدید تغییر می یابد. این یادگیری چه پیچیده باشد، مانند یادگیری نحوه دوچرخه سواری یا راندن اتومبیلف چه ساده، چون یادگیری یک شماره تلفن یا نام یک شخص، در هر حال، یادگیرنده پس از کسب مهارت یا اطلاع تازه در نحوه برخوردش با رویدادها، در مقایسه بازمان پیش از یادیگری، تغییر می کند. کودکی که دوچرخه سواری یادگرفته اعمال و رفتارش در مقایسه با قبل از یادگیری این مهارت آشکارا تغییر کرده است. به مثالی دیگر از تغییر ناشی از آموزش و یادگیری توجه کنید.فرض کنید دانش آموزی نام مرکز استان خوزستان را نمی دانسته و حال آن را آموخته است. اگر قبلاً معلم از او نام مرکز استان خوزستان را میپرسید نمی توانست جواب درست بدهد. اما حال که او نام مرکز استان خوزستان را یادگرفته است، هر زمان معلم یا کس دیگری از او در این باره سوالی بپرسد جواب درست خواهد داد. بنابراین، او نیز تغییر کرده است. پس یادگیری، چه ساده باشد چه پیچیده، در شخص منجر به تغییر می شود .
بسیاری از معلمان در تلاشند تا فرآیند آموزش را از حالت منفعل بیرون بیاورند و دانش آموزان را ترغیب کنند تا به صورت فعالانه در یادگیری مطالب درسی مشارکت داشته باشند.یکی از الگوهای آموزش «دانش آموز محور»، الگوی تجربه و گفت وگو است. در این الگو تمامی فعالیت های آموزشی برپایه تجربه و گفت وگو بنیان نهاده شده است. تجربه به دو بخش عملی و مشاهده تقسیم می شود و گفت وگو نیز شامل دو بخش گفت وگوی درونی و گفت وگو با سایر دانش آموزان است.
در این روش از دانش آموزان خواسته می شود تا درباره موضوع درسی به خوبی فکر کنند و سپس ایده ها و نظرات و عقاید خود را درباره آن به روی کاغذ بیاورند یا به نحو دیگری ثبت کنند. استفاده از این روش موجب می شود تا دانش آموز از موضع یک شنونده مطلق بیرون بیاید و فعالانه فکر کند.
● گفت وگو با دیگر دانش آموزان
در شیوه های آموزش سنتی نیز از این روش به صورت کنفرانس دادن دانش آموزان یا در کلاس کتابی را با صدای بلند خواندن استفاده می شود. هر چند این موارد می تواند در کلاس تنوعی ایجاد کند، ولی چندان کارآمد نیست.
● مشاهده
در این روش دانش آموزان موضوع درس را به صورت دیداری یا شنیداری فرا می گیرند.
استفاده از آزمایشگاه ، دیدن فیلم ، گوش دادن به نوار یا CDهای صوتی، رفتن به اردوهای علمی و بازدید از موزه های مختلف در این دسته قرار می گیرند.
● تجربه عملی
در این روش دانش آموز خود وارد عمل می شود و دست به انجام فعالیت های مختلف می زند.
انجام دادن آزمایش های مختلف ، انجام دادن کارهای هنری ، نمایش دادن و بازی های نقش آفرینی در این دسته قرار می گیرند.
● استفاده از الگوی تجربه و گفت وگو
چگونه یک معلم می تواند از این مدل چهارگانه برای موثرتر کردن آموزش دانش آموزان استفاده کند راهکارهای زیر می توانند در این باره بسیار موثر باشند.
برای آموزش دادن می توان از روش های متنوع و زیادی استفاده کرد. اگر بتوانید دانش آموزان را به مشارکت در یادگیری ترغیب کنید، خودتان هم از تدریس بیشتر لذت خواهید برد. استفاده از بحث های گروهی دانش آموزان را فعال و مشتاق می کند و کلاس را از حالت کسالت بار بیرون می آورد.
سعی کنید دانش آموزان را به سوی تحقیق و پژوهش و حتی گفت وگو با افراد متخصص درباره موضوع درسی سوق دهید. در کلاس از محصولات سمعی و بصری به خوبی استفاده کنید. فیلم ها، عکس ها و پوسترها می توانند به خوبی ذهن دانش آموزان را درگیر موضوع درس کنند.البته استفاده از چهار مدل ارائه شده در این الگو به موازات یکدیگر می تواند نتایج بسیار خوبی در برداشته باشد.
در استفاده از الگوی تجربه و گفت وگو، هدف ایجاد تعامل و تعادل بین این دو است. در حقیقت تجربه و گفت وگو از یکدیگر جدا نیستند و پیشرفت در هر یک از آنها موجب توسعه دیگری می شود. تجربه موجب می شود تا دانش آموزان از زوایای مختلف موضوع درسی را بررسی کنند و افکار و عقاید خود در آن زمینه را به سطح بالاتری ارتقا دهند که بازتاب آن در گفت وگو دیده می شود. گفت وگو نیز موجب درک بهتر تجربه دستیابی به معانی و مفاهیم وسیع تری از مشاهدات و آزمایش ها می شود.
کیفیت آموزشی و تربیتی در یک مدرسه، وابستگی به چگونگی ایجاد زمینه ها و شرایطی است که دانش آموزان بتوانند هدف یادگیری را نه هدف معلمان و والدین، که هدف شخصی خود را بدانند؛ چرا که اغلب دانش آموزان، درس خواند را نه برای لذت بردن از دانستن و فهمیدن بلکه برای پاشخ گویی به انتظاری که دیگران به ویژه اولیا و مربیان از آن ها دارند، انجام می دهند . به همین سبب است که انگیزه های درونی و فاعلی دانش آموزان در یادگیری و موفقیت تحصیلی روز به روز کاهش می یابد و ما شاهد افزایش بی تفاوتی دانش آموزان نسبت به سرنوشت تحصیلی شان هستیم .
از این رو استفاده ازموزه های علمی، هنری و گردشگاه های مختلف آموزشی می تواند راهکار مناسبی برای تامین این هدف باشد.
بازدید از موزه ها و مراکز علمی ، فرهنگی و هنری، زمینه ای برای کاربردی کردن آموزش ها و انتقال مفاهیم درسی به میدان تجربه ،عمل و رفتار می باشد. به بیانی دیگر موزه ها، نمایشگاه ها و خانه های علم می تواند به دانش آموزان کمک کند که وجه عینی مفاهیم ذهنی را در محیط های خارج از مدرسه درک کنند. و این مراکز به عنوان پل ارتباطی بین آموزه های نظری و ذهنی با آموزه های عملی و مهارتی خواهند بود .
یکی از ویژگی های آموزش از طریق موزه، یاد گیری به سبک "مشاهده" است . یافته های روان شناسی یادگیری نشان می دهد که یادگیری از راه مشاهده، پایدارتر و عمیق تر از سایر یادگیری هاست .
اگر موزه ها را به منزله ی مراکزی تلقی کنیم که از نظر وسعت، تنوع و فراوانی محرک های دیداری ، شنیداری و بساوایی جذاب ترین محیط آموزشی را پیش روی بازدید کنندگان قرار می دهند، آن گاه می توانیم با اطمینان بیشتری به آموزش خلاق موزه ها ایمان بیاوریم
فرهنگ دیدار از موزه ها به دانش آموزان می آموزد که با " زیبا دیدن"، " حس خوب کردن" و " بهتر تجربه کردن" می توانند بسیاری از موضوعات و مطالب درسی و غیر درسی را شخصاً درک ، و تجزیه و تحلیل کنند .
یکی از بهترین شیوه های برانگیختن دانش آموزان در محیط های موزه ای و نمایشگاهی این است که معلمان با طرح سوالات ذهن انگیز و شوق انگیز نیروی کنجکاوی دانش آموزان را تقویت کنند .
ایجاد سوال زمانی برای دانش آموزان امکان پذیر می شود که آن ها خود را در سازمان دهی اطلاعات قبلی و دست یابی به اطلاعات جدید مشارکت داشته باشند . در غیر این صورت طرح سوالات غیر فعال و نامرتبط با نیاز و انگیزه ی درونی دانش آموزان، نه تنها حس کنجکاوی آن ها را تحریک نمی کند ، بلکه ممکن است منجر به بی تفاوتی و حتی بیزاری آن ها نسبت به مطالب نیز شود .
یکی از روش های تبدیل آموزه های ذهنی به مهارت های عینی موضوع نحوه ی پرداخت زیر نویس ها و ارتباط عینی میان یادگیری ذهنی و یادگیری عینی و تجربی ، در قالب زیر نویس ها می باشد .
در واقع، بیشتر بادیدکنندگان برای داشتن تجربه ای عینی مانند دیدن، پدیده های واقعی آن ها ، هنگام بازدید، زیر نویس ها را می خوانند؛ بنابراین در این جا این سوال مطرح است کهکدام زیر نویس ها خوشایند تر است؟ زیر نویس هایی که کاملاً با آن چه بازدید کننده می بیند یا انجام می دهد مطابق دارند یا زیر نویس هایی که به پرسش های مورد نظر بازدید کننده پاسخ میدهند و یا زیر نویس هایی که حاوی پرسش هایی مربوط به بازدید ، تجربه و مشاهدات فرد در موزه هستند، برای بیشتر بادیدکنندگان خوشایندند.
بعضی از دانش آموزان به انجام دادن کاردستی و مشارکت در موضوع تمایل دارند و تعاملی بودن موضوعات و امکان دست زدن به آن ها مورد علاقه ی طیف وسیعی از افراد سطوح مختلف با توانایی های متفاوت است.
سایر دانش آموزان دوستدارند به تماشای شخص دیگری در حال انجام کار یا نشان دادن روش انجام کار بنشینند . اگر چه این افراد مستقیماً به انجام فعالیتی نمی پردازند، اما می توانند از دور و از بالای شانه های انجام دهنده ی کار، شاهد و ناظر بر آن باشند .
آمدن به موزه و دیدن افراد آشنا یا ناآشنا بخش مهمی از تجربه ی بازدید است .
از نظر بعضی بازدیدکنندگان موزه های هنر، زیر نویس های غیر مستقیم و توصیه ای ضروری اند. این بازدیدکنندگان چنان چه به صورت غیر منتظره به توضیحاتی برخورد کنند یا احساس کنند توضیحات به آن ها تحمیل شده است آزرده می شوند .
بعضی از دانش آموزان بیشتر تمایل به خواندن دارند؛ اما شمار زیادی از آن ها زمانی از خواندن مطالب لذت می برند که به غنای تجربیات عینی غیر کلامی آن ها بیفزاید یا بر انتظارات، نگرانی ها و انگیزه هایشان صحه گذارد و یا اطلاعات و احساسات پیشین آن ها مرتبط باشد.
شیوه ی به کار گیری حواس دانش آموزان باید به شکل فعال و تعاملی صورت گیرد تا دانش آموزان ضمن درگیر شدن ذهنی و عاطفی، انگیزه ی پردازش اطلاعات و تفسیر و تحیلی آن چه را که مشاهده می کنند داشته باشند .
دانش آموزان زمانی بهتر می آموزند که در معرض ارزشیابی مستمر باشند و به آنها هم نمره داده شود و هم ضعف های آنها مشخص شود،اگر معلمان از آنها به صورت تخصصی استفاده کنند اثر زیادی در امر یادگیری دارد.
منبع دریافت این مطلب : رش
برای کم کردن فاصله بین تواناییها و نمره امتحانمان کارهایی میتوان انجام داد که در این یادداشت به صورت تیتروار به آنها میپردازیم:
1- اگر توانستهاید از آغاز سال تحصیلی همراه تدریس معلم مطالب را بخوانید و برخی مباحث روی هم انبار شده بهتر است قبل از شروع امتحانات مطالعه را آغاز کنید. عادتی نادرست در بین دانشآموزان هست که مطالعه را از ابتدای کتاب شروع میکنند بجز درس ریاضی که ممکن است مطالب فصل اول پیش نیاز فصل های بعدی باشد. در اغلب دروس مطالب هر فصل مستقل است و اغلب فصلهای بعدی اهمیت بیشتری دارند و از نظر سهم نمره هم بارم بیشتری دارند. پس اول بارم هر فصل را مشخص کنید و از فصل مهمتر مطالعهتان را آغاز کنید و روی یک برگه ایرادهای درسیتان را بنویسید. مطالعه قبل از ایام امتحانات از نظر روانی هم به شما کمک میکند و باعث میشود استرس کمتری داشته باشید.
2- از یک هفته مانده به امتحانات برخی عوامل حواس پرتی را از اطرافتان حذف کنید مثل موبایل، لبتاپ، تبلت و تلویزیون یا حداقل هنگام مطالعه موبایل و تبلت در کنارتان نباشد. به طور متوسط هر پیامک حداقل 5 دقیقه ذهن شما را مشغول میکند! در ضمن نگاه کردن به صفحه موبایل یا تبلت به خاطر تولید نوری که دارند 4 برابر هنگام مطالعه ویتامین A مصرف میکند و کمبود ویتامینA باعث بیحوصلگی و حواس پرتی در شما میشود پس قبل از شروع امتحانات ساعات استفاده از این وسایل را کم کنید تا بتوانید در ایام امتحانات آنها را حذف کنید.
3- استرس و نگرانی ایام امتحانات به خاطر اهمیت نمره و نتایج آن کاملا طبیعی است در ضمن استرس به خودی خود مفید است وقتی میزان استرس بیش از حد میشود چون نظم آنزیمهای بدن را به هم میریزید باعث سردرد، تب و یا مشکلات دیگر شود برای کنترل استرس چند راهکار ساده وجود دارد که میتواند به شما کمک زیاد کند.
• برنامهریزی: به زبان ساده اگر کارهایتان رابا زمانی که دارید با هم تنظیم کنید استرستان کم میشود مثلا فرض کنید 4 فصل را میخواهید در 2 روز بخوانید روی یک کاغذ مشخص کنید با توجه به اهمیت و بارم هر فصل چقدر برای خواندن آن وقت لازم است: مثلا صبح روز اول فصل دوم و نصف فصل سوم و عصر نصف فصل سوم و حل تمرین از این دو فصل صبح روز دوم فصل اول و چهارم و حل تمرین آنها و عصر روز دوم حل نمونه سوالات از کلیه فصلها با مشخص بودن کاری که هر روز باید انجام دهید حتی اگر بیش از دو فصل هم مطالعه کنید چون نمیدانید آیا این مقدار مطالعه کافی بوده یا نه؟ احساس نگرانی میکنید.
• نفس عمیق: وقتی اکسیژن کافی در خون وجود داشته باشد عملکرد مغز بهبود یافته و استرس کاهش مییابد.
به خدا توکل کنید: تلاشتان را بکنید و نتیجه را به خدا بسپارید. مطمئن باشید هیچ زحمتی بینتیجه نخواهد بود زیرا خداوند در قرآن وظیفه ما را سعی و تلاش مشخص کرده و مابقی کار با خداست.
• تماس تلفنی با دوستانتان: در مورد اینکه چقدر خواندهام اغلب مفید نیست زیرا سرعت مطالعه افراد با هم متفاوت است و سرعت یادگیری نیز یکسان نیست پس میزان مطالعه دوستتان هیچ ارتباطی به شما ندارد و بهتر است در این مورد با دوستانتان صحبت نکنید چون اغلب باعث استرس شما میشود.
• فضای اتاقتان را مرتب کنید: نامرتب بودن فضای اطرافتان به صورت ناخودآگاه باعث استرس شما میشود حتی مرتب نوشتن چک نویس هم باعث آرام شدن ذهن شما میشود کتابها و وسایلتان را قبل از شروع امتحانات مرتب کنید نمونه سوالاتتان که ممکن است پراکنده باشند را مرتب کنید زیرا حتما از آنها استفاده خواهیم کرد.
4- حل نمونه سوالهای امتحانی: در نیمسال اول امتحاناتی از شما گرفته شده در ایام امتحانات حتما آنها را مجددا حل کنید زیرا اغلب معلمها از سوالات امتحانات برگزار شده به نحوی در امتحان میان نوبت استفاده میکنند سعی کنید اشتباههایی که قبلا مرتکب شدهاید را پیدا کنید و دیگر تکرار نکنید از اینترنت سوالات میان نوبت مدارس دیگر را هم دانلود کرده و حل کنید آشنایی شما با سوالات رایج میان نوبت باعث اعتماد به نفستان سر جلسه امتحان میشود.
5- تغذیه و خواب در ایام امتحانات اهمیت ویژهای دارد سعی کنید قبل از شروع امتحانات مطالعه را شروع کنید که مجبور نباشید شبهای امتحان بیدار بمانید برخی از غذاها که باعث عملکرد بهتر مغز میشود عبارتند از: کنجد، فندق، گردو و مویز برای کم شدن بی حوصلگی و کلافگی: فلفل سبز، گوجه فرنگی و مرکبات بخورید برای افزایش یادگیری و داشتن حافظه برتر: از جگر، تخممرغ، بادام زمینی، ماهی و میگو استفاده کنید. اگر ساعت خوابتان هم ریخته با برنامهریزی و مصرف روزانه جوانه گندم و عدس میتوانید خوابتان را منظم کنید.
امیدواریم با استفاده عملی از این نکات ایام امتحانات را با موفقیت سپری کنید اگر سوالی در این زمینه داشتید میتوانید مطرح کنید تا مشاوران مبتکران پاسخگوی شما باشند.
منبع دریافت این مطلب : مبتکران
برای دانش آموزی که که معمولا نمرات بالایی می گیرد، این نمرات نقش تقویت کننده مثبت را ایفا می کنند.
در نتیجه، دانش آموز پس از دریافت یک نمره بالا با همان سبکی که منجر به کسب آن نمره شده است به کوشش و فعالیت خود ادامه خواهد داد.نمرات بالا هم دارای پیامد های مثبت هستند هم پیامد های منفی.
یکی از نتایج نمرات بالا این است که دانش آموزانی که همواره از درس های مختلف نمرات بالا می گیرند، نهایتا به مفهوم مثبتی از خویشتن دست خواهند یافت و این امر سبب می شود که در آینده در برخورد با مشکلات گوناگون درسی و غیر درسی با آرامش و قاطعیت بیشتری به حل آنها بپردازند.
آن چه که تعیین کننده انگیزش دانش آموز برای یادگیری موضوع های مختلف درسی است تصورات او از موفقیت ها یا شکست هایی است که در گذشته از دروس مشابه با آن موضوع ها کسب کرده است.
اگر یادگیرنده معتقد باشد که در گذشته دروس مشابهی را با موفقیت انجام داده است با درس جدید نیز با نوعی عاطفه مثبت برخورد خواهد کرد و همین می تواند بر عکس هم اتفاق بیفتد.
اما در برخی موارد علاوه بر پیامد های مثبت نمرات بالا می توانند پیامد های منفی هم داشته باشند.
نمرات سطح پایین که نشان دهنده عدم تایید معلم از فعالیت های یادگیری دانش آموزان است اگر کرارا تکرار شوند منجر به ایجاد مفهوم خود یا خود پنداره منفی در دانش آموزان خواهد شد.
به قول«وولفوک»شکست منجر می شود به انگیزه و انتظارات کمتر، انگیزه و انتظارات کمتر منجر می شود به کوشش کمتر، و کوشش کمتر منجر می شود به شکست بیشتر.
یکی از عوارض جانبی نا مطلوب نظام نمره گذاری این است که یاد گیرندگان به جای کوشش برای یادگیری در جهت کوشش برای کسب نمره تشویق می شوند.
متاسفانه تا زمانی که نمره تعیین کننده سرنوشت یاد گیرندگان است این مشکل به قوت خود باقی است.با این حال معلمان می توانند سعی کنند تا یادگیرندگان، در ضمن کوشش برای کسب نمره، در جهت کسب یادگیری هم بکوشند.
یکی از دلایلی که نمره بر یادگیری ترجیح داده می شود سطح پایین آزمون های برخی معلمان و روش های غلط نمره گذاری آنها است.اگر نمرات بر اساس آزمون هایی که بر حفظ جزئیات کم اهمیت درس تاکید می کنند ، مانند اطلاعات حافظه ای ، تاریخ ها، تعاریف و از این قبیل، تعیین شوند ، دانش آموزان تشویق می شوند تا صرفا برای گذراندن امتحانات و کسب نمرات مطالب را طوطی وار در حافظه خود انباشته نمایند و بلا فاصله پس از امتحان آنها را فراموش کنند.
در عوض این گونه آزمون ها معلمان بهتر است سوال هایی را طرح کنند که درک و فهم ، قضاوت و تفکر انتقادی ، یادگیرندگان را بر انگیزاند ، تا آنها از این طریق به درک مفاهیم و مطالب به طور عمقی بپردازند.
علاوه بر آزمون های معمولی،بهتر است معلمان تکالیفی به دانش آموزان بدهند که نیاز به فعالیت های سطح بالای ذهنی و تفکرو داشته باشند.
منبع دریافت این مطلب : شبکه رشد
به گزارش تیزلند، به نقل از آموزش و پرورش تهران، برنامه امتحانی پایه ی نهم دوره ی اول متوسطه (مدارس روزانه، مدارس آموزش از راه دور ویژه پایه نهم، داوطلبان آزاد، طرح جامع و ... ) به شرح جدول زیر اعلام می گردد: