در روزهای بارانی چه بخوریم

مواد غذایی مفید برای روزهای بارانی

خوشبختانه متخصصان تغذیه، مواد غذایی را به مردم توصیه می کنند که با تامین مواد مغذی مورد نیاز بدن باعث تنظیم واکنش های بدنی و کاهش حس غمگینی و افسردگی در روزهای بارانی می شود که از جمله این مواد غذایی رمی توان به این موارد اشاره کرد:

تخم کدو

یکی از بهترین دانه های روغنی است که مطالعات محققان در سال 2012 در مورد آن نشان داده به دلیل این که منبع غنی از عنصر روی می باشد، می تواند باعث بهبود خلق و خو و کاهش حس غمگینی در فرد شود. پس سعی کنید در روزهای بارانی، یک مشت کوچک دانه تخم کدو استفاده نمایید.

کدو حلوایی

این ماده غذایی به دلیل آن که غنی از عناصر منیزیم، منگنز و پتاسیم است و منبع غنی از ویتامین C می باشد می تواند در کاهش بروز التهابات در بدن مفید باشد. به علاوه این که در بهبود خلق و خو در افراد نیز بسیار موثر می باشد. به همین دلیل توصیه می شود که در روزهای سرد و بارانی یک کاسه سوپی که حاوی کدو حلوایی است استفاده نمایید تا از منافع آن که شامل احساس آرامش و خوب بودن است، سود ببرید.

بادمجان

منبع غنی از فیبر، مس، ویتامین B1 و منگنز است. به علاوه این که حاوی ترکیبات گیاهی حیاتی است که می توانند به عنوان یک آنی اکسیدان قوی برای بدن عمل نمایند. در همین زمینه یک مطالعه جدید نشان داده که مصرف بادمجان در غذا می تواند به عنوان یک ماده ضد بروز ناراحتی و نگرانی های روزمره عمل نماید. به همین دلیل توصیه می شود که از بادمجان به عنوان یکی از سبزیجاتی که می تواند برای بهبود خلق و خو موثر باشد در رژیم غذایی روزهای بارانی و سرد استفاده نمایید.

سیب زمینی شیرین یا سیب زمینی ترشی

یکی از بهترین مواد غذایی است که غنی از ویتامین A و ویتامین C می باشد. یکی از دلایلی هم که توصیه می شود سیب زمینی شیرین در روزهای سرد و بارانی استفاده شود، وجود همین دو ماده مغذی در آن است که می تواند برای بینایی بهتر و کاهش بروز عفونت های تنفسی موثر باشد. پس در صورتی که برای شما امکان دارد، در روزهای سرد و بارانی از سیب زمینی شیرین ر رژیم غذایی خود استفاده نمایید.

سیب

به خاطر این که حاوی بالاترین میزان ترکیبات آنتی اکسیدانی است، همیشه از آن به عنوان یک میوه موثر برای شادابی بدن یاد می شود. در روزهای ابری و بارانی نیز مصرف سیب قرمز و آبدار می تواند حس خوبی به شما بدهد. پس سعی کنید در این روزها حداقل یک سیب آبدار و با پوست استفاده نمایید.

دو ادویه مهم : دراچین و زردچوبه

مطالعات محققان به طور قطع ثابت کرده که این دو ادویه نقش موثری در کنترل بروز حالات افسردگی نیز دارند، به خاطر این که حاوی ترکیبات آنتی اکسیدانی هستند که این ترکیبات به مقابله با ترکیبات اکسیدان و مضر بدن می روند و آنها را نابود می کنند. چون در روزهای سرد و بارانی، میزان ترکیبات اکسیدان، به دلیل سرما و آلودگی هوا و یا وجود عوامل افسرده کننده در محیط زیاد است، سعی کنید به مواد غذایی خود این دو ادویه را اضافه نمایید و با خوش طعم و رنگ تر کردن غذا از منافع این ادویه ها بر سلامتی خود سود ببرید.

کلمات کلیدی مطلب: مقالات | مقالات علمی و آموزشی | بهداشت و سلامت 

نمره نقاشی

پسر کوچولو از مدرسه اومد و دفتر نقاشیش رو پرت کرد روی زمین! بعد هم پرید بغل مامانش و زد زیر گریه! مادر نوازش و آرومش کرد و خواست که بره و لباسش رو عوض کنه. دفتر رو برداشت و ورق زد. نمره نقاشیش ده شده بود! پسرک، مادرش رو کشیده بود، ولی با یک چشم! و بجای چشم دوم، دایره‌ای توپر و سیاه گذاشته بود! معلم هم دور اون، دایره‌ای قرمز کشیده بود و نوشته بود: «پسرم دقت کن!»

فردای اون روز مادر سری به مدرسه زد. از مدیر پرسید: «می‌تونم معلم نقاشی پسرم رو ببینم؟»

مدیر هم با لبخند گفت: «بله، لطفا منتظر باشید.»

معلم جوان نقاشی وقتی وارد دفتر شد خشکش زد! مادر یک چشم بیشتر نداشت! معلم با صدائی لرزان گفت: «ببخشید، من نمی‌دونستم...، شرمنده‌ام.»

مادر دستش رو به گرمی فشار داد و لبخندی زد و رفت. اون روز وقتی پسر کوچولو از مدرسه اومد با شادی دفترش رو به مادر نشون داد و گفت: «معلم مون امروز نمره‌ام رو کرد بیست!» زیرش هم نوشته: «گلم، اشتباهی یه دندونه کم گذاشته بودم!»

بیا این قدر ساده به دیگران نمره‌های پائین و منفی ندیم. بیا اینقدر راحت دلی رو با قضاوت غلط‌مون نشکنیم.

کلمات کلیدی مطلب: مقالات داستان های موفقیت داستان های جالب داستان زیبای نمره نقاشی

زندگینامه دکتر عبدالحسین زرین کوب

تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان برد. سپس در کنار تحصیل در دوره متوسطه به تشویق و ترغیب پدر که مردی متدین بود، اوقات فراغت را صرف فراگیری علوم دینی و حوزه ای نمود و ضمن تحصیل فقه و تفسیر و ادبیات عرب، به شعر عربی هم علاقمند شد. گرچه تا پایان سال پنجم متوسطه در رشته علمی تحصیل می کرد با این حال کمتر کتاب تاریخ و فلسفه و ادبیاتی بود که به زبان فارسی منتشر شده باشد و او آن را مطالعه نکرده باشد.

به دنبال تعطیلی کلاس ششم متوسطه در تنها دبیرستان شهر برای ادامه تحصیل به تهران آمد و رشته ادبی را برگزید و در سال 1319 تحصیلات دبیرستانی را به پایان برد و با وجود آنکه کتابهای سالهای چهارم و پنجم متوسطه ادبی را قبلاً نخوانده بود در میان دانش آموزان رشته ادبی سراسر کشور، رتبه دوم را به دست آورد.

با بازگشایی مجدد دانشگاهها در سال 1320، دکتر عبدالحسین زرین کوب در امتحان ورودی دانشکده حقوق شرکت کرد. با آنکه پس از کسب رتبه اول ،در دانشکده ثبت نام هم کرده بود، اما به الزام پدر، ناچار به ترک تهران شد. در همان ایام، علی اکبر دهخدا که ریاست دانشکده حقوق را به عهده داشت، از اینکه چنین دانشجوی فاضلی را از دست می داد، اظهار تاسف کرده بود.

دکتر زرین کوب پس ازترک دانشکده حقوق به زادگاه خود بازگشت و در خرم آباد و بعد در بروجرد به کار معلمی پرداخت، کاری که به تدریج علاقه جدی بدان پیدا کرد.در دوران معلمی، از تاریخ و جغرافیا و ادبیات فارسی گرفته تا عربی و فلسفه و زبان خارجی و حتی ریاضی و فیزیک و علم الهیات، را تدریس کرد.

سرانجام اشتیاق به تحصیل بار دیگر او را به دانشگاه کشاند.

در سال 1324، پس از آنکه در امتحان ورودی دانشکده علوم معقول و منقول و دانشکده ادبیات حایز رتبه اول شده بود، وارد رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران شد. به هر تقدیر، عبدالحسین زرین کوب در سال 1327 به عنوان دانشجوی رتبه اول از دانشگاه فارغ التحصیل شد و سال بعد وارد دوره دکترای رشته ادبیات دانشگاه تهران گردید و در سال 1334 از رساله دکترای خود با عنوان (نقد الشعر، تاریخ و اصول آن) که زیر نظر بدیع الزمان فروزانفر تالیف شده بود با موفقیت دفاع کرد.

پس از اخذ درجه دکترا، از سوی استاد فروزانفر، برای تدریس در دانشکده علوم معقول و منقول دعوت شد و در سال 1335 یا رتبه دانشیاری، کار خود را دانشگاه تهران آغاز کرد و به تدریس تاریخ اسلام، تاریخ ادیان، تاریخ کلام و مجادلات فرق، تاریخ تصوف اسلامی و تاریخ علوم پرداخت.

دکتر زرین کوب در سال 1330 در کنار عده ایی از فضلای عصر همچون عباس اقبال آشتیانی ،سعید نفیسی، دکتر معین،پرویز ناتل خانلری، غلامحسین صدیقی و عباس زریاب، برای مشارکت در طرح ترجمه مقالات دایره المعارف اسلام (E1) طبع هلند، دعوت شد.

او در ایام تحصیل در تهران، چندی نزد حاج شیخ ابوالحسن شعرانی بپرداخت و با مباحث حکمت و فلسفه، آشنایی بیشتر یافت. از همان روزگار با فلسفه های معاصر غربی نیز آشنا شد و بعد به مطالعه در باب تصوف نیز علاقمند گردید. استاد که از قبل با زبانهای عربی، فرانسوی و انگلیسی آشنا شده بود در سالهای جنگ دوم جهانی، با کمک بعضی از صاحب منصبان ایتالیایی و آلمانی که در آن ایام در ایران به سر می بردند، به آموزش این دو زبان پراخت. در سال 1323 نخستین کتاب او به نام (فلسفه، شعر یا تاریخ تطور شعر و شاعری در ایران) در بروجرد منتشر شد، در حالی که در این هنگام، حدود چهار سال یا کمی بیشتر از تاریخ تالیف کتاب می گذشت.

وی که از زمان شروع تحصیلات دانشگاهی به عنوان دبیر در دبیرستانهای تهران به تدریس پرداخته بود. از سال 1328، سردبیری مجله هفتگی مهرگان را نیز عهده دار شد که با وجود وقفه هایی، این همکاری تا پنج سال تداوم یافت. در سال 1335 با رتبه دانشیاری، کار خود را در دانشگاه تهران آغاز و به تدریس تاریخ اسلام، تاریخ ادیان، تاریخ کلام و مجادلات فرق، تاریخ تصوف اسلامی و تاریخ علوم پرداخت.

در همین سال، برای مدت کوتاهی نیز امور مربوط به انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب را به عهده گرفت. پس از دریافت رتبه استادی دانشگاه تهران (1339 ش)، دکتر زرین کوب چندی نیز در دانشسرای عالی تهران ونیز در دانشکده هنرهای دراماتیک تدریس کرد.

مدتی هم در موسسه لغت فرانکلین با مجتبی مینوی به همکاری مشغول شد. در این میان، یکچند سردبیری مجله راهنمای کتاب را پذیرفت (1342 ش)، و فصل خاصی برای ارائه ادبیات معاصر ایران در مجله به وجود آورد. با این حال همکاری وی با نشریات ادواری داخلی به اینجا محدود نمی شود و فعالیت علمی استاد در انتشار مجلاتی همچون سخن، یغما، جهان نو، دانش، علم و زندگی، مهر و فرهنگ ایران زمین، چشمگیر است.

در سالهای 1347 تا سال 1349 در آمریکا به عنوان استاد میهمان در دانشگاههای کالیفرنیا و پرنیستون به تدریس علوم انسانی پرداخت،سپس به دانشگاه تهران انتقال یافت و در دو گروه تاریخ و ادبیات مشغول به کار شد.

فعالیتهای دکتر عبدالحسین زرین کوب

سفرهای علمی متعدد استاد به اروپا، امریکا، جمهوریهای شوروی(سابق)، هند، پاکستان و کشورهای عربی، در دیدار از کتابخانه ها، موزه ها و موسسات علمی، و تهیه عکس از بعضی نسخه های خطی فارسی و عربی گذشته است. طی همین سفرها وی با جمعی از دانشمندان و نویسندگان بزرگ ایرانی و خارجی آشنائی نزدیک یافت.

دکتر زرین کوب در بسیاری از مجامع و مجالس علمی جهانی شرکت کرده و به عنوان نماینده ایران به ایراد سخنرانی پرداخته است. از این میان پنجمین کنگره اسلامی در بغداد، بیست و ششمین کنگره بین المللی شرقشناسان در دهلی نو، کنگره بین المللی علوم تاریخی در وین، کنگره تاریخ ادیان در ژنو، مجلس بزرگداشت حافظ شیرازی در دوشنبه تاجیکستان، کنگره بزرگداشت نظامی گنجوی در ایتالیا و بعدا در امریکا، مجمع عمومی سردبیران طرح تاریخ تمدن اقوام آسیای مرکزی در پاریس، کنگره بزرگداشت مولوی در مونیخ، کنگره جهانی بزرگداشت خواجوی کرمانی در کرمان، و کنگره همکاریهای اقوام آسیای مرکزی در تهران، تعدادی از این مجالس را شامل می شود.

دکتر زرین کوب در 24شهریور 1378 به دلیل بیماریهای قلب و چشم درگذشت.

زندگینامه دکتر عبدالحسین زرین کوب

آثار دکتر عبدالحسین زرین کوب

با کاروان حله، شعر بى دروغ، شعر بى نقاب، از کوچه رندان، سیرى در شعر فارسى، سر نى، بحر در کوزه، پله پله تا ملاقات خدا، پیر گنجه در جست‌وجوى ناکجاآباد، از نى‌نامه (برگزیده مثنوى معنوى)، دو قرن سکوت، تاریخ ایران بعد از اسلام، فتح عرب در ایران (به زبان انگلیسى در تاریخ ایران کمبریج)، تاریخ مردم ایران (دو جلد)، روزگاران ایران، دنباله روزگاران ایران، روزگاران دیگر، ارزش میراث صوفیه، فرار از مدرسه، جست‌وجو در تصوف ایران، دنباله جست‌وجو در تصوف ایران، در قلمرو وجدان، شعله طور (درباره زندگى حلاج)، بنیاد شعر فارسى، ادبیات فرانسه در قرون وسطى، ادبیات فرانسه در دوره رنسانس، متافیزیک، شرح قصیده ترسائیه خاقانى، فن شعر ارسطو، ارسطو و فن شعر و ...

کلمات کلیدی مطلب: مقالات | مقالات علمی و آموزشی | مشاهیر و شخصیت ها زندگینامه دکتر عبدالحسین زرین کوب

منبع دریافت این مطلب : بیتوته

چگونه سر کلاس چرت نزنیم؟

 احتمالا تا الان شما به شیوه ها و روش های منحصر به فرد خودتان خواب آلودگی را ضربه فنی کرده اید و آن را از پا انداخته اید. البته اگر دل تان آمده باشد این کار را انجام بدهید؛ چون در آن لحظه هایی که تمایل داریم چرت بزنیم، آنقدر حال مان خوش است که دل کندن از آن حال، اراده آهنین می خواهد و مرد کهن!

اما اگر بخواهید با چرت زدن سر کلاس مبارزه کنید، چه راه هایی به ذهن تان می رسد؟ البته منظور ما راه هایی غیر از قرار دادن چوب کبریت بین پلک هاست. بعضی از درس ها و کتاب ها و حتی استادها، خاصیت خواب آوری شدیدی دارند ولی چاره ای نیست و باید با چشم های باز آنها را ببینید و بشنوید. چاره چیست و چه می شود کرد؟

لم ندهید لطفا

شما قبل از اینکه مغلوب چرت زدن شوید، باید حواس تان به نوع نشستن و حالت بدن تان باشد. اگر بدن تان را شل و ول روی صندلی رها نکنید، محال است چرت تان بگیرد. بدن شما هر اندازه فعال تر باشد، گردش خون بهتری خواهید داشت. در این صورت بیشتر توانسته اید بر خواب آلودگی مسلط شوید. اگر روی صندلی لم بدهید یا گردن خودتان را به عقب شل کنید، حتما پلک های تان سنگین می شود و وسوسه چرت زدن به سراغ تان می آید. پس بهترین کار این است که صاف بنشینید، پاهای تان را درست کنار هم قرار بدهید و دست هایتان روی میز و پیش روی تان باشند. رعایت این چند نکته می تواند بدن و مغز شما را از کسالت و خواب آلودگی نجات بدهد.

لباس ها شما را وسوسه نکند

نقش لباس مناسب را در این میان دست کم نگیرید. این روزها هوا رفته رفته سرد می شود و احتمالا شما هم لباس های گرم تان را از کمدها بیرون کشیده اید اما بهتر است از لباس های گرمی استفاده کنید که روی بقیه لباس ها استفاده می شوند تا بتوانید سر کلاس آنها را دربیاورید.

گرمای مطبوع حاصل از پوشیدن لباس های گرم، بدن شما را برای چرت زدن آماده می کند. اگر احساس کردید که به علت دمای کلاس، حالت خواب آلودگی دارید، با اجازه استاد، معلم و دوستان تان در یا پنجره را کمی باز بگذارید تا هوای تازه به صورت تان بخورد و خواب از سر شما و ایضا بقیه افراد کلاس بپرد!

ناهار سنگین به بدن نزنید

معمولا شما در کلاس های بعدازظهر بیشتر حالت خواب آلودگی دارید و چرت می زنید. دلیل این اتفاق می تواند نوع و کیفیت ناهاری باشد که قبل از کلاس نوش جان کرده اید. بنابراین حواس تان باشد که وعده ناهارتان چرب و سنگین نباشد؛ چون مصرف غذاهای چرب شما را خواب آلود می کند و تمایل دارید بعد از خوردن آن غذاها به خواب بروید. همینطور مصرف دوغ و ماست در وعده ناهار هم به خواب آلودگی شما کمک می کند.

خودتان را بتکانید

اگر وسط کلاس احساس کردید به هیچ روشی نمی توانید چشم های تان را باز نگه دارید و الان است که مغلوب خواب شوید، بهتر است به یک راهکار جدی تر و موثرتر فکر کنید. چاره این مشکل چیزی نیست جز تحرک داشتن.

احتمالا بدن شما در حالت بی تحرکی در کلاس قرار گرفته و به همین علت چرت ویژه کلاسی به سراغ شما آماده است. در چنین حالتی بهترین کار این است که تکانی به خودتان بدهید و اجازه بگیرید و از کلاس بیرون بروید. شیر آب سرد را باز کنید و سه چهار مشت آب سرد به صورت تان بپاشید. نگران هیچ چیز نباشید، این راه حل ردخور ندارد.

یک مکان دنج پیدا کنید و چرت بزنید

احتمالا شما چرت می زنید چون به خواب کافی نیاز دارید. یک چرت کوتاه 15 تا 20 دقیقه ای می تواند سر حالتان بیاورد اما کجا چرت بزنید؟ از آنجا که همه چیز چاره دارد جز مرگ، بهتر است حوالی ساعت 12 وضو بگیرید، به نمازخانه مدرسه یا دانشگاه بروید. نماز ظهر و عصرتان را بخوانید. بعد همانجا یک گوشه دنج پیدا کنید و یک چرت کوتاه 15 دقیقه ای بزنید تا سر حال بیایید اما بهتر است قبل از چرت زدن، آلارم موبایل تان را روشن کنید تا ناگهان چند ساعت به خواب نروید و غافلگیر نشوید.

ماساژ درمانی کنید

حتما می دانید که در بدن شما نقاط حساسی وجود دارد که می توانید با ماساژ دادن و گرم کردن آن قسمت ها گردش خون را در بدن تان بیشتر کنید. با استفاده از این روش، خواب از سرتان می پرد. یکی از این نقطه های حساس و کار راه انداز وسط کلاس، قسمتی از دست، بین انگشت شست و اشاره است. شما می توانید همانطور که به چشم های استاد خیره شده اید و تظاهر می کنید که دارید به درس گوش می دهید، این قسمت از دست تان را به آرامی ماساژ بدهید تا سر حال بیایید. ماساژ پشت گردن و کتف ها هم می تواند همین اثر را داشته باشد. فقط موقع ماساژ دادن کتف و گردن حواستان به بقیه افراد کلاس هم باشد. مراقب باشید سوژه خنده آن روز کلاس نشوید!

کلمات کلیدی مطلب: مقالات مقالات علمی و آموزشی | خانواده و روانشناسی 

قهوه تلخ و زندگی

داستان «قهوه تلخ و زندگی» کاری از سرزمین تیزهوش ها را بشنوید:

دانلود فایل صوتی : فایل صوتی داستان قهوه تلخ و زندگی 1

مدت زمان: 00.03.42

حجم فایل: 1.69MB 

 

چند دوست دوران دانشجویی که پس از فارغ التحصیلی هر یک شغل های مختلفی داشتند و در کار و زندگی خود نیز موفق بودند، پس از مدت ها با هم به دانشگاه سابق شان رفتند تا با استادشان دیداری تازه کنند.

آنها مشغول صحبت شده بودند و طبق معمول بیشتر حرف هایشان هم شکایت از زندگی بود. استادشان در حین صحبت آنها قهوه آماده می کرد. او قهوه جوش را روی میز گذاشت و از دانشجوها خواست که برای خود قهوه بریزند.

روی میز لیوان های متفاوتی قرار داشت; شیشه ای، پلاستیکی، چینی، بلور و لیوان های دیگر. وقتی همه دانشجوها قهوه هایشان را ریخته بودند و هر یک لیوانی در دست داشت، استاد مثل همیشه آرام و با مهربانی گفت:...

بچه ها، ببینید; همه شما لیوان های ظریف و زیبا را انتخاب کردید و الان فقط لیوان های زمخت و ارزانقیمت روی میز مانده اند.

دانشجوها که از حرف های استاد شگفت زده شده بودند، ساکت بودند و استاد حرف هایش را به این ترتیب ادامه داد: «در حقیقت، چیزی که شما واقعا می خواستید قهوه بود و نه لیوان. اما لیوان های زیبا را انتخاب کردید و در عین حال نگاه تان به لیوان های دیگران هم بود. زندگی هم مانند قهوه است و شغل، حقوق و جایگاه اجتماعی ظرف آن است. این ظرف ها زندگی را تزیین می کنند اما کیفیت آن را تغییر نخواهند داد.

البته لیوان های متفاوت در علاقه شما به نوشیدن قهوه تاثیر خواهند گذاشت، اما اگر بیشتر توجه تان به لیوان باشد و چیزهای با ارزشی مانند کیفیت قهوه را فراموش کنید و از بوی آن لذت نبرید، معنی واقعی نوشیدن قهوه را هم از دست خواهید داد. پس، از حالا به بعد تلاش کنید نگاه تان را از لیوان بردارید و در حالیکه چشم هایتان را بسته اید، از نوشیدن قهوه لذت ببرید.»

کلمات کلیدی مطلب: مقالات | داستان های موفقیت | داستان های جالب | داستان قهوه تلخ و زنگی

منبع دریافت این مطلب : داستانک