به گزارش تیزلند،به نقل از خبرنگار آموزش و پرورش پانا، خلیل الله بابالو در گفت و گو بادرخصوص احتمال برگزاری آزمون اعزام معلمان در سال 94 گفت: امسال 298 نفر برای اعزام به مدارس خارج کشور سازماندهی شدند و چنانچه کل افراد سازماندهی شده به حوزه های محل ماموریت خود اعزام شوند، هنوز 521 نفر از پذیرفته شدگان آزمون های پیشین در نوبت اعزام می مانند، بنابراین احتمال برگزاری آزمون اعزام در سال 94 صفر است.
وی افزود: با توجه به اینکه از این 298 نفر 130 نفر مربوط به سه کشور امارات عربی متحده، قطر و کویت هستند که ما درخصوص اخذ ویزا از این کشورها با مشکلاتی مواجه خواهیم بود، بنابراین احتمال این هست که تعدادی از این همکاران از اعزام بازبمانند، پس ما به طور قطع و یقین در سال 1394 آزمونی نخواهیم داشت.
برگزاری دوره های ضمن خدمت
قائم مقام وزیر آموزش و پرورش در امور بین الملل با اشاره به بحث کیفیت بخشی و جذب حداکثری به عنوان مهم ترین اهدافی که در مدارس ایرانی خارج از کشور دنبال می شود اظهار داشت: طی جلسه ای که با حضور سرپرستان داشتیم، هر یک از سرپرستان شیوه های خاصی را که به منظور کیفیت بخشی و جذب حداکثری استفاده می کنند ارائه کردند، که با استناد به آنها یکی از شیوه های به کار رفته برگزاری دوره های ضمن خدمت معلمان است که به دو صورت اجرا می شود؛ یکی اینکه معلمان پیش از اعزام به کشورهای محل ماموریت خود در دوره های ضمن خدمت شرکت می کنند و دوم مدرسانی از هریک از سرپرستی ها انتخاب می شوند که به ایران می آیند، دوره ها را می بینند و سپس در بازگشت به کشورهای مورد نظر دوره های ضمن خدمت برگزار می کنند.
ارتباطات الکترونیک
بابالو در ادامه شیوه های به کاررفته به منظور کیفیت بخشی گفت: ما از طریق ارتباطات الکترونیک که در همه سرپرستی ها راه اندازی کردیم، دوره های آموزشی برای معلمین برگزار می کنیم؛ خصوصا با توجه به اینکه بعضی از معلمان به دلیل پایین بودن تعداد دانش آموزان ناچارند عهده دار تدریس چند درس باشند، نیاز به تقویت علمی آنها بیشتر احساس می شود.
وی افزود: از این طریق معلمان تخصصی هر رشته علاوه بر اینکه با دیگر معلمان حوزه خودشان در ارتباط هستند در بعضی موارد با دانش آموزان هم به منظور رفع مشکلات درسی و پاسخگویی به سوالات در تماس اند.
معلمان شناور
رییس مرکز امور بین الملل و مدارس خارج از کشور در ادامه بحث کیفیت بخشی به موضوع معلمان شناور اشاره کرد و گفت: مثلا در حوزه اروپا معلم هایی داریم که مولف کتاب درسی و جزو بهترین دبیران رشته خودشان هستند و با توجه به اینکه ویزای مورد استفاده ویزای شینگن است و مشکلی به لحاظ تردد وجود ندارد، از این دبیر در چند کشور استفاده می کنیم.
منبع دریافت این مطلب : خبرگزاری پانا
سیستم بینایی ما طوری تنظیم شده است که ما بتوانیم در محیطی سه بعدی و سرشار از نور، سایه، رنگ، بافت و اشیاء و اشکالی متنوع و متعدد در فواصل دور و نزدیک ببینیم . بسیاری از ما بدون توجه به اینکه ایجاد تصویری صحیح از جهان اطراف ما برای سیستم بینایی و مغز چه عملیات پیچیده ای به همراه دارد، دیدن را امری ساده و پیش پا افتاده تلقی میکنیم.
خطای دید(نامهای دیگر: خطای باصره، خطای بصری، خطای چشم) به احساس دیدن تصاویری گفته میشود که فریبنده یا گمراه کننده هستند. در این حالت اطلاعاتی که بوسیله چشم جمع آوری شده و توسط مغز پردازش میگردد منجر به درک تصویری میشود که با واقعیت آن تصویر تطابق ندارد.
کلمات کلیدی : خطای دید | سرگرمی | خطای دید قلب های تپنده | چیستان | معما
منبع دریافت این مطلب : لانه مغز
به این ماهی ها نگاه کنید یک رابطه ی پنهان بین اعداد وجود دارد که شاید شما را گمراه کند.اگر شما باهوش باشید زود به جواب می رسید.
آیا می توانید با توجه به منطق و رابطه اعداد، به جای علامت سوال، عدد مناسب را قرار دهید؟
پاسخ تست هوش : عدد مقابل دهان هر ماهی، برابر نصف حاصلضرب اعداد مقابل دمش است.
جواب عدد 14 می باشد.
کلمات کلیدی : تست | تست هوش | سرگرمی | تست هوش ریاضی | هوش | بازی ریاضی
منبع دریافت این مطلب : آی هوش
بدیهی است بخش عمدهای از ضرورتها و پیشنیازهایی که ذکر آن رفت و تداوم زندگی اجتماعی را تضمین میکنند، آنگاه تحقق مییابند که جامعه دارای یک نظام آموزشی مناسب و کارآمدی باشد که امکان دستیابی به اهداف فوق را فراهم کند؛ اما با وجود ضرورت انکارناپذیر نظام آموزشی آن را میتوان از جنبههای گوناگون بررسی و ارزشیابی کرد. میتوان بررسی کرد که آیا مطالب و محتوای کتابهای درسی در جهت گسترش و دستیابی به توسعه است یا نه؟ آیا الگوهای متنوع فرهنگی جامعه را حفظ و بهطور مناسب به نسلهای بعدی منتقل میکند یا نه؟ علاوهبراین، ازلحاظ میزان پیشرفت تحصیلی و ایجاد روحیه و فرهنگ پژوهش و ... نیز نظامهای آموزشی قابل ارزیابی هستند.
رابطه میان عدالت و آموزش را میتوان از دو منظر متفاوت نگریست: اول اینکه آموزش و متونی که در کلاسهای درسی توسط معلمان تدریس میشود چه کمکی به گسترش عدالت که یک دستاورد مهم بشری است، میکند و دوم آنکه آموزش چگونه عادلانه خواهد بود؟ آنچه در این نوشتار بررسی و تجزیهوتحلیل میشود این است که با توجه به نقش بیبدیل فرهنگ در زندگی اجتماعی و تکثر و تنوع آن در بیشتر جوامع بهطور عام و ایران بهطور خاص و توجه به عدالت بهعنوان یک ارزش اساسی انسانی، نظام آموزشی چگونه میتواند عادلانه باشد؟ بهعبارتدیگر در این نوشتار این پرسش مطرح میشود که عدالت آموزشی با چه شرایطی در ایرانی که دارای فرهنگها و هویتهای مختلف و متنوع است، تحقق مییابد؟
اگرچه تعریف عدالت بسیار دشوار است باوجوداین بهمثابه یکی از مهمترین فضیلتهای زندگی اجتماعی بشر، در حوزههای مختلف ملاک و معیار درستی به شمار میآید. حوزه آموزش نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ بنابراین یکی از مباحث مهم درزمینه نظام آموزشی و یکی از بنیانهای مشروعیت آن، عدالت آموزشی است. «رالز» برای تبیین معنا و مبنای عدالت، آزمایشی را انجام میدهد و بر این باور است که پس از انجام آزمایش انتخاب اصول عدالت از «پس پرده بیخبری» (The Veil of Ignorance) درنهایت بر دو اصل تاکید میکنند: اصل آزادیهای برابر مانند آزادی بیان و دین و اصل برابری اجتماعی و اقتصادی. البته برابری اجتماعی و اقتصادی به معنای توزیع برابر درآمدها و ثروت نیست (سندل، ١٣٩٤: ١٨٧). وی معتقد است اصل اول مقدم بر اصل دوم است و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی را به شرطی پذیرفتنی میداند «که این نابرابریها باید مختص به مناصب و مقامهایی باشند که تحت شرایط برابری منصفانه فرصتها، باب آنها به روی همگان گشوده است؛ دوم اینکه این نابرابریها باید بیشترین سود را برای محرومترین اعضای جامعه داشته باشد». (رالز، ١٣٨٣: ٨٤). بر این مبنا میتوان از عدالت آموزشی که این نیز بهنوبهخود از پیچیدگی خاصی برخوردار است، سخن به میان آورد و آن را بررسی کرد؛ به این معنی که اگر قرار است نابرابری دراینزمینه وجود داشته باشد باید بهنفع آنانی باشد که در مناطق محروم زندگی میکنند.
برخی عدالت آموزشی را مساوی با داشتن فرصتهای برابر و یکسان آموزشی در میان اعضای جامعه میدانند و آن را برایناساس تعریف میکنند؛ اما این تعریف که مبتنی بر دیدگاه مردمگرایانه (Populist view) است چندان پذیرفتنی نیست و تعاریفی دیگر ارائه شده است که اتفاقا بر نابرابری میان کسانی که از امکانات آموزشی بهرهمند خواهند شد، تاکید دارد. در دیدگاه نخبهگرایانه (Elitism view) دولت موظف است استعداد تحصیلی افراد را در نظر بگیرد و بر اساس آن به کسانی که استعداد بیشتری دارند، امکانات آموزشی بیشتری اختصاص دهد. در رویکرد سوم برابری «بیننسلی» مد نظر است و بهاینمعنا است که تلاش میشود بهگونهای امکانات آموزشی شود تا نابرابری آموزشی از یک نسل به نسل دیگر منتقل نشود (معدندار آرانی و سرکار آرانی، ١٣٨٨: ٣٣٦-٣٣٤). گروه مشاوران یونسکو، وجود فرصت برابر در دستیابی دختران و پسران، اقلیتهای مذهبی و مردم مناطق مختلف کشور را از مصادیق عدالت آموزشی قلمداد کردهاند (به نقل از: بابادی عکاشه، شریف و جمشیدیان، فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی: ٢٨٩).
همچنان که ملاحظه میشود رویکرد گروه مشاوران یونسکو تا حدی متفاوت با دیگر رویکردهایی است که عدالت آموزشی را مورد مداقه قرار دادهاند. در رویکرد یونسکو بر وجود فرصت برابر برای اقشار و گروههای مختلف جنسیتی، دینی و منطقهای تاکید شده است درحالیکه در رویکردهای دیگر صرفا به فرد یا بهعبارتدیگر دانشآموز فارغ از عواملی چون جنسیت، دین و محل زندگی اشاره میشود. درحقیقت میتوان به عوامل فوق، «فرهنگ» را نیز اضافه کرد؛ بدین معنی که آیا در محتوای کتابهای درسی، استخدام افراد، توزیع امکانات آموزشی و تفاوتهای فرهنگی لحاظ میشود و بهطور یکسان و برابر به آنها پرداخته میشود؟
بسیاری از اندیشمندان در اعتراض به سیاست یکسانسازی فرهنگی به این نتیجه رسیدند که فرهنگهای مختلف و گروههای اقلیت نیز دارای عناصر و ایدههایی جالبتوجه و تاملبرانگیز هستند که نباید به بهانه آموزش متمرکز، آنها را نابود کرد؛ بلکه باید از تجربیات فرهنگی جوامع مختلف بهره برد و تفاوتهای فرهنگی ملتها را به رسمیت شناخت. درواقع پذیرش اصل احترام به فرهنگهاست که عدالت آموزشی را تسهیل و امکانپذیر خواهد کرد و مانع از اعمال تبعیض و تحقیر علیه فرهنگهای جوامع و اقلیتها خواهد شد. دانشمندان حوزه مطالعات فرهنگی این باور را ساختهوپرداخته کردند که مسیر تاریخ و به تبع آن تجربه توسعه، تحت تاثیر خاستگاههای ملی و فرهنگی متفاوت میتواند مسیرها و تجربههای متفاوتی داشته باشد؛ از این ادعا میتوان نتیجه گرفت که نظام آموزشی بر همین منوال، باید تنوع فرهنگها را به رسمیت بشناسد و برای پرورش و حفظ الگوهای ارزشی و هنجاری آن تلاش کند. ایشان بهطورکلی نشان داده بودند چگونه تاریخ میتواند بهعنوان چیزی متکثر، در پیچوتابها و تنشهای دیدگاهها، داستانها و زمانها و مکانهای متفاوت و گاه مقایسهناپذیر مجددا صورتبندی شود و مسیری متفاوت و حتی منحصربهفرد را در پی گیرد (یانگ،١٣٩٠: ٢٠). درباره اهمیت فرهنگ- بهویژه پستمدرنها- معتقدند معناهای فرهنگی فقط در «مغز و ذهن» قرار ندارند، بلکه اعمال اجتماعی را نظم و سامان میبخشند، در رفتارهای ما تاثیر میگذارند و درنتیجه آثار واقعی عملی دارند (هال، ١٣٩١: ١٨). علاوهبراین، فرهنگ بهمثابه فرایندی اصلی یا سازنده تعریف میشود که ازلحاظ شکلدادن فاعلان اجتماعی و رویدادهای تاریخی به اندازه زیربنای اقتصادی یا مادی اهمیت دارد و بازتاب صرف رویدادها نیست (همان: ٢٤). «هال» بر این باور است که فرهنگ دارای یک نقشه مفهومی مشترک است که شیوه تفسیر مشترکی از نشانههای یک زبان، ارائه و امکان مبادله معنا میان افراد را ممکن میکند (همان: ٣٩).
«نراقی» در تعریف حق تعیین سرنوشت برای اقلیتها به دو سطح اشاره میکند: «سطح فردی که از این حیث هیچ تفاوتی میان شهروندان، از جهت شهروندبودن، وجود ندارد؛ و سطح گروهی که از این حیث، اقوام به صفت گروهی خود باید واجد حقوق ویژهای باشند که لزوما از طریق تامین حقوق فردی افراد آن قوم بهمثابه شهروندان احقاق نمیشود». ازنظر وی در سطح گروهی، حق تعیین سرنوشت، مستلزم حق «حفظ هویت فرهنگی» و حق «خودگردانی» است. نراقی بر این باور است که حفظ هویت فرهنگی، درواقع برای صیانت از «خودگروهی» و تداوم و تعالیبخشیدن به آن است. فرهنگ قوم، نقش مهمی در هویتآفرینی و معنابخشی به زندگی گروهی قوم دارد. ازجمله پیامدهای مهم بهرسمیتشناختن این حق، حق تحصیل فرزندان به زبان مادری ایشان است. بر اساس حق خودگردانی، ازجمله حقوق اساسی «خودگروهی» آن است که بتواند بهنحو موثر در تعیین سرنوشت خود و تدبیر اموری که بر زندگی او تاثیر جدی مینهد نقش موثر داشته باشد. بهعبارتدیگر «حق خودگردانی»، به این معناست که قوم به صفت گروهی بتوانند مقدرات «خودگروهی» خود را آنچنانکه با شرایط و ارزشهای ویژه ایشان تناسب بیشتری دارد، تدبیر کنند.
با این اوصاف عدالت آموزشی دو بُعد متفاوت دارد: بُعدی از آن شامل توزیع عادلانه امکانات یا میزان بهرهمندی برابر از امکانات آموزشی در مناطق مختلف کشور میشود و بُعد دیگر آن دربرگیرنده چگونگی توجه به تنوع و تکثر فرهنگی در یک جامعه متکثر است. تکثر را میتوان بر اساس عوامل مختلف تبیین کرد. قومیت، مذهب، جغرافیا و ... هرکدام میتواند مبنای تبعیض واقع شوند. بر اساس این تعریف، در این نوشتار موانع تحقق عدالت آموزشی در ایران با توجه به تنوع قومیتی و متغیرهای زبانی، مذهبی و میزان باسوادی بررسی میشود.
زبان مادری
یکی از راههای توجه به تنوع فرهنگی و درنظرگرفتن آن برای تحقق عدالت آموزشی، فراهمآوردن امکان آموزش به زبان مادری برای تمامی کسانی است که دارای فرهنگ و درنتیجه زبان مادری خاص خویش هستند. دلایل عمدهای درباره اهمیت زبان مادری و نقش آن در گسترش و ایجاد عدالت آموزشی در جامعه وجود دارد. «ملکیان» بر این باور است که «وقتی ما زبان مادری را از انسانها دریغ میکنیم، بر وفق همه نظامهای ارزشگذاری، مرتکب خطا میشویم؛ یعنی هم ازلحاظ نظام ارزشگذاری حقوقی، هم ازلحاظ نظام ارزشگذاری اخلاقی، هم ازلحاظ نظام ارزشگذاری زیباییشناسانه و هم ازلحاظ نظام ارزشگذاری مصلحتاندیشانه؛ یعنی در همه نظامهای ارزشگذاری اجازه نداریم زبان مادری دیگران را از آنها بگیریم یا محدودیت برای کاربرد زبان مادری آنها ایجاد کنیم». وی استدلال میکند ازآنجاییکه آموزش به زبان مادری برای انسانها متضمن ایجاد محدودیت برای آزادی دیگران نیست، بنابراین نمیتوان به لحاظ حقوقی، آزادی در دستیابی به آموزش زبان مادری را از انسانها دریغ داشت. ملکیان از منظر اخلاقی با توجه به چهار رهیافت، آموزش زبان مادری را توجیه میکند و درنتیجه منع آن را غیراخلاقی تلقی میکند؛ در رهیافت اول به وجه سلبی قاعده زرین اخلاق استناد میکند. برحسب این قاعده که عبارت است از «با دیگران چنان رفتاری نکن که خوش نداری دیگران با تو چنان رفتاری را بکنند» اکثریت میباید برای اقلیت، درزمینه آموزش زبان مادری، محدودیت ایجاد نکند. رهیافت اخلاقی دوم این است که درد و رنج غیرلازم به هیچکس چه به خودمان و چه به دیگری وارد نکنیم؛ حال ازآنجاییکه محرومکردن انسانها از کاربرد زبان مادری، یعنی تحمیل یک درد و رنج غیرلازم بر آنها، بنابراین ازاینجهت نیز توجهنکردن به تنوع زبانی در موضوع آموزش، غیراخلاقی و درنتیجه غیرعادلانه است. در رهیافت سوم اخلاقی با توجه به اینکه امکان اندراج محمول اخلاقی منفی در آموزش زبان مادری وجود ندارد بنابراین ایجاد ممنوعیت برای آن توجیه اخلاقی ندارد. رهیافت آخر اینکه هیچکدام از احکام اخلاقی جهانروا را که همه مکتبها قبول دارند، مجوز اینکه جلو کاربرد زبان مادری انسانها را بههرعنوانی بگیرید، نمیدهند و اتفاقا برعکس، مخالف هرگونه محرومیت بشر از آزادی زبان مادری هستند (مصاحبه با روزنامه شرق، شماره ٢٢٤٢). این نگاه به عدالت یک نگاه حداقلی است و صرفا به اختصاص امکانات برابر به زبانهای مختلف تاکید ورزیده است درحالیکه بر اساس اصولی که رالز درباره عدالت آورده است آنگاه عدالت ممکن میشود که امکانات بهصورت نابرابر اما بهنفع اقلیتها توزیع و فراهم شود. در نظام آموزشی ما این وضعیت کاملا برعکس است و اگر نابرابری وجود دارد- که هست- به نفع زبانهای مادری اقلیتها نیست.
علاوهبراین، بسیاری از اندیشمندان و عالمان علوم اجتماعی معتقدند که زبان از اهمیت ویژهای برخوردار است و از آن بهعنوان عنصر اصلی یک فرهنگ و هویت انسانها یاد میکنند. ازنظر «هربرت مید» زبان، موجب میشود نوع بشر از حیوانات دیگر متمایز شود، انسان را قادر به واکنش در برابر نمادهای جسمانی و واژهها میکند و بهوجودآورنده ذهن است (ریتزر، ١٣٧٧: ٢٧٥). «هال» نیز بر ویژگی منحصربهفرد و جایگاه محوری زبان تاکید دارد که ازیکسو بهواسطه آن میتوانیم معناهای مشترکی داشته باشیم و ازسویدیگر از طریق زبان بهمثابه یک رسانه ممتاز است که تولید و مبادله معنا ممکن و میسر میشود (هال: ١٥). ازاینرو است که نابودی هر زبان معادل نابودی یک فرهنگ قلمداد شده است و درواقع برای پیشگیری از وقوع این ضایعه است که یونسکو روز دوم اسفند، برابر با ٢١ فوریه را بهمنظور حفظ و کمک به تنوع زبانی و فرهنگی بهعنوان «روز جهانی زبان مادری» نامگذاری کرده و بر همین منوال مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز سال ٢٠٠٨ را سال جهانی زبانها نامگذاری کرد. درحقیقت ازاینجهت نیز آموزش زبان مادری اهمیت خاصی دارد؛ به این معنی که با آموزش زبان مادری به حفظ و تداوم فرهنگها یاری میرسد و درنتیجه جهان از وجود معانی خاص آن فرهنگ محروم نخواهد شد و هویتهای مختلف و متنوع که جهان را زیباتر میکنند از بین نخواهند رفت. در یک جامعه و برای یک نظام سیاسی، رواداشتن تبعیض میان زبانها، فرهنگها و هویتهای مختلف با عدالت همخوانی ندارد و آموزش زمانی عادلانه خواهد بود که به حفظ و تقویت زبانها و فرهنگها مدد برساند. از زاویه و منظر دیگری نیز میتوان به ضرورت عدالت آموزشی و آموزش زبان مادری نگاه کرد: یک نظام سیاسی کارآمد و خوب همواره تلاش میکند بدون تنازل، تمامی اصول مندرج در قانون بهویژه قانون اساسی را اجرا کند. در اصل ١٥ قانون اساسی ایران از لزوم توجه به زبان مادری و آموزش ادبیات آن در مدارس سخن به میان آمده است. از این جنبه نیز بر عدالت نظام سیاسی خدشه وارد میآید اگر به قانون اساسی بیتوجهی شود یا بهصورت گزینشی اجرای آن مد نظر قرار گرفته شود.
نکته آخر که ضرورت توجه به آموزش زبان مادری را به لحاظ رعایت عدالت در نظام آموزشی توجیه میکند استدلالی است که روانشناسان و کارشناسان آموزشی ارائه کردهاند. بسیاری از روانشناسان معتقدند که زبان مادری عزتنفس ایجاد و فراگیری زبانهای دیگر را تسهیل میکند. کارشناسان آموزشی نیز معتقدند که نبود آموزش زبان مادری موجب تضعیف اعتمادبهنفس کودک و درنتیجه افت تحصیلی وی خواهد شد و موجب میشود فقط بخش اندکی از دروس را بفهمد. بدیهی است چنین دانشآموزی که عزتنفس ندارد و اعتمادبهنفس خود را از دست داده و فقط بخشی از مطالب درسی را فراگرفته است ناتوان از تحقیق و بررسی و تجزیهوتحلیل محتوای دروس خواهد بود و تفکر انتقادی در دانشآموزان تقویت نخواهد شد. دانشآموزانی که امکان آموزش زبان مادری خود را ندارند درزمینه رقابت با دیگران، خط شروع برابری ندارند و درنتیجه برای دستیابی به موقعیتهای ممتاز اجتماعی در آینده با مشکلاتی مواجه خواهند شد.
بیسوادی
به دلیل اینکه آمار و اطلاعات شفاف و مشخصی از وضعیت و چگونگی توزیع امکانات آموزشی وجود ندارد، به یکی از نشانههای فقدان عدالت آموزشی که وجود بیسوادی در مناطق یا یک منطقه خاص است، اشاره میشود. بر اساس آماری که رئیس نهضت سوادآموزی ارائه کرده است بالاترین درصد باسوادان در کشور مربوط به تهران، مازندران، اصفهان و سمنان هستند و پایینترین درصد باسوادی در استانهای سیستانوبلوچستان، کردستان، آذربایجان غربی، کرمان و خراسان شمالی است. ملاحظه میشود استانهایی که به لحاظ اقتصادی برخوردارتر هستند و زبان مادری آنها آموزش داده نمیشود به همان نسبت باسواد بیشتری دارند.
کتاب ضمیمه
کتاب ضمیمه دینی در مدارس، مخصوص مناطقی است که اکثریت جمعیت آنجا پیرو مذهب اهل سنت هستند. این کتاب ظاهرا برای برقراری عدالت و احترام به تفاوت و تنوع مذهبی که در کشور وجود دارد، ازلحاظ فقهی بر اساس فقه اهل سنت تدوین شده است و در مدارس تدریس میشود. تا اینجای کار تا حدی عدالت آموزشی رعایت شده است اما نکته اینجاست که از متون و محتوای ضمیمه که مختص دانشآموزان اهل سنت است در کنکور، پرسشی مطرح نمیشود و دانشآموزانی که در دوران دبیرستان در کلاس، کتاب ضمیمه را خواندهاند برای کنکور باید کتاب اصلی را مطالعه کنند و بهاینترتیب در سوالات کنکور اثری از مطالب مندرج در ضمیمه دیده نمیشود.
نویسنده مطلب : خالد توکلی
منبع دریافت این مطلب : روزنامه شرق
- See more at: http://tizland.ir/show/?id=1446#sthash.VZ1lFPLb.dpuf
علی اصغر فانی وزیر شصت ســاله آموزش و پرورش دولت یازدهم دارای دکترای مدیریت و عضوهیات علمی دانشگاه تربیت مدرس است و سالها در ســطوح مختلف این وزارتخانه از ادارات کل اســتانی تا معاونت و قائم مقامی و سرپرستی این وزارتخانه را برعهده داشته و یکی از ریشــه دارترین وزیران آموزش و پرورش بشمار می رود. همانند همه وزیران گذشته آموزش و پرورش در ایران، بخش مهمی از زمان، برنامه ها و سیاستها و ذهن و ادبیات وزیر کنونی بر تامین مالی و امور پشتیبانی و تامین و تجهیز مدارس و کلاس های درس و نیز امور رفاهی معلمان و کارکنان وزارت آموزش و پرورش اســت.باهمه تلاشها و اقدامات گسترده انجام شده توسط دولت و خیرین مدرسه ساز در سه دهه پس از انقلاب، همچنان یک سوم مدارس دائر غیراستاندارد هستند.فانی بهبود کیفیت، دیپلماسی آموزشی فعال در عرصه جهانی و نیز شفافیت در آمار و اطالعات عملکردی را محورهای اصلی باورها و سیاست های خود اعلام می کند.
بنا بر آنکه شما نیز همواره بر ایده عدالت آموزشی تاکید داشته اید،به نظر می رســد که ما در حیطه کمیت عدالت آموزشی دستاوردهای خوبی داشــته ایم و در دو سال اخیر نیز این دســتاوردها بهبود یافته و چندی پیش شــما در تاکیدی ارزشــمند عنوان فرمودید که با وجودمضیقه هــای انســانی و بودجــه ای آموزش وپرورش حتــی مدارس تک دانش آمــوز نیز تعطیل نخواهند شــد. حال اگــر بخواهیم یک پله بالاتر در محرومیت زدایی آموزشــی قدم بگذاریم، محرومیت زدایی ازکیفیت آموزش اســت؛ و اینکه ما حداقلی از کیفیت آموزش را تعریف کنیم و مطمئن باشیم همه به آن دسترسی دارند. آموزش وپرورش چه برنامه هایی برای محرومیت زدایی از کیفیت آموزش در دو سال آینده در دولت تدبیروامید در دست دارد؟
همان طور کــه فرمودید در بحث کمی توفیقات خوبی داشــته ایم، مابحث انســداد مبادی بی ســوادی را به عنوان یک سیاست دنبال کرده ایم و حاصل، آن شد که بســیاری از کودکان خارج از مدرسه را ما به مدارس آورده ایــم و الان هــم به دنبال این هســتیم که در حاشــیه دولت ضمن توافقــی بــا وزارت کار و امور اجتماعی و در برنامــه ای، کودکان کار را به مدارس وارد کنیم و همین طور جمهوری اســالمی ایران موفقیت هایی در پــروژه جهانی آموزش برای همه داشــته اســت. در دولت یازدهم تحت پوشــش متوسطه یک و متوسطه دو نســبت به قبل، بیش از چهار یا پنج درصد رشد تحت پوشش داشته و در پیش دبستانی 14 درصد بوده است. همان طــور که اشــاره کردید بحــث کیفیت آموزشــی، روح حاکم بر ســند تحول بنیادی در آموزش وپرورش کشــور اســت و راهبرد اصلی ای کــه آموزش وپرورش در دولت یازدهم اعلام کرده کیفیت بخشــی اســت و ایــن برنامه قابلیت تحقق در یک ســال را ندارد و شــش عامل آموزش در کیفیت بخشــی آموزشــی موثرند: معلمان، مدیریــت، محتوا و برنامه کتاب های درســی، فضا و تجهیزات آموزشــی، منابع مالی، ارزشــیابی و پژوهــش؛ و اینها زیرســاخت ها و زیرنظام های آموزشــی هســتند که اگر هر کدام از این اجزا بهینه بشــود و از آن مهم تــر ترکیب این اجزای بهینه است که توانایی بالا بردن کیفیت آموزش را به همراه دارد. یکی از سیاســت های مهم ما در دولت یازدهــم بحث ارتقای کیفیت مدیریت آموزشــگاهی بوده اســت، اما با وجود توفیقات، نمی توان گفت به غایت موردنظر رسیده ایم.
از جملــه اقدامــات آموزش وپــرورش بــرای ارتقای شایســتگی ها و مهارت های حرفه ای معلمان می توان به تعلیم و تربیت نیروی انســانی، رســیدگی به دانشــگاه فرهنگیــان، تجدیدنظــر در محتــوا و برنامه های تربیت معلم، بحث بهســازی نیروی انســانی، آموزش های ضمن خدمت معلمان، تقویــت گروه های آموزشــی در آموزش وپرورش بــرای انتقال تجربیات معلمان به همکاران اشاره کرد. البته در کنار ارتقای شایستگی ها انگیــزه معلمان از جملــه نکات کلیدی اســت، چراکه اگر مــا همکاران شایسته ای به لحاظ مهارتی داشته باشیم و هم انگیزه برای ارائه خدمات، می تواننــد به صورت بنیادی این خدمات را عرضــه کنند. بحث رتبه بندی معلمان و تلاش برای رفع تبعیضی که بین حقوق معلم و ســایر کارکنان دولت وجود دارد از جمله اقدامات انگیزشی برای همکاران فرهنگی بوده است. در حوزه فضا و تجهیزات آموزشی در سال، برای نخستین بار، جاری صد میلیــارد تومان اعتبار از بودجه دولتی و بدون در نظر گرفتن بودجه ای که از ســایر منابع در اختیار آموزش و پرورش قرار دارد، به تجهیز مدارس اختصاص پیدا کرد. در حوزه فضاهای آموزشــی نیز در سال جاری 1340 میلیارد تومان اعتبار به بخش نوسازی تخصیص داده شده است که شامل نوسازی، مقاوم سازی، تخریب و بازسازی می شود. در یکی از سیاست های در دست اقدام شورای آموزش وپرورش استان که با همکاری اســتانداری ها به نتیجه رسیده اســت، توافق شده که هر میــزان از بودجه عمرانی اســتان کــه برای تجهیزات آموزشــی و فضای آموزشــی و فضای عمرانی آموزش وپرورش اختصاص پیدا می کند، ما از بودجه ملی نیز به همان میزان کمک خواهیم کرد. نتیجه این سیاست این خواهد بود که ما که 1340 میلیارد تومان بودجه داریم؛ همین میزان را نیز از اعتبارات دیگر جذب می کنیم؛ یعنی ما برای ســال جاری 2680 میلیارد تومان در دســت داریم که حاصل اعتبار خودمان و اعتبار استان هاست و می توانیم آن را به بحث فضا و تجهیزات اختصاص دهیم. از ســویی قریب به هشــت هزار کالس درس، امسال یا تا اول مهر یا تا پایان ســال تحویل داده خواهد شد. در کنار این امسال خیرین مدرسه ساز حدود 800 میلیارد تومان هم تعهد اختصاص به مدرسه سازی را در دست دارند.
با وجود این یک سوم فضاهای آموزشــی ما در کشور استاندارد نیست و این در حالی اســت که در ابتدای انقلاب یک ســوم اســتاندارد بودند و درحال حاضر یک سوم فضاها استاندارد نیستند که نیازمند اعتباری متمرکز دارند که در رایزنی با دولت به دنبال آن هســتیم که در یک اعتبار متمرکز اشکالات فضاهای موجود را بر طرف کنیم. از آنجایــی که کتاب های درســی و محتواهای آموزشــی می تواند در کیفیت بخشی موثر باشــند، من باید این نکته را عرض کنم که ما هر ساله، برای مثال امســال پایه پنجم و پایه نهم، کتاب های جدیدالتالیف داریم و هدف تغییر و اصلاح محتوای کتب با رویکرد افزایش کیفیت بوده اســت. از این رو یکی از سیاســت های ما تبادل اطلاعات و همچنین اعتبار بخشــی میان مولفان کتب درســی با معلمان به عنوان کســانی اســت که در کف کلاس تجربــه دارند. این تعامل بین دانشــگاهیان و معلمان می تواند در بهبود کیفیت آموزشی موثر باشد. روش های ارزیابی آموزشــی مانند سبک برگزاری امتحانات، امتحانات توصیفــی و غیر توصیفــی و طرح درس های نوین و اتــکا به فعالیت های دانش آموزان نیز می تواند در بهبود کیفیت آموزشی موثر باشد.
بحث اعتبارات نیز که از جمله موارد مورد بحث است و بسیار هم موثراست، اعتبارات آموزش وپرورش در دولت یازدهم در دو سال اخیر، حدودا یک ونیم برابر شــده اســت و این افزایش یک و نیم برابری در دو سال اخیر یک پیام دارد و آن این اســت که دولت، در میــان اولویت هایش، اولویت آموزش وپرورش را تشخیص داده است.
ســهم بودجه آموزش وپرورش از کل بودجه دولت از 1٫9 درصد که در دولت قبل بوده اســت، از سال 92 به 11٫2 درصد افزایش پیدا کرده است؛ یعنی ظرف دو ســال اخیر، سهم بودجه آموزش وپرورش از بودجه دولت 2٫1 درصد رشد داشته اســت؛ که خود این موضوع حاکی از اهمیت نهاد آموزش وپرورش برای دولت اســت؛ اما با وجود این، کفایت نمی کند و ما امیدواریم در برنامه ششم توسعه هم بتوانیم سهم آموزش وپرورش را از GDP و از بودجه عمومی دولت افزایش بدهیم و هم با اتخاذ روش های اساســی و اصولی در هزینه کرد بودجه بهــره وری را در آموزش وپرورش افزایــش بدهیم؛ چنان که در این دو ســال در بهــره وری تجربیات خوبی داشــته ایم و توســعه بخش غیردولتی را در آموزش وپرورش در دو سال اخیر دنبال کرده ایم؛ به طوری که ســهم دانش آموزان غیردولتی در ابتدای دولت یازدهم 8٫5 درصد بوده اســت، در حالی کــه درحال حاضر به 11٫2 درصد رسیده است؛ یعنی با یک رشــد 2٫7 درصد در سهم دانش آموزان در بخش غیردولتی مواجه بوده ایم که این خود نشــان دهنده این اســت که آموزش وپــرورش در بهره وری و افزایش بخش غیردولتی موفق بوده، چرا که هرچه ســهم بخش غیردولتی افزایش پیدا کنــد اعتبارات دولتی بــه بخش دولتی اختصاص یافته و بــه تبع آن با کیفیت آموزش وپرورش مواجه هستیم.
از سویی شما به صورت مبســوط جایگاه منزلتی معلمان را مطرح کردید و هــم بحث بودجه ای را. حال مــا می خواهیم کمی به مباحث
غیربودجه ای با جهت گیری در مناطق محروم تر و فرزندان خانواده های کم درآمدتر بپردازیم. یکی از ارکان غیربودجه ای بحث پژوهش هاست که در سطح وزارتخانه و یا خارج آن طرح می شود و برای پژوهش هم ماده خام خوب بسیار حائز اهمیت است، در غیر این صورت ممکن است پژوهش به صورت مغرضانه و یا در سطح نتیجه با مشکل مواجه باشد؛ و ماده خوب برای پژوهش آمار خوب اســت و از سویی می توان گفت که آموزش وپرورش بالعکس بحثی مانند تورم خیلی آمارپذیر نیست و مولفه هایش بسیار پیچیده و متعدد اســت و حدود 15 ،10 سال است که کشورها آمارهای OECD می دهند و به طور ساالنه بین 170 تا 180 شــاخص را برای ســنجش وضعیت آموزش وپرورش لحاظ می کنند و گزارش کاملی را از وضعیت آموزشــی کودکان و نوجوانان روی سایت منتشــر می کنند؛ و درحال حاضر در کشــورهای اطراف ما آذربایجان، ارمنســتان، ترکیه، عربســتان، امارات و قطر کشــورهایی هستند که به صــورت داوطلبانه به ســاختار آماری OECD پیوســته اند چرا که عضویت در این ساختار آماری، کامال داوطلبانه است. حال پیوستن به این ساختار آماری و به واقع همگام با گشایش ساختار سیاسی می تواند بخشــی از ارتباط در زمینه های پژوهشــی باشــد، حال چه با پیوستن به این ســامانه آماری یا ساختار آمار مشــابهی توسط خود وزارتخانه تعریف شود و آموزش وپرورش تبدیل به یک وزارتخانه پیشرو در زمینه تولید آمار بشود و چه به لحاظ ارائه گزارش و یک استاندارد پنج بعدی تعریف کرده و مثال مانند آنها که می گویند اســتاندارد سالمت مدارس، کالبد مــدارس، امکانات کمک آموزشــی و یا تفریحی ورزشــی و ذیل هر کدام این تعداد مداری درجه اول تا ســوم وجود دارد و حتی خود آموزش وپرورش بتواند یک ســاختار آماری جزئیات دقیق و متناسب ارائه کند. این رویکرد را شــما چگونه ارزیابی می کنید؟ و آیا در دو سال آینده همچنان رویکرد آموزش وپرورش به ســمت محدودیت شــدید در انتشــار آمار پیش خواهد رفــت؟ یا آنکه خیر، همانند بســیاری از کشــورهای جهان که در 10 سال اخیر به سمت شفافیت سازی رفته اند، راه ایران نیز به این سو خواهد بود؟
سیاســت ما در عرصه بین الملل، توســعه دیپلماسی آموزشی است و این را قبال اعلام کرده ایم که در پی دیپلماســی سیاســی، ما نیز در توسعه دیپلماســی آموزشــی پیش قدم خواهیم بــود و در طرح آمــوزش برای همــه، گزارش جمهوری اســالمی، یکــی از گزارش های خوب شــناخته شــد و در ســایت یونسکو و ســایت های وابســته قرار گرفت. ما به دنبال مخفی نگاه داشتن آمارها و اطالعات نیستیم و بدیهی است که هر شاخص و یا شــاخص هایی کــه بتواند وضعیــت آموزش وپرورش مــا را بهتر به خودمان و دنیا نشــان دهد از آن استقبال می کنیم و با اطالعاتی که من از آموزش وپرورش دارم و در مقایســه با کشورهایی که شما نام بردید ما اگر وضعیت مان از آنها بهتر نباشد، پایین تر نیست.
بله آقای دکتــر، البته عرض من این نبود کــه وضعیت ما پایین تر اســت، بلکه عرض کردم که درحال حاضــر آذربایجان، از جمله همان کشورهایی اســت که به OECD پیوسته و هر ســال آمارها را منتشر می کند. در حالی که ما در ایران فقط تعداد دو یا سه آمار را اعالم رسمی می کنیــم و اتفاقا در صورت اعلام، وضعیت بهتر ما نســبت به آنها به چشم می آید.
بله درست اســت، ما درحال حاضر در توسعه آموزش وپرورش استان، در حوزه روســتایی و عشایری از بسیاری از کشورهایی که وضعیتی مشابه ما را دارند وضعیت بهتری داریم. در همین ســال جاری در المپیاد نجوم و اخترفیزیک در دنیا اول شــده ایم و یا در ســایر رشــته ها، همانند ریاضی و زیست شناســی و کامپیوتر و فیزیک و شــیمی نیز رتبه های تک رقمی را به دســت آورده و تمام دانش آموزان تیم های المپیادی مدال گرفته اند و از این رو اســتقبال می کنیم که در سال های آینده با لحاظ کردن قواعد نظام جمهوری اســالمی بتوانیم در این شــاخص ها هم اطالعاتی را در اختیار قرار دهیم.
یعنی شما از توسعه انتشــار آمار رسمی آموزش وپرورش استقبال می کنید؟
بله. همان طور که عرض کردم کاملا.
ممنون می شوم که در خصوص بحث توسعه آموزشی در پساتحریم کمی توضیح ارائه بفرمایید؟
خوشــبختانه مــا در جمهــوری اســالمی تجربیات موثــر و خوبی در دســت داریم که می توانیم با انتقال این تجربیات به ســایر کشورها زمینه فرصت استفاده از این تجربیات را برای آنان نیز فراهم کنیم تا از تجربیات جمهوری اسلامی اســتفاده کنند. چنــد ماه پیش در نشســتی با حضور یونیســف و یونسکو گزارشــی از EAF (آموزش برای همه) ارائه کردیم و آنان معتقد بودند که ایران با توجه به پیشرفتی که داشته است، می تواند در سطح منطقه و بین الملل حرفی برای ارائه داشته باشد.
ســال گذشــته بعد از کنفرانس اول، یکی از مطالبات ما در بیانیه کنفرانس لحاظ کردن بخش ویژه توســعه عدالت آموزشــی کودکان و نوجوانان بود و در این راستا در پایان بند کیفیت بخشی، عنوان «توسعه و عدالت آموزشی» لحاظ شــد و بودجه اختصاص گرفت. حال نحوه هزینه این بودجه به چه صورت اســت؟ البته ردیف بودجه ای بســیار ناچیز 50 میلیارد تومانی؟
البته بیشتر است. 300 میلیارد است.
بله 300 میلیارد تومان است که بنا بر نظر سازمان برنامه وبودجه 50 میلیارد آن مختص توســعه و عدالت آموزشی است و 250 میلیارد آن برای کیفیت بخشی است.
بله البته آنچه به صورت کلی تصویب شــده است همان 300 میلیارد است و باید توجه داشــت که عدالت آموزشی یک برنامه نیست که برای آن بودجه ای لحاظ شــود، بلکه عدالت آموزشــی یک رویکرد اســت که بــر کل فعالیت های آموزش وپرورش ســایه می اندازد؛ یعنــی کل اعتبار آموزش وپرورش به رویکرد عدالت آموزشی اختصاص دارد و رویکردی که آموزش وپرورش دنبال می کند، رویکرد عدالت آموزشــی و رویکرد توسعه کیفیت آموزش است.
درست اســت؛ اگر بخواهیم عدالت آموزشــی را توجه بیشتر به مناطق حاشیه ای و دورافتاده در نظر بگیریم. به طور خاص برای مناطق
محروم تر و استان های محروم تر، آموزش وپرورش چه سیاست هایی را در دست دارد؟
ما همان طور که قبال نیز اعالم کرده ایم 110 مدرسه با یک دانش آموز در کشور دایر هســتند؛ رویکرد کلی آموزش وپرورش این است که هیچ دانش آموزی بیرون از مدرسه نباشد و ممکن است هزینه این ایده هزار میلیارد تومان بودجه را به خود اختصاص دهد؛ با وجود این ما مدافع و مجری این ایــده خواهیم بود. یقینا در توزیــع امکانات، فضا، نیروی انسانی و ... باید رویکرد عدالت آموزشی، خود را نشان دهد و در برنامه ششــم توسعه هم بحث عدالت آموزشــی در جای جای برنامه پررنگ اســت، چرا که ســند تحول دارای دو پیام است: اول عدالت آموزشی و دیگری ارتقای کیفیت آموزشی و سایر راهکارها ذیل این دو پیام اصلی قرار دارد.
منبع دریافت این مطلب : روزنامه شرق