به گزارش تیزلند، به نقل از مرکز استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان، دکتر حسین شجاعی در گردهمایی مدیران مدارس سمپاد هرمزگان افزود: مرکز ملی پرورش استعداهای درخشان و دانش پژوهان جوان با تمرکز بر تقویت فعالیت های پژوهشی برنامه های جامعی رابرای گسترش فعالیت های پژوهشی در حال اجرا دارد.
وی با اشاره به اهمیت آموزش روش های صحیح پژوهش و آموزش نحوه فعالیت در عرصه های پژوهشی به دانش آموزان ، خاطرنشان کرد: برای اینکه روش های صحیح پژوهش و تحقیق به دانش آموزان را عملیاتی نماییم باید از همه ی ظرفیت ها بهره بگیریم تا شاهد رشد و بالندگی علمی دانش آموزان مدارس سمپاد باشیم.
رئیس مرکز ملّی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان در ادامه با تاکید بر اهمیت نیروی انسانی در تقویت مدارس سمپاد بیان داشت :نیروی انسانی کارآمد مهمترین رکن مدارس سمپاد است وهمه تلاش ها باید معطوف آموزش و ارتقاء دانش روز دبیران و مشاوران باشد.
به گفته شجاعی مدارس استعدادهای درخشان مدارس دولتی در دوره اول ودوم متوسطه هستند که با پذیرش نظام مند دانش آموزان دارای استعدادهای برتر وارائه برنامه های آموزشی و پژوهشی ، زمینه را برای تدارک فرصت های غنی ومتنوع تربیتی وبه عنوان بخشی از مسیر پرورش نخبگی در دوره تربیت رسمی وعمومی فراهم می کند.
همچنین در این نشست پس از ارائه توضیحات ناصرجعفری مشاور مرکز درمورد برنامه های مرکز سمپاد ، شورچی رئیس گروه برنامه ریزی فعالیت های پرورشی مرکز نیز در مورد چگونی برنامه های پرورشی مراکز سمپاد ازجمله برگزاری کنگره سراسری قرآن کریم مراکز سمپاد، مسابقات قرآنی ، کارسوق هاو... توضیحاتی را ارائه کرد.
معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش استان هرمزگان نیز ضمن اعلام گزارشی از وضعیت مدارس سمپاد استان از تمرکز برنامه های این اداره کل بر وجوه پژوهشی در مدارس سمپاد خبرداد.
به گفته دادی زاده:در استان هرمزگان9 واحد آموزشی سمپاد با دو هزار دانش آموزدر چهار منطقه ناحیه یک و ناحیه دو بندرعباس،میناب و بندرلنگه مشغول به تحصیل هستند.
منبع دریافت این مطلب : مرکز ملی استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان
به استناد مصوبه جلسه 24 مورخ 95/9/7 کمیته مستندسازی وزارت آموزش و پرورش ، موارد اصلاحی بخشنامه شماره 104/213357 مورخ 94/10/21 با موضوع برگزاری آزمونهای دومرحله ای پیشرفت تحصیلی دبیرستانهای استعدادهای درخشان سراسر کشور، جهت اجرا در تمامی مدارس استعدادهای درخشان ارسال می شود .
جهت دریافت بخشنامه شماره 104/213357 اینجا کلیک کنید .
جهت دریافت موارد اصلاحی بخشنامه در سال تحصیلی جاری اینجا کلیک کنید .
منبع دریافت این مطلب : مرکز ملی استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان
به گزارش تیزلند، به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، رسول عمادی رییس سازمان سنجش آموزش و پرورش ؛ پیرامون وضعیت برگزاری امتحانات نهایی اظهار داشت: امتحانات نهایی از چهارم تا 25 دی ماه در سراسر کشور برگزار میشود.
وی ادامه داد: این برنامه درسی برای امتحانات نهایی است و سایر امتحانات داخلی طبق برنامه ریزی هر استان بوده و بازه زمانی توسط هر منطقه اعلام می شود.
رییس سازمان سنجش آموزش و پرورش بیان کرد: اعلام نتایج امتحانات یک هفته الی ده روز پس از روز پایان امتحانات اعلام می شود.
عمادی در خصوص وضعیت امنیت امتحانات نهایی اظهار داشت: با توجه به پیگیری های انجام شده امتحانات در نهایت صحت و امنیت برگزار خواهد شد.
وی بیان کرد: درنظر داریم تا در امتحانات نهایی نوبت دوم سازوکارهای جدیدی برای امنیت بیشتر امتحانات اتخاذ شود و اکنون درحال پیگیری این موضوع هستیم.
رییس سازمان سنجش پیرامون تاثیر امتحانات در کنکور گفت: این مساله برای کنکور 96 طبق شرایط در نظر گرفته شده برای کنکور 95 اعمال میشود به گونهای که تاثیر مثبت معدل 25 درصد مثبت برای سوم متوسطه و 5 درصد برای دوره پیش دانشگاهی لحاظ میشود.
منبع دریافت این مطلب : باشگاه خبرنگاران جوان
حامیان مدارس تکجنسیتی معتقدند که دختران و پسران از شیوههای آموزشی متفاوتی سود خواهند برد. موافقان اغلب به ناعدالتیهایی اشاره میکنند که دختران در کلاسهای مختلط با آنها مواجهاند و شاهد ایشان تجارب مدارسی است که در برخی گزارشها منعکس شدهاند. مانند گزارش انجمن آمریکایی زنان دانشگاهی1 با عنوان «مدارس چطور حق دختران را ضایع میکنند.» همچنین محیطهای آموزشی تکجنسیتی به عنوان روشی برای جبران عقبافتادگی در دانشآموزان رنگینپوست –عمدتاً پسران- کمدرآمد در مدارس دولتی شهری پیشنهاد میشود. در مقابل، مخالفان ادعا میکنند که نظام آموزشی تکجنسیتی به نقشهای جنسیتی سنتی تداوم میبخشد و «به جنسیتگرایی نهادی مشروعیت میبخشد»، در حالی که دانشمندان علوم اعصاب وجود تفاوتهای جنسیتی میان مغز دختران و پسران را رد میکنند. برخی منتقدان معتقدند جداسازی دختران و پسران بیش از آنکه به ایجاد مدارسی عادلانهتر برای دانشآموزان غیرسفیدپوست منجر شود، با تفکیک نژادی در مدارس قابل قیاس است.
این اختلافات هرچند حامیان دوآتشه را در مقابل مخالفان سرسخت قرار داده است، اما نتوانسته چندان از محبوبیت این الگو بکاهد. رواج مدارس دولتی تکجنسیتی در طی سالیان فراز و نشیبهایی داشته اما در دههٔ گذشته شاهد دگرگونی مهمی بودیم. به گزارش انجمن ملی نظام آموزشی دولتی تکجنسیتی2، در سال 2004 تنها 34 مدرسه دولتی تکجنسیتی مشغول به کار بودند. این رقم طی 10 سال، 25 برابر شده است: نیویورک تایمز گزارش داد که در سال 2014، 850 مدرسه در سراسر کشور، برنامههای تکجنسیتی داشتند. با توجه به مشارکت روبهافزایش، سال گذشته بخش حقوق مدنی وزارت آموزش آمریکا، توصیههایی را برای کلاسهای تکجنسیتی به مدارس دولتی (کی-12)3 ارائه کرد.
برخلاف استقبال دوباره از کلاسها و مدارس تکجنسیتی، جولیت اِی. ویلیامز4، استاد مطالعات جنسیت و معاون بخش علوم اجتماعی دانشگاه یوسیالای در کتاب جدیدش، راهکار تفکیک؟ نظام آموزشی تکجنسیتی و سیاستهای جدید عدالت جنسیتی5، عمیقاً به جنبههای اجتماعی و چارچوببندی این بحث داغ میپردازد. او اخیراً درباره برخی تفکراتش با من گفتوگو کرد. مصاحبهای که در ادامه میآید، ویرایش و خلاصه شده است.
ملیندا دی. اندرسون: از جمله بحثهایی که در کتاب دنبال میشود، این است که افراد زیادی –مدرسان، والدین، فعالان و سیاستگذاران- به ظرفیت بالقوهٔ آموزش تکجنسیتی در ایجاد موفقیت تحصیلی معتقدند، اما شواهد اثبات این مدعا ناکافی و پراکندهاند. نظر شما دربارهٔ نیروی محرکهٔ اصلی در پس این حمایت مصرانه چیست؟
جولیت ای. ویلیامز: برخی افراد به خاطر تجارب شخصی ارزشمندشان، به آموزش تکجنسیتی معتقدند. برای برخی دیگر، آموزش تکجنسیتی بخشی از عرف عام و کهن است: آنها تفاوتهای میان دختران و پسران را میبینند و مایلاند مدارسی ایجاد شوند که این تفاوتها را منعکس میکنند. بعضی نیز به عدم موفقیت نظام مدارس دولتی ایالات متحده نظر دارند و فکر میکنند «باید کاری کرد؛ به امتحانش میارزد.» از دههٔ 1990، تفکیک جنسیتی در مدارس دولتی دوباره رواج یافت و به دانشآموزان ابتدایی تا متوسطه خدمات میداد. در این کتاب، دلایل استقبال از آموزش دولتی تکجنسیتی و همچنین نتایج آن بررسی میگردد. آنچه من دریافتم این است که مدارس دولتی تکجنسیتی با بهترین نیت ایجاد شد اما نتایجی را که انتظار میرفت در پی نداشت. در عین حال، در زمینهٔ تشدید تصورات کلیشهای جنسیتی عواقب ناخواستهای را در پی داشت.
اندرسون: تجربه سال اول شما در دبیرستان دخترانه فیلادلفیا، مکانی دولتی و کاملاً دخترانه، ویژهٔ دانشآموزان دختر برگزیده با «زندان» مقایسه شده است. ویژگیای که به نظرم برای فارغالتحصیلی از مدرسه نمونه دخترانه کمی خاص بود. به استثنای تجربهٔ محدود شما در مدرسهای کاملاً دخترانه، راهکار تفکیک؟، فاقد نظرات دانشآموزان کنونی یا محصلان سابق مدارس تکجنسیتی است. فکر نمیکنید دیدگاههای آنها میتوانست به بسط تحلیلتان از تفکیک جنسیتی در نظام آموزشی کمک کند؟
ویلیامز: شکی نیست به هر مدرسهای که میرفتم، اضطراب نوجوانی را تا حدی تجربه میکردم و به گذشته که نگاه میکنم میبینم اشتباه است اگر نتیجه بگیرم تمام این مسائل به خاطر دبیرستان دخترانه بود. بر همین اساس، فکر میکنم بسیاری از افرادی که در فضاهای تکجنسیتی درخشیدند، میتوانستند همان موفقیتها را در مدرسهای مختلط کسب کنند. مشکل ارجاع به تجارب شخصی در ارزیابی موارد موثر و غیرموثر بر نظام آموزشی، همین است. موضوع را اینطور ببینید: اگر بنا بود کتابی دربارهٔ درمانهای جدید برای سرطان بنویسم، نمیرفتم از مردم بپرسم که آیا از درمانشان لذت بردهاند یا خیر. بلکه بهدنبال نتایج میرفتم. فرزندانمان سزاوارند در جامعهای بزرگ شوند که آموزش را به اندازه درمان خوب جدی میگیرد.
اندرسون: ایجاد محیطهای تحصیلی تکجنسیتی در دههٔ 1950 در جنوب به دست مخالفان تلفیق، خود ماجرای جالبی است که با هدف خنثی کردن اثر حکم براون در برابر هیئت آموزش6 و ممانعت از حضور پسران سیاهپوست در کنار دختران سفیدپوست انجام شد. هنوز هم برنامههای تکجنسیتی مدارس بیشتر در ایالات جنوبی متمرکزند. میتوانید کمی دربارهٔ این مسئلهٔ تاریخی برایمان بگویید؟
ویلیامز: امروزه وقتی دربارهٔ تفکیک جنسیتی با افراد صحبت کنید، این تمایل وجود دارد که موسساتی خاص در فضاهای روستایی را در نظر میآورند که در آنها علاوه بر تربیت جدی ذهن، بر ساخت شخصیت و رشد اعتماد به نفس هم تاکید میشود. اما، آن طور که من دریافتم، در پس تصویر گذشتهٔ امیدبخشِ تفکیک جنسیتی، ماجرای تاریخ پرفرازونشیب آن پنهان است. بعد از جنگهای داخلی، بسیاری از مدارس شهری که روزبهروز تنوعشان بیشتر میشد، به سوی ایجاد دبیرستانهای دولتی تکجنسیتی رفتند تا رضایت والدین بیگانههراس را جلب کنند. والدین نگران بودند فرزندانشان در مدرسه با افرادی با زمینههای اخلاقی، مذهبی و طبقاتی متفاوت شانهبهشانه شوند. در سالهای پس از حکم دادگاه عالی که نقطهٔ عطفی محسوب میشد، در میان خشم نژادی حاصل از اجتنابناپذیری شکلگیری پیوندهای اجتماعی فراتر از مرزهای نژادی، میان زنان سفید و مردان سیاه، تعصب برای اجتناب از مدارس دولتی مختلط آشکارتر شد.
تاریخ حائز اهمیت است اما گمان نمیکنم بتوان به سادگی مشابهتهایی را میان تفکیک نژادی مدارس در گذشته و تفکیک جنسیتی در حال پیدا کرد. بسیاری از برنامههای تکجنسیتی به طور خاص برای پاسخگویی به نیازهای تامیننشدهٔ دانشآموزان محروم، به ویژه مردان جوان سیاهپوست و اهل آمریکای لاتین تدوین شدهاند و شکی نیست که امروز برخی از بهترین مدارس دولتی تکجنسیتی همانهایی هستند که برای خدمترسانی به دانشآموزان رنگینپوست ایجاد شدند. اما سوال این جاست که آیا این مدارس به این خاطر موفقاند که تکجنسیتی هستند. تاکنون شواهدی در دست نیست که نشان دهد جواب سوال مثبت است. بلکه، تحقیقات نشان میدهند که مدارس موفق، چه مختلط و چه تکجنسیتی، اشتراکاتی دارند، از جمله ایجاد پیوندهای قوی میان دانشآموزان و معلمان و حفظ جمعیت کلاس در اندازهای قابل مدیریت. اگر این شرایط مهیا باشند، دانشآموزان بهرهمند میشوند، چه دختران و پسران مجزا باشند و چه نباشند.
اندرسون: این ادعا که دختران و پسران به لحاظ ژنتیکی و گریزناپذیری متفاوتاند، بویژه عصبشناسیِ تفاوتهای در یادگیری مبتنی بر جنسیت، در مطالعات علمی رد شده است. اما، اعتقاد به تاثیر آن، هنوز به عنوان رویکردی در سیاستگذاری تحصیلی و تربیت حرفهای معلمان ادامه دارد. چطور میشود به شکلی موثرتر با این مسئله برخورد کرد؟
منبع دریافت این مطلب : ترجمان
صدای قهقهه و ورجه ورجه کردن کودکانه در راهروی آسایشگاه پراودینس ماونت سنت وینسنت1 شهر سیاتل میپیچد. این صدایی نیست که انتظار شنیدنش را در راهروهای آسایشگاه سالمندان داشته باشید؛ اما این آسایشگاه که به اختصار «ماونت»2 خوانده میشود، آسایشگاهی معمولی نیست.
پنج روز در هفته، ساکنان و کارمندانِ این آسایشگاه بزرگ، ساختمانها و تاسیسات خود را که بالغ بر سیصدهزار متر مربع میشود، با حدود 125 کودکِ نوزاد تا پنجساله به اشتراک میگذارند. این کودکان و مربیهای آنها اعضای مهدکودک و پیشدبستانیِ ثبتشدهای به نام مرکز آموزشیِ میاننسلیِ ماونت3 میباشند که از سال 1991 در همان مکانِ آسایشگاه، کار خود را آغاز کرده است.
هدف از اجرای چنین ایدهای، مبارزه با حس تنهایی و بیحوصلگی بود که از ویژگیهای معمول زندگی در خانه سالمندان است. این مشکل بهطور خاص در مکانهایی مثل آسایشگاه ماونت مشهود است؛ چراکه میانگین سن ساکنان این مرکز 92 سال است و بسیاری از آنها آسیبپذیر و نیازمند پرستاری ویژهاند. شارلین بوید، یکی از مسئولین این مرکز، میگوید: ما بهدنبال ایجاد حس پویایی و زندگی در میان ساکنان این مجموعه بودیم تا این آسایشگاه را به مکانی برای زندگی تبدیل کنیم؛ نه محلی برای مردن. واردکردن کودکان به این مجموعه، راهحلی طبیعی بود.
مطالعات زیادی صورت گرفته است که نشان میدهد تعامل اجتماعی میتواند به کاهش احساس تنهایی، تاخیر در زوال عقل، کاهش فشار خون و کاهش خطر بیماری و مرگ در سالمندان بینجامد. محققان ژاپنی در سال 2013 در مطالعهای نشان دادند که تعامل اجتماعی میان نسلهای مختلف، میتواند میزان لبخندزدن و گفتوگو در میان بزرگسالان را افزایش دهد.
باوجود اینکه تاثیر اینگونه تعاملات اجتماعی روی کودکان هنوز چندان روشن نیست؛ برخی پژوهشها از وجود فواید مختلف برای کودکان نیز حکایت دارند. بهعنوانمثال، در صورتی که کودکان از سنین اندک با افراد مسن در تماس باشند، احتمال کمتری وجود دارد که پیران را افرادی ناتوان و بیکفایت بهحساب آورند و بالطبع، وقتی کودکان با تعریف مثبتی از سالمندی روبهرو باشند، در زندگی خود کمتر با حساس ازکارافتادگی مواجه خواهند بود. این نوع تعاملات بیننسلی، رشد فردی و اجتماعی کودک را نیز سرعت میبخشد. همچنین به گواهی والدینی که فرزندانشان به این مرکز آموزشی میروند، این کودکان، در مقایسه با سایر کودکانی که فاقد چنین تجربهای بودهاند، در مواجهه با هر نوع از افراد معلول و ناتوان، احساس راحتی بیشتری میکنند.
تلفیق مهدکودک و خانه سالمندان روند پذیرفتهشدهای نیست. همچنین آمار دقیقی نیز از تعداد اینگونه موسسات دردست نیست؛ اما از روی عکسالعملهای فراوان به این پدیده در شبکههای اجتماعی و بهاشتراکگذاشتن ویدئوها و مقالاتی که دراینباره نوشته شده است، میتوان حدس زد که بسیاری از افراد آمادگی استقبال از این ایده را دارند. در سال 1976، مردی ژاپنی به نام شیمادا ماساهور یک مهدکودک و یک خانه سالمندان را در منطقه اِدوگاوای شهر توکیو در زیر یک سقف بنا کرد. بر اساس آمار وزارت بهداشت، کار و رفاه توکیو، در سال 1998، موسسه کوتوئن یکی از شانزده موسسهای بود که دست به چنین اقدامی زده بود. حدود همان سالها بود که این ایده در امریکای شمالی نیز پیدا شد، و حالا مراکز میاننسلی مختلفی در ژاپن، کانادا و ایالات متحده وجود دارند.
انسان همواره گونهای میاننسلی بوده و امروز نیز چنین است. اما امروزه بهعلت نیازهای فرهنگی و اجتماعی، مسئولیت پرستاری از کودکان و سالخوردگان بهناچار بهعهده افراد و نهادهای حرفهای گذاشته شده است. بیل توماس، پزشک و چهره مطرح بینالمللی در زمینه پزشکی و پرستاریِ سالخوردگان، میگوید: «ما در زمان، مکان و فرهنگی زندگی میکنیم که برای کاری که سالیان دراز در زندگی بشر، بسیار عادی و روزمره بهشمار میرفته است، حالا باید خلاقیت بهخرج دهیم و روشهای نو بهکار گیریم: زندگی مشترک انسانهای پیر و انسانهای جوان.»
در آسایشگاه ماونت فرصتهای زیادی برای مشغولیتهای بین نسلی میان سالخوردگان و کودکان فراهم است. مربیهای این مهد هفتهای شش بار کودکان را برای بازدید از سالمندان به قسمتی از ساختمان میبرند که محل سکونت و استراحتگاه سالخوردگان است. مدت زمان این دیدارهای رودررو بین بیست دقیقه برای نوزادان و یک ساعت برای کودکان بزرگتر، متغیر است. ساکنان آسایشگاه نیز در صورت تمایل میتوانند کلاسهای درس کودکان را تماشا کنند. فعالیتهای مشخصی نیز برای مشارکت هر دو نسل در برنامه روزانه آنها گنجانده شده است. ازآنجاکه هر دو گروه سنی در یک ساختمان هستند، فرصت مشارکت و تعامل بیننسلی، بدون برنامهریزی قبلی نیز وجود دارد؛ مثلاً اوقات بدیِ آبوهوا که خردسالان ناچارند از راهروها، لابی و سایر اتاقهای خالی بهعنوان زمینِ بازی استفاده کنند یا زمانی که گروه موسیقی محلی به مهد میآید تا برای هر دو گروه خردسالان و سالمندان بنوازد.