جناب آقای جلال سلیمی مشاور سایت، به سوال های مشاوره ای شما در سایت سرزمین تیزهوش ها پاسخ داده اند .
در این قسمت درباره اینکه آیا رفتن به هنرستان به نفع دانش آموز است یا رشته علوم تجربی یا ریاضی فیزیک ، صحبت شده است .
آنچه در این فایل تصویری می شنوید:
رشته تجربی:
نکته جالب اینه که تعداد داوطلبان رشته تجربی تقریبا 3 برابر شرکت کنندگان رشته ریاضی و انسانیست .و از همه جالبتر ظرفیت پذیرش دانشگاهی در رشته تجربی به مراتب سخت تر هست چرا که ظرفیت پذیرش در این رشته کمتر از تعداد داوطلبان است . پس میشه گفت پذیرش در این رشته نسبت به رشته های دیگر با توجه به رقابت سخت موجود به مراتب سخت تر است.
رشته ریاضی فیزیک :
همانطور که از اسم این رشته پیداست دروس اصلی و مهم این رشته درس ریاضی و فیزیک است. دانش ریاضی از پیش نیازهای اصلی برای موفقیت در این رشته محسوب می شود بنابراین دانش آموزانی که وارد رشته ریاضی و فیزیک می شوند باید به درس ریاضی علاقه مند باشند و توانایی لازم برای یادگیری مطالب مربوط به این درس را داشته باشند. یکی دیگر از پیش زمینه های لازم در این رشته ، قوی بودن دانش آموز در درس فیزیک و شیمی می باشد. از آنجایی که اکثر رشته های دانشگاهی مربوط به این رشته در این دو درس ( فیزیک – شیمی) ضرایب مهمی دارند، بنابراین قوی بودن دانش آموز در این دروس بسیار مهم است.
تجربه نشان می دهد دانش آموزانی که بهره هوشی ( توانایی ذهنی ) بالا و سرعت عمل ذهنی خوبی دارند، موفقیت بیشتری به دست می آورند.
هنرستان :
اصولا برای دانش آموز سطح بالا و اصطلاحا درس خوان هر دو مسیر (دبیرستان و هنرستان) به موفقیت می انجامد. اما برای کسانی که رغبت زیادی به خواندن درس های فقط تئوری ندارند و به کارهای عملی نیز علاقه دارند، قطعا مسیر دبیرستان نمی تواند موفقیت را تضمین کند.
به طور مثال اگر شخصی بخواهد در یک مهندسی مشخص ادامه تحصیل دهد، معلوم نیست که از مسیر ریاضی و در رقابت کنکور بتواند همان رشته را قبول شود و یا شاید بالاجبار در رشته ای قبول شود که علاقه ای به آن ندارد. ولی از مسیر هنرستان فنی و حرفه ای انتخاب رشته به دلخواه انجام می شود و ورود به دانشگاه و ادامه تحصیل تا هر مقطعی براحتی امکان پذیر است.
برای اثبات اینکه باهوش بودن چقدر مهم است کافی است زندگی باهوش ترین انسانی که از او تست گرفته شد را ارزیابی کنیم. در یک سالگی توانست بخواند، در 9 سالگی به 8 زبان زنده دنیا صحبت میکرد، در 12 سالگی وارد معتبرترین دانشگاه جهان یعنی هاروارد شد، توانایی خارق العاده در یادگیری زبان های متفاوت و ریاضیات داشت، برخی بهره هوشی او را 250 تخمین زده اند ، در سن 46 سالگی هم از دنیا رفت ، یکی از کارهای مشهور او اختراع زبان Vendergood بود، آیا او را میشناسید؟؟؟
برای اینکه اسم او را بدانید باید به اینترنت مراجعه کنید. «ویلیام جیم سایدیس» بهره هوشی اش از انیشتن و ادیسون و داوینچی و هر انسان چند قرن اخیر بیشتر بوده ، پس چرا ما او را نمی شناسیم؟! چون ما در نهایت انسانهای متفکر برایمان تاثیرگذار خواهند بود نه صرفا انسانهای باهوش، هوش یک ابزار است و تفکر مهارت استفاده از این ابزار. من نمیدانم اگر سایدیس به اندازه ادیسون متفکر بود چی اختراع میکرد ولی میدونم که از هوشش می تونست بهتر استفاده بکنه .
والدین عزیز پس اینقدر دنبال عدد آی کیو نباشید، ما نیاز به تفکر داریم...از مسابقه کی باهوش تره به تمرین تفکر بپردازیم، درود به مادر و سپاس از پدری که می داند مهارت تفکر را باید تا قبل از نوجوانی به کودکش بیاموزد.
اگر فرزند شما فقط در یک یا دو درس دچار مشکلات جدی است، شاید مبتلا به یکی از اختلالات یادگیری باشد.
جالب است بدانید بسیاری از کسانی که ما آنها را به نام نابغه میشناسیم، در کودکی کودن شمرده میشدند، در حالی که به احتمال زیاد فقط در یک درس خاص دچار اختلال یادگیری بودهاند.
اینشتین در کودکی معنی و مفهوم کلمات و عبارات را تشخیص نمیداد، معلمش عقیده داشت او یک عقبمانده ذهنی است.
ادیسون هم که مخترع بزرگی است، در تمام طول تحصیلش کمترین نمرهها را از درس فیزیک میگرفت!
وقتی میگوییم کودکی دچار اختلال یادگیری است یعنی در مقایسه با فردی که از نظر هوشی با وی همسان است، در یک موضوع خاص (مثل روخوانی، ریاضی یا نوشتن) دچار ضعف چشمگیر است.
این ضعف با بهره هوشی او متناسب نیست؛ یعنی با توجه به ضریب هوشیاش، این ضعف توجیهپذیر نیست.
مطالعات نشان داده است برخی دانشآموزان در رشد جسمی و هوشی کاملا بهنجار هستند، اما هنگام ورود به مدرسه در جریان یادگیری دچار مشکلاتی میشوند که تنها با تشخیص اختلال یادگیری توضیح داده میشود.
ذکر این نکته ضروری است که اختلال یادگیری با عقبماندگی ذهنی تفاوتهای اساسی دارد؛ چراکه در این اختلال بسیاری از کودکان فقط در یک درس خاص ناتوان هستند، در حالی که در کودکان عقبمانده این ناتوانی در تمام ابعاد زندگی وی فراگیر و مشخص است.
انواع اختلال یادگیری
«تقریبا در تمام درسها عملکرد خوبی دارد، نمره ریاضیاش معمولا بالاست، در علوم و درسهای حفظی هم خوب عمل میکند، اما امان از دیکتهاش!
هر چقدر با او تمرین میکنم و دیکته میگویم فایده ندارد، همیشه نمره دیکتهاش پایین است. در هجی کردن کلمات مشکل دارد، هنگام نوشتن نهتنها اندازه کلماتی را که مینویسد غیرطبیعی است بلکه برخی از آنها را وارونه مینویسد.»
اینها حرفهای مادر صبای هشت ساله است، صبا در کلاس دوم ابتدایی درس میخواند، براساس تشخیص روانشناس او مبتلا به اختلال یادگیری در بیان نوشتاری و دیکتهنویسی است.
یکی از علامتهای مهم اختلال املا عدم مهارت در نوشتن است به گونهای که کودک برای نوشتن در یک فضای مشخص با مشکل مواجه میشود کودکانی که به این نوع از اختلال یادگیری مبتلا هستند
نوشتههای ناخوانایی دارند ضمن اینکه گاهی هنگام دیکتهنویسی کلمات را جا میاندازند یا وارونه مینویسند آنها حتی در گرفتن خودکار و کاغذ هم حالتهای عجیبی به دستشان میدهند.
«کیان امسال هم در درس ریاضی مشکل دارد، سال گذشته به زور معلم خصوصی توانستیم نمره قبولی بگیریم.
قبلا فکر میکردم یک پسر بچه کمهوش و کماستعداد دارم، اما وقتی سایر نمراتش را میدیدم یا وقتی که به تواناییاش در برقراری ارتباط، بازی با دوستان، ورزش و... دقت میکردم او را پسربچهای کاملا طبیعی و حتی در برخی زمینهها باهوش مییافتم.
سرانجام مشاور مدرسه مرا به یک روانشناس ارجاع داد و آن وقت بود که فهمیدم فرزندم اختلال یادگیری در ریاضیات دارد.» مشکل و ضعف در محاسبه ذهنی عملیات ریاضی ناشی از بیمعنا بودن ارقام و ناتوانی در انجام اعمال ریاضی است.
شدت ضعف این کودکان به حدی است که چپ و راست را نیز قاطی میکنند. آنها در درک مفاهیم ریاضی مشکل دارند.
اختلال خواندن هم نوع سوم اختلالات یادگیری است که در آن کودک در پردازش صداها مشکل دارد.
در واقع کودکان مبتلا به اختلال خواندن نمیتوانند کتابهای درس علوم، ریاضی و امثال آن را به سادگی بخوانند در واقع آنها در فهم کلمات، جملات و پاراگرافها مشکل دارند. در ایران میزان ابتلا به اختلال خواندن 11 درصد برآورد شده است.
برای درمان هر کدام از این اختلالات روشهای متفاوتی وجود دارد؛ مثلا در درمان اختلال ریاضی از موارد عینی و شبیهسازی برای مفاهیم انتزاعی استفاده میشود، ضمن اینکه برای آموزش اصول کمی مثل اندازه، حجم، فاصله و... از ابزار عینی و قابل لمس استفاده میشود.
در اختلال خواندن هم کتابهای درشت چاپ که واژگان را با فواصل زیاد منتشر میکند، به کار میرود.
برایدرمان اختلال نوشتن یا همان دیکتهنویسی معمولا از کلاسهای آموزشی و تقویتی استفاده میشود، اما به طور کلی والدین باید بدانند در صورت تشخیص اختلالات یادگیری بهتر است کودک به صورت تخصصی حمایت شده و در پی درمان باشد.
ضمن اینکه لازم است معلمان در جریان این ضعف قرار بگیرند و به قدر کافی راهنمایی شوند. در نهایت والدین و معلمان بیش از آنکه روی ضعف فرزند تمرکز کنند باید به نقاط قوت او پاداش دهند و انتظاراتشان را با توانایی کودک هماهنگ کنند.
منبع دریافت این مطلب : جام جم آنلاین