به گزارش تیزلند به نقل ازعصر ایران، شناخت ویژگی های رشدی نوجوانان و تغییرات جسمی، روانی و اجتماعی آنها، آشنایی با خطراتی که نوجوانان را تهدید میکند و عواملی که موجب بروز خطر میشوند، آشنایی با شیوههای ارتباط موثر با نوجوانان، شناخت راهکارهای مراقبت از نوجوانان در برابر آسیبهای اجتماعی، میتواند به مدرسه و کلیه کارکنان آن کمک کند تا نقش موثری در جهت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، رفتارهای پرخطر و بهویژه اعتیاد در بین نوجوانان ایفا کنند.
چه خطراتی کودکان و نوجوانان را تهدید میکند؟
در گروه سنی کودکان و نوجوانان، خطرات مختلفی وجود دارند که بهدلیل مقتضیات این سن و زمینههای خطرجویی،هیجانطلبی و کنجکاوی، بهویژه در بین نوجوانان، آنان را تهدید میکند و بهطور خلاصه میتوان این خطرات را در گرایش به رفتارهای پرخطر، تعبیر کرد. در اینجا به برخی از این خطرات، اشاره میشود.
• گرایش به مصرف دخانیات
• گرایش به سوءمصرف مواد
• گرایش به خشونت
• گرایش به سبکهای زندگی نابهنجار
• تاثیرپذیری از فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی
• شکست تحصیلی
2. عوامل مخاطرهآمیز نوجوانان کدامند؟
تحلیلهای مختلفی در مورد عوامل خطرپذیری نوجوانان ارائه میشود. در یک تحلیل مختصر، میتوان این عوامل را به دو دسته تقسیم کرد.
الف: عوامل فردی که شامل ویژگیهای شخصیتی، وضعیت بهداشت روان و تابآوری فرد (از قبیل اعتمادبهنفس، خودارزشمندی، کنترل هیجان و...)، نگرش نسبت به رفتارهای پرخطر، وضعیت تحصیلی و مولفههای مشابه دیگر است.
ب: عوامل محیطی و اجتماعی؛ از قبیل: وضعیت خانوادگی، دوستان و همسالان، محیط زندگی فرد.
این دستهبندی را میتوان با جزئیات بیشتر اینگونه عنوان کرد:
1. عوامل روانی عاطفی: از قبیل افسردگی، اضطراب، استرس، پرخاشگری شکستهای عاطفی، سوگ ناشی از طلاق والدین، ناکامیها، کمتوجهی و کمبود عاطفی، تحقیر شدن
2. عوامل خانوادگی: از قبیل بدسرپرستی، جدایی والدین، سابقه رفتارهای پرخطر در خانواده، الگوها و شیوههای نامناسب فرزندپروری
3. عوامل تحصیلی: از قبیل افت تحصیلی، تکرار پایه، سابقه فرار از مدرسه
4. عوامل محیطی و اجتماعی: از قبیل دوستی با افراد پرخطر، زندگی در محیطهای پرخطر، یادگیری و همانندجویی رفتارهای پرخطر
5. عوامل نوپدید: از قبیل تاثیرپذیری از رسانهها، همانندجویی با قهرمانهای رسانهای و بهویژه فیلمها، انیمیشنها، بازیهای رایانهای و مجازی
6. عوامل ناشی از تجربه رفتارهای پرخطر: از قبیل تجربه حداقل یکبار گرایش به رفتارهای پرخطر (هرچند که برای سرگرمی و تفریح باشد.)
3. چرا کودکان و نوجوانان دچار رفتار پرخطر میشوند؟
سوال این است که چه دلایل و زمینههایی موجب گرایش کودکان و نوجوانان به رفتارهای پرخطر میشود؟ برخی از مهمترین زمینهها، عبارتند از:
• فشار همسالان و یادگیری از آنها
• وجود زمینههای مخاطرهآمیز در خانواده
• گرایش به کنجکاوی
• گرایش به تفریح و لذت
• یادگیری از رسانهها و صنایع فرهنگی
• فشارهای ناشی از مشکلات مربوط به بهداشت روان
• شکستهای تحصیلی
4. چه کودکان و نوجوانانی، بیشتر در معرض خطر هستند؟
پژوهشگران و برنامهریزان، توصیه میکنند که در کنار مراقبت از همه کودکان و نوجوانان و آموزش مهارتهای خودمراقبتی و پیشگیرانه به همه آنان، در عین حال، کودکان و نوجوانانی را که در معرض خطر هستند، بیشتر مورد توجه قرار دهیم. سوال این است که چه کسانی در معرض خطر هستند؟.
کودکان و نوجوانانی که:
• سابقه شکست تحصیلی دارند.
• سابقه مشکلات رفتاری و روانی دارند.
• در خانوادههای پرخطر زندگی میکنند.
• در محیطهای مخاطرهآمیز سکونت و یا رفتوآمد دارند.
• دوستانی دارند که سابقه رفتارهای پرخطر دارند.
5. چه عواملی موجب محافظت از کودکان و نوجوانان میشود؟
عوامل مختلفی وجود دارند که میتوانند موجب محافظت از نوجوانان در برابر آسیبهای اجتماعی شوند. در اینجا، به برخی از عوامل که در متون مختلف، در مورد آنها توصیه شده است، اشاره میگردد.
• توکل به خداوند متعال و انجام فرایض دینی
• جامعهپذیر بودن
• مثبتاندیشی و برخورداری از روحیه امیدوار
• توانایی برخورد با مشکلات و مسائل
• اعتمادبهنفس بالا و مهارتهای اجتماعی مناسب
• احساس پیوند با مدرسه و خانواده
• نگاه منفی نسبت به مصرف مواد
• تعلق به خانوادهای که الگوی مسئولانهای در مورد فرزندپروری دارد و نگاه منفی نسبت به مصرف مواد دارد.
• برخورداری از والدینی که رابطه تنگاتنگی با فرزند خود دارد و انتظارات تربیتی خود را بهصورت روشن تعیین کرده و به آن پایبند هستند.
• برخورداری از دوستانی که رفتارهای مخاطرهآمیز ندارند.
• مشارکت و مسئولیتپذیری در فعالیتها و امور مدرسه
• وضعیت مناسب تحصیلی
6. عوامل مخاطرهآمیز دانشآموزان در مدرسه چیست؟
• رابطه ضعیف مدرسه با دانشآموزان و جو روانی نامناسب در مدرسه
• وجود فضاهای مخاطرهآمیز در مدرسه و پیرامون آن
• رفتوآمد افراد بزهکار و پرخطر در اطراف مدرسه
• زمینههای شکست تحصیلی در بین دانشآموزان
• وجود زمینههای اضطراب در بین دانشآموزان
• وجود زمینههای فعالیت گروههای پرخطر دانشآموزی در مدرسه
• کمتوجهی به آموزشهای خودمراقبتی در مدرسه
7. چگونه میتوانیم از کودکان و نوجوانان مراقبت کنیم؟
• مهارتهای خودمراقبتی را به آنها آموزش دهیم.
• خطراتی که آنها را تهدید میکند بشناسیم.
• عوامل مخاطرهآمیز و تهدیدکننده آنها را کنترل کنیم و کاهش بدهیم.
• زمینههای بهداشت و سلامت روان آنها را تقویت کنیم.
• تابآوری آنها در رویدادهای ناگوار و شرایط مخاطرهآمیز، افزایش دهیم.
8. مدرسه چگونه میتواند به دانشآموزان کمک کند؟
• پیوند عاطفی و روانی مدرسه و دانشآموزان را تقویت و محکم کنیم.
• عوامل و فضاهای مخاطرهآمیز دانشآموزان در مدرسه و پیرامون را بشناسیم.
• دانشآموزانی که در معرض خطر را شناسایی کنیم و آنها را توانمند کنیم.
• زمینه نشاط و شادابی در مدرسه را برای دانشآموزان فراهم کنیم.
• زمینههای مخاطرهآمیز در زمینه پیشرفت تحصیلی را کنترل کنیم.
• آگاهی و نگرش دانشآموزان در مورد رفتارهای پرخطر را افزایش دهیم.
9. دانش، نگرش و مهارت مورد نیاز نوجوانان جهت خودمراقبتی در برابر اعتیاد چیست؟
• دانش
• شیوههای تقویت عزتنفس و اعتماد به خود را بشناسد.
• بداند و یاد بگیرد که چگونه از دیگران تقاضای کمک کند.
• بداند که وقتی سوال یا مشکلی دارد، چه کسانی میتوانند به او کمک کنند.
• تفاوتهای جسمی و روانی خود و دیگران را بشناسد و درک کند.
• زیانهای استفاده نادرست از داروها را بشناسد.
• جایگزینهای داروها را بشناسد.
• زیانهای دخانیات و مواد بر بدن را بداند و بشناسد.
• تاثیرات رسانهها و تبلیغات بر تصمیمگیریها را بشناسد و آگاهی خود در این مورد را افزایش دهد.
• نگرش
• به بدن خود احترام بگذارد و ویژگیهای منحصربهفرد خود را بشناسد.
• نگرش مسئولانهای نسبت به داروها و نیز نسبت به سلامتی خود داشته باشد.
• نگرش مثبتی در مورد عدم استفاده از دخانیات داشته باشد.
• واکنش مسئولانه و منتقدانهای در مورد تبلیغات داروها و مکملهای بهداشتی داشته باشد.
• اعتمادبهنفس داشته باشد.
• مهارت
• قادر است که به خوبی گوش دهد و ارتباط خوبی با دیگران برقرار کند.
• احساسات خود را به خوبی بیان میکند و به احساسات دیگران احترام میگذارد.
• گوشهگیر نیست، بلکه بهصورت فعالانهای در گروههای دوستی فعالیت میکند.
• موقعیتها را درک میکند و میداند که در هر شرایطی چه انتخابی باید داشته باشد و پیامدهای انتخابهای خود را نیز میشناسد.
• برای حفظ سلامتی خود، اهدافی را طراحی میکند.
• قادر باشد که در مواقع خطر از پلیس یا سایر خدمات فوریتهای اجتماعی کمک بگیرد.
• با فشار همسالان، برخورد و مواجهه موثر و فعالانهای دارد.
• جراتمند است و توانایی تصمیمگیری دارد.
10. چگونه پیشگیری را در مدرسه بهکار بگیریم؟
• به تناسب درس و برنامه درسی، پیشگیری و خودمراقبتی در برابر رفتارهای پرخطر را در کلاس درس آموزش بدهیم.
• از فعالیتهای دانشآموزان در زمینه ترویج پیشگیری از رفتارهای پرخطر حمایت کنیم.
• کلیه کارکنان مدرسه در ترویج آموزشهای پیشگیرانه در مدرسه، مشارکت داشته باشند.
• مدرسه و کارکنان آن، الگوی خودمراقبتی باشند.
• از مشارکت والدین و ذینفعان محلی در مدرسه استفاده کنیم.
• برنامه مدرسه برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دانشآموزان را تدوین و اجرا کنیم.
11. چه مهارتهایی نیاز داریم؟
• ارتباط موثر با دانشآموزان را بیاموزیم.
• رفتارهای پرخطر را بشناسیم.
• ویژگیهای رشدی دانشآموزان (بهویژه در دوره بلوغ) را بشناسیم.
• سواد رسانهای (توانایی انتخاب رسانههای مناسب و نیز تجزیهوتحلیل محتوای رسانهها؛ از قبیل بازیها، انیمیشنها، فضاهای مجازی و...) خود را افزایش دهیم.
• انواع مواد اعتیادآور را بشناسیم و علائم و خطرات آن را بدانیم.
• شیوههای مراقبت از کودکان و نوجوانان در برابر رفتارهای پرخطر را بدانیم.
12. آنچه نباید فراموش کنیم
• همه ما ممکن است دچار خطر شویم.
• خطرات را جدی بگیریم. خطرات زیادی هستند که از رفتارهای سرگرمکننده آغاز میشوند.
• اطلاعات و آگاهیمان در مورد مخاطرات تهدیدکننده دانشآموزان را افزایش دهیم و بروز کنیم.
13. درباره مواد چه میدانیم؟
• مواد اعتیادآور، تنها مواد مخدر (مانند تریاک، هروئین، کراک) نیستند، بلکه مواد محرک (از قبیل شیشه)، روانگردانها، داروهای تقویت حافظه، داروهای انرژیزا نیز مواد خطرناکی هستند که نوجوانان را تهدید میکنند و باید خطر آنها را جدی بگیریم.
• مواد اعتیادآور صنعتی، مانند شیشه، علائم مصرف و یا رفتار اعتیادی مانند مواد مخدر ندارند و تشخیص علائم آن نیز در کوتاهمدت سخت است این در حالی است که تاثیر بسیار مخرب و خطرناکی بر اعصاب و روان مصرفکننده میگذارد.
• تولید و مصرف مواد اعتیادآور، از طریق فضاهای مجازی آموزش داده میشود. از آنجایی که با این آموزشها، افراد ممکن است قادر باشند، مواد محرک، از قبیل شیشه، را تولید کنند، باید بسیار مراقب فرزندانمان باشیم.
14. علائم و نشانههای هشداردهنده در مورد خطرپذیری نوجوانان
• تغییر در الگوی خواب و تغذیه
• تغییر در ظاهر فیزیکی
• تغییر در خلقوخو و رفتارها
• عدم تمرکز و اختلال در پیگیری فعالیتهای تحصیلی
• اجتناب از ارتباط با اعضای خانواده و یا کاهش آن، گوشهگیری و تمایل زیاد به تنهایی
• افت تحصیلی، غیبت و تاخیر در مدرسه
• فقدان و یا کاهش علاقه به فعالیتهای ورزشی، بازیها و سرگرمیها
• دوستی با افراد پرخطر و یا کسانی که تمایل ندارد آنها را به خانواده معرفی کند.
• تقاضای پولهای زیاد که توجیهی برای نحوه هزینه آنها ندارد.
15. نکتهها و درسها
• به تقویت، تعمیق و تحکیم مبانی و گرایشهای دینی دانشآموزان، توجه ویژهای داشته باشید. پژوهشها نشان میدهند که سبک زندگی دینی میتواند موجب محافظت از نوجوانان در برابر رفتارهای پرخطر شود.
• محیط و جو صمیمانهای در مدرسه ایجاد کنید. این به تابآوری دانشآموزان در برابر رویدادهای مخاطرهآمیز کمک میکند.
• مقررات مستدل و روشن برای دانشآموزان تعیین کنید و انتظارات مدرسه را با صراحت و روشن برای وی بیان کنید.
• از مشارکت دانشآموزان و تشکلهای دانشآموزی مدرسه، در مدیریت امور مدرسه و فعالیتهای مدرسهای، از جمله در زمینه ترویج پیامهای پیشگیری، کمک بگیرید.
• بررسی کنید که چه عوامل مخاطرهآمیزی در محیط پیرامون مدرسه، دانشآموزان را تهدید میکند. این عوامل را شناسایی کنید و با کمک خانوادهها و نهادهای محله، آنها را مدیریت کنید.
• عزت نفس و اعتماد به خود را در دانشآموزان تقویت کنید.
• زمینههای استرس را در مدرسه کاهش دهید.
• مهارتهای خودمراقبتی را بشناسید و آن را به دانشآموزان آموزش دهید.
• فنون مدیریت مدرسه و نیز کلاسداری را با رویکرد پیشگیری، تلفیق و هماهنگ کنید.
• مخاطرات تهدیدکننده دانشآموزان را بشناسید. بهعنوان مثال، انواع مواد را بشناسید و در مورد نشانهها و پیامدهای هر کدام از آنها، مطالعه کنید تا بهتر بتوانید از دانشآموزان خود مراقبت کنید.
• به دانشآموزان کمک کنید و به آنان بیاموزید که چگونه با فشار همسالان روبهرو شوند.
• حیاط مدرسه و زنگ تفریح، ظرفیتهای بالایی، هم برای خطرپذیری و هم برای محافظت از نوجوانان دارند که توجه به آنها میتواند موجب مراقبت از نوجوانان شود.
• با خانوادهها و اولیاء دانشآموزان، هماهنگیهای تربیتی داشته باشید. این کمک میکند که از وضعیت خطرپذیری نوجوانان، بهطور مستمر مطلع باشید.
• دانشآموزان را برای فعالیتهای ورزشی و هنری تشویق کنید.
• اگر با رفتار نامناسبی در دانشآموزان روبهرو شدید، بهترین شیوه برای برخورد با آن رفتار را انتخاب کنید.
• دانشآموز خود را بشناسید. چه ویژگیهایی دارد؟ چه علایقی دارد؟ چگونه فکر میکند؟
• الگوی خوبی برای دانشآموزان باشید.
• محیط مدرسه را به فرصتی برای ترویج پیامهای پیشگیری تبدیل کنید.
• مراکز حمایتهای روانی اجتماعی را بشناسید تا در مواقع ضروری از کمک و مشاوره آنها استفاده کیند. بهعنوان مثال، شماره 09628 مربوط به خط ملی مشاوره اعتیاد است.
منبع دریافت این مطلب : عصر ایران
1-احساس خلا :
اصولاً شکل گیری هر انگیزهای برای حرکت ناشی از احساس کمبود و خلاء میباشد. انسان تا احساس گرسنگی نکند به سوی غذا نمیرود و تا احساس فقر نکند به سوی غنا گام بر نمیدارد.
اثبات این مساله آسان است. ما برای حرکت به سوی مقصد احتیاج به «انگیزه» داریم و برای طی کامل مسیر نیز این «انگیزه» باید لحظه به لحظه تجدید و تقویت شود. تا وقتی که انسان در خود احساس خلا و کمبودی نکند انگیزهای برای حرکت ایجاد نمیشود. پس از شروع به حرکت نیز دوام و استمرار آن منوط است به بقاء این احساس. لذا هرلحظه که انسان متوجه شود که کمبود برطرف شده است یا اینطور تصور کند، بدیهی است که از حرکت باز میماند.
تحصیل علم نیز به همین ترتیب است. انسان تا احساس جهل (خلا علم) نکند به سوی کسب دانش گام بر نمیدارد. و برای استمرار این حرکت نیز باید «فقدان علم» همواره مدنظر باشد. بیشک از بین رفتن این احساس، انگیزه جوینده علم را زایل میکند و او را از حرکت باز میدارد.
2- تعیین هدف :
گام بعدی در دستیابی به یک مقصود شناخت دقیق و کاملِ آن است. زیرا پس از آنکه انسان کمبود و خلا چیزی را در خود احساس کند برای رفع آن تلاش میکند. اما تنها این کافی نیست بلکه او نیازمند دورنمایی است که تا انتها او را در یک مسیر به حرکت وادارد و از انحراف او به اطراف جلوگیری کند و آن چیزی جز تعیین «هدف» و شناخت کامل و دقیق آن نیست. در تعیین هدف نکات زیر باید مورد توجه واقع شود:
الف) هدف باید متعالی و ارزشمند باشد. بدون شک اهدافی بی ارزش و پوچ مانند «فرار از سربازی» و «چشم همچشمی» نمیتواند دورنمای مناسبی برای حرکت باشد.
ب) هدف باید واضح و مشخص باشد و داوطلب کاملاً به آن آگاهی و اعتقاد داشته باشد. بسیاری از داوطلبان شرکت کننده در کنکور از اهداف واقعی خود بیخبرند. وقتی از آنها پرسیده میشود «هدف شما از مطالعه و تحمل سختیهای شرکت در کنکور چیست؟» از «علاقه»، «استعداد»، «درآمد» و امثال اینها صحبت میکنند اما پس از چند لحظه اعتراف می کنند که علاقهای به رشته مد نظر خود ندارند یا برای کسب درآمد نیازی به تحصیل احساس نمیکنند و استعدادی هم در میان نیست. مشخص نبودن هدف یکی از مهمترین عوامل عدم موفقیت داوطلبان است.
ج) هدف باید ثابت باشد. معمولاً تغییر هدف آثار سوء و جبران ناپذیری را بر جای میگذارد. در نظر بگیرید داوطلبی برای قبولی در رشته مهندسی عمران شروع به مطالعه میکند و طبق عادت نادرست، وقت خودرا تماماً مصروف یادگیری دروس اختصاصی میکند اما پس از مدتی بنا به دلایلی تصمیم به شرکت در آزمون زبان انگلیسی می گیرد و در مدت کوتاه باقیمانده تا کنکور مجبور است دروس عمومی را که مدت مدیدی از آنها غافل بوده است مطالعه کند. تاثیر ناخوشایند تغییر هدف در چنین مواردی آشکار است.
د) هدف باید واحد باشد. در نظر داشتن چند هدف آن هم اهدافی که همسو نیستند (مثلاً انتخاب رشتههایی که در یک زیر گروه نیستند) موجب تحمیل تکالیفی بیش از حد توان بر داوطلب میشود.
3- برنامهریزی و مشاوره صحیح و اصولی.
پس از تعیین هدف و شروع به حرکت، نخستین نیازی که احساس میشود یک «برنامه صحیح و اصولی» میباشد. در این مرحله انسان از خود میپرسد: «حال که باید برای تحقق یک هدف حرکت کنم «راه درست» کدام است؟ راه درست برای نیل به مقصود همان «برنامهریزی صحیح و اصولی» است. رسالت یک برنامه خوب آنست که ما را با صرف کمترین انرژی و زمان به تمامِ اهداف تعیین شده برساند. برنامهریزی صحیح و اصولی برای داوطلبان کنکور باید دارای شرایط زیر باشد:
الف) تجزیه زمان باقی مانده به واحدهای کوتاه مدت: بدین معنا که مثلاً اگر تا روز آزمون صد روز باقی است این صد روز به دورههایی کوتاه مدت همچون دورههای هفت یا ده روزه تقسیم شوند و تکلیف داوطلب در هر دوره مشخص باشد. این تقسیمبندی موجب میشود داوطلب گذران دورههای زمانی را یکی پس از دیگری احساس کند و بتواند تا حدی برنامه آینده خود را پیشبینی نماید و در پایان هر دوره خود را بیازماید تا از میزان پیشرفت خود مطلع شود.
ب) برنامه ریزی باید مبتنی بر تجربه باشد: بدون تردید برای رسیدن به یک هدف، بهترین و مطمئنترین راه، حرکت در مسیری است که از «آزمون و خطا» سر سلامت به درآورده باشد و امتحان خود را پس داده باشد. تجربه برنامههای غیراصولی و نیازموده و همچنین برنامههایی که از جانب افراد غیر متخصص و غیرکارآزموده طرحریزی شده است به داوطلبان شرکت در کنکور – که فرصت کوتاه و جبران ناشدنی دارند – به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
ج) تجویز کلیه دروس در کلیه واحدهای زمانی: نکته بسیار مهمی که هر برنامه اصولی باید آن را تامین کند «قرار دادن کلیه دروس در کلیه واحدهای زمانی» است. مثلاً اگر برنامه تحصیلی شامل هفت مرحله ده روزه باشد باید در هر هفت مرحله، داوطلب کلیه دروس را مورد مطالعه قرار دهد. غفلت از هر ماده درسی و تعویق در مطالعه هر درس هرچند کم اهمیت، تبعات سوء و جبران ناپذیری را به دنبال دارد.
البته باید توجه داشت که کمتر دانشآموزی توانایی برنامهریزی اصولی و هدفمند را دارد و در اینجاست که نیاز به مشاوران متخصص و مجرب در این زمینه احساس میشود. در این مورد به ذکر این نکته بسنده میکنیم که مهمترین ویژگی مشاور آنست که خود توانسته باشد این مسیر را با موفقیت پیموده باشد و از راه و چاه آگاه باشد.
4- مطالعه صحیح و اصولی:
یکی از کلید واژههای اساسی در موفقیت تحصیلی و بخصوص موفقیت در کنکور آشنایی داوطلب با تکنیک و اصول مطالعه است. امروزه بر کسی پوشیده نیست که مطالعه برای کنکور یک مقوله پیچیده و علمی است و نیازمند آموزش است.
با افزایش رقابت در کنکور و علمی و تخصصی شدن سوالات تنها کسانی میتوانند در این مبارزه نفسگیر پیروز شوند که با تکنیکها و روشهای مطالعه آشنا باشند.
روش صحیح مطالعه روشی است که با صرف کمترین زمان و انرژی از سویی باعث تسلط کامل دانشآموز بر مطالب کتب درسی شود و از سوی دیگر ثبات معلومات را در ذهن او تضمین نماید. در شمارههای آینده به این مقوله بیشتر پرداخته میشود.
5- بهداشت روان :
تاثیر بهداشت و سلامت روان را بر فرآیند یادگیری، پیشرفت تحصیلی و حفظ و تقویت انگیزه داوطلب نمیتوان انکار کرد. درواقع بهداشت و آرامش روان بستری مناسب جهت نیل به هدف را فراهم میآورد. علت شکست بسیاری از داوطلبان مستعد و کوشا در کنکور عدم تامین آرامش و سلامت روان است. آفتهای بهداشت روان از این قرار است.
الف) افسردگی: افسردگی نوعی غم و اندوه و کاهش غیرطبیعی سطح شادمانی در انسان است. افسردگی موجب میشود داوطلب انرژی لازم را برای دنبال کردن برنامه تحصیلی خود، نداشته باشد و در میانه راه سرد و متوقف شود رابطه میان افسردگی و هجوم افکار منفی و مشغولیت بیش از حد فکر به این افکار و متعاقباً از دست دادن قدرت تمرکز و افت کیفیت یادگیری، کاملاً اثبات شده است.
ب) استرس: استرسهای روانی اگر بیقاعده و بیش از حد معمول باشند آرامش فرد را به مخاطره انداخته و او را از پیشرفت تحصیلی باز میدارند.
ج) ترس از ناکامی: ترس از ناکامی که داوطلبان از آن به عنوان «اضطراب» و «دلشوره» یاد میکنند آفتی است که موفقیت هر داوطلب کنکور را تهدید مینماید. این ترس غیر موجه از آینده تمام وجود داوطلب را تسخیر میکند و بستر مناسب برای رشد و ثبات هرگونه دانش مفید را از بین میبرد.
منبع دریافت این مطلب : شاگرد زرنگ