تنبیه وقت تلف کردن است

واقعاً درمانده‌اید؛ فکر می‌کنید والدین بی‌نظیری هستید. داد می‌زنید؛ سعی می‌کنید دلیل بیاورید: «نه؛ ما خواهرت را نمی‌زنیم. او تنها خواهری است که داری و اگر او را بزنی و زخمی کنی، مدت زیادی زنده نخواهد ماند.» چنین رفتاری با فرزندان همیشه خوب است. دلیل آوردن شیوه تفکر و نحوه حل مسئله‌شان را تغییر می‌دهد و بهره هوشی‌ آنان را می‌افزاید اما رفتارشان را تغییر نمی‌دهد. خودتان هم می‌دانید چون همیشه این عبارت بی‌نظیر را به کار می‌برید: «هزار بار به تو گفته بودم». نتایج آخرین پژوهش‌ها نشان می‌دهد که تنبییه، دستور یا توصیه رفتار انسان را چندان تغییر نمی‌دهد.

تنبیه وقت تلف کردن است

آتلانتیک — یکی از روان شناسان کودک استدلال می‌کند که برای ازبین‌بردن رفتارهای مشکل‌دار در بچه‌ها تنبیه درواقع وقت تلف‌کردن است. این روش را به‌جای تنبیه امتحان کنید.

فرض کنید که یک کودک مشکل‌دار دارید. اگر نوپاست، ممکن است خواهر یا برادر خود را بزند یا زمانی که صبح اول وقت برای رسیدن به جلسه کاری عجله دارید، کفش‌هایش را نمی‌پوشد. اگر نوجوان است، احتمالاً در جروبحث‌های فراوانی که با هم دارید، با حرف‌های زشت و رکیک شما را گلوله‌باران می‌کند. خب، پاسخ این است که تنبیهشان کنید؛ درست است؟

آلن کزدین، رئیس مرکز تربیت فرزندان در دانشگاه ییل، نظر متفاوتی دارد. تنبیه ممکن است سبب شود که شما احساس بهتری داشته باشید؛ اما رفتار بچه را تغییر نمی‌دهد. به‌جای تنبیه، آلن طرف‌دار شگردی اصلاحی است که در آن والدین، تا زمانی که رفتار منفی نهایتاً محو شود، رفتاری را که از بچه می‌خواهند، به‌طور مثبت تقویت می‌کنند.

در حالی که مشغول تهیه مجموعه اخیر گزارش‌هایم درباره کودک‌آزاری بودم، به این تشخیص رسیدم که والدین تقریباً سه دسته هستند. تعداد کمی از والدین ظاهراً به‌طرزی شهودی آنچه باید را به‌نحو مطلوب و کاملی انجام می‌دهند. منظورم مادران و پدرانی است که جدول برنامه روزانه منظمی دارند و بسته‌های میان‌وعده حاوی هویج‌های کوچک ارکانیگ را همیشه دم‌دست آماده دارند. گروه کوچک‌تری از والدین نیز هستند که به‌شکل وحشتناکی با فرزندانشان بدرفتاری می‌کنند و آنان را آزار می‌دهند. اما به‌طور کلی بزرگ‌ترین گروه، والدینی هستند که در این میانه قرار دارند. از بدرفتاری فاصله دارند؛ اما والدین ایدئالی نیز نیستند. گرفتار و مشغول‌اند و همواره زیر فشار عصبی؛ بنابراین یک روز بسیار آسان‌گیر و روز دیگر بسیار سخت‌گیرند. در ارتباط با روان‌شناسی کودک یا از دانش لازم بی‌بهره‌اند یا دانشی که در اختیار دارند، قدیمی و منسوخ است؛ بنابراین خود را به آب‌وآتش می‌زنند تا بفهمند چه باید بکنند.

والدین در این گروه میانه ممکن است به کزدین و مساعدت‌هایش در زمینه تربیت فرزند مراجعه کنند. با کزدین درباره این روش غیرمعمولش صحبت کرده‌ام. در زیر متن ویراسته گفت‌وگوی من با او را می‌خوانید.

کازان: مردم ایده‌های خود را درباره بچه‌داری و تربیت فرزندان از کجا می‌آورند؟ چه چیزی تعیین می‌کند که کسانی که بچه دارند، چه نوع پدر و مادری خواهند بود؟

کزدین: اینکه هر فرد چه جور پدر یا مادری برای فرزندش باشد، تنها از طریق والدین خودش تعیین یا دیکته نمی‌شود؛ مثلاً اکثر کودکانی که موردآزار قرار می‌گیرند، برای فرزندانشان پدر و مادری آزاردهنده نخواهند بود. ازسوی‌دیگر باید گفت برخی مسائل از دو راه منتقل می‌شود؛ یکی از آن‌ها سرمشق قراردادن است. سرمشق و الگوبودن تاثیر بسیاری بر فرد دارد؛ اما والدین اغلب به‌طرزی سازنده و راهبردی از آن استفاده نمی‌کنند. اموری که والدین الگو و نمونه‌ای از آن خواهند بود، بیشترِ مواقع بر چگونگی رفتار کودکان، هم در مقام کودک و هم در مقام بزرگ‌سال، تاثیر می‌گذارد. برای نمونه شیوه‌ای که والدین برای اِعمال انضباط بر فرزندانشان از آن استفاده می‌کنند، همانی خواهد شد که کودکان، هم‌بازی‌ها و همسالان خود را از آن طریق منضبط می‌سازند. والدینی که طعنه و کنایه می‌زنند، کودکی خواهند داشت که برای همسالانش فردی طعنه‌زن با گفتاری کنایه‌آمیز خواهد بود. هر چه یک کودک از طرف پدر و مادرش بیشتر موردضرب‌وشتم قرار گیرد، همسالان خود را نیز بیشتر خواهد زد.

مسئله دیگر این است که مغز ما به‌شکلی ساختار یافته است که در میان موضوعات مختلف، موضوعات منفی را از محیط بیرون بکشد. از دیدگاه نظریه تکامل، اینطور فهمیده می‌شود که مغز ما به‌شکلی انتخابی عمل می‌کند. فرض کنید همراه یا همسر یا فرزندی دارید. اگر او ده کار خوب انجام دهد، تمام حواس شما به آن یازدهمین کاری خواهد بود که شما دوست ندارید و او انجام می‌دهد.

اکنون در میان انتخاب‌های متنوع موجود شروع به جست‌وجو خواهید کرد. آنچه در مخزن [یادگرفته‌ها] دارید، احتمالاً چیزی است که از والدین خود و نیز دیگر اطرافیان و بستگان خود گرفته‌اید.

این چیزی است که توسط شخصیت فرد نیز دیکته می‌شود. برای مثال، شخصیت فرد ممکن است اندکی بی‌محابا و بی‌پروا باشد. برخی ممکن است بیشتر برون‌گرا و برخی بیشتر درون‌گرا باشند و تمام این‌ها نیزعادی است.

تنبیه راه خلاصی از شرّ رفتار منفی کودک نیست.

چیزی که «خُلق‌وخو» نامیده می‌شود، گرایش و وضعیتی فیزیولوژیک است که از لحظه تولدآشکارا قابل‌تشخیص است. برای مثال، کودکان کم‌سن که خلق‌وخویی منعطف و سازش‌پذیر دارند، اگر به‌محض گرسنگی به آن‌ها غذا داده نشود، چندان برایشان سخت نخواهد بود. اگر مادرشان آن‌ها را به‌دست افراد ناآشنا بدهد تا برای مدتی کودک را نگه دارند، شروع به گریه و بغض نمی‌کنند. این‌ها صرفاً تفاوت‌هایی کاملاً عادی در انسان‌هاست. بنابراین همین خلق‌وخوست که میزان تاب‌آوردن والدین مقابل واکنش فرزند را تعیین می‌کند.

یا بیایید فرض کنیم که شما یکی از مادرانی هستید که افسردگی پس از زایمان دارید. اگر این مشکل برای مدت زیادی طول بکشد، واقعاً شیوه بزرگ‌کردن فرزندتان تغییر می‌کند. در چنین وضعیتی شما همدلی و مهربانی کمتری دارید.

بنابراین تمام این‌ها می‌تواند واکنش‌پذیری را کاهش یا افزایش دهد: پدر ومادرتان، شخصیت خودتان که با خلق‌وخو آغاز می‌شود، تاثیر همسالان، والدین دیگران و آنچه در این آخر گفتیم، یعنی فشار عصبی.

واقعاً درمانده‌اید. داد می‌زنید. سعی می‌کنید دلیل بیاورید. فکر می‌کنید والدین بی‌نظیری هستید. گمان می‌کنید که بهترین پدر و مادرِ جهان هستید. می‌نشینید و می‌گویید که «نه؛ ما خواهرت را نمی‌زنیم. او تنها خواهری است که داری و اگر او را بزنی و زخمی کنی، مدت زیادی زنده نخواهد ماند.» همیشه خوب است که با بچه خود چنین کاری کنید. دلیل بیاورید؛ برای اینکه شیوه تفکر و نحوه حل مسئله‌شان را تغییر می‌دهد و بهره هوشی‌ آنان را می‌افزاید. اما رفتارشان را تغییر نمی‌دهد.

بنابراین خوب است که چنین کنید؛ اما ظاهراً رفتار را تغییر نمی‌دهد. هنگامی هم که این روش بی‌نتیجه می‌ماند... البته می‌دانستیم که این روش فایده‌ای ندارد؛ چراکه والدین این عبارت بی‌نظیر را به کار می‌برند که متاسفانه «هزار بار به تو گفتم». آنچه مطالعات و پژوهش‌ها نشان می‌دهند، این است که یک دستور یا توصیه رفتار انسان را چندان تغییر نمی‌دهد.

کازان: این به چه معنی است؟

کزدین: به‌عنوان‌مثال احتمالاً هیچ فرد سیگاری‌ای روی کره زمین نیست که بگوید، «چی؟! سیگارکشیدن برای من بد است؟ چرا به من نگفته بودی؟» گفتن می‌تواند کمک کند؛ اما رفتار را چندان تغییر نمی‌دهد.

والدین ممکن است شروع به استدلال کنند؛ اما حتی اگر نیت خوبی داشته باشند، احتمال دارد که کمی زیاده‌روی کنند: مثل دادزدن، برخورد و تماس فیزیکی، بچه را محکم به این‌طرف و آن‌طرف‌کشیدن. راهی که از طریق آن از شر رفتار منفی کودک خلاص شوید، تنبیه نیست؛ حتی تنبیهی عالی، تنبیهی بسیار خفیف و ملایم و سبُک، مثل اینکه کودک برای مدتی در اتاق تنها باشد یا بحث جدی با کودک، هیچ‌کدام موثر نیست.

این مطلب ادامه دارد ولی ادامه آن به شما نمایش داده نمی شود!
برای دیدن ادامه این مطلب  به صورت کامل باید عضو سایت باشید.  ادامه برخی مطالب سایت (از جمله این مطلب) فقط به اعضا نمایش داده می شود.
اگر قبلاً عضو شده اید و کد و رمز دارید، برای ورود اینجا کلیک کنید: 

اگر عضو نشده اید، عضو شوید و به حدود 50 هزار عضو سایت بپیوندید. عضویت بسیار ساده است و در کمتر از یک دقیقه انجام می شود. 

منبع دریافت این مطلب : ترجمان علوم انسانی


گرداب تربیت بچه

نیویورکر — همه ما این تجربه را داشته‌ایم: در اتاق نشیمن خانه دوستی نشسته‌ایم که به شام دعوتمان کرده است اما از پیش مستحضرمان نکرده که قرار است تمام شب شاهدِ معرکه‌گیریِ بچه پنج‌ساله‌اش باشیم. بچه آواز می‌خواند، می‌رقصد و تمام پیش‌غذاها را می‌بلعد. وقتی تلاش می‌کنی با والدینش صحبت کنی حضرت‌آقا خودش را می‌اندازد وسط. اصلاً چه نیازی هست که والدینش با تو راجع به چیزهایی حرف بزنند که علاقه او را جلب نمی‌کنند، آن‌هم وقتی که می‌توانید همگی راجع به نحوه مرگ همستر او حرف بزنید؟ والدینش هم موافق به نظر می‌رسند؛ از بچه می‌خواهند به تو بگوید راجع به این حادثه چه احساسی دارد. آخرسر شام سرو می‌شود و بچه را به آشپزخانه می‌فرستند تا فرد فلک‌زده‌ای مراقبت از او را به عهده بگیرد. خانه با صدای عربده‌های بچه می‌لرزد. بعد از شام حضرت‌آقا با زبانی تیزتر از قبل بازمی‌گردد. والدینش از او می‌پرسند که چه احساسی دارد، ساعت ده است، خسته شده؟ می‌گوید نه. اما برخلاف او شما حسابی تحلیل رفته‌اید. به‌سوی درِ خانه روانه می‌شوید، قسم یاد می‌کنید که هیچ‌وقت بچه‌دار نشوید یا اگر قبلاً بچه‌دار شده‌اید، قسم می‌خورید که هیچ‌وقت برای دیدار نوه‌هایتان به خودتان دردسر ند‌هید. به خودتان دل‌داری می‌دهید که فقط برایشان پول می‌فرستید.

گرداب تربیت بچه

این جور رفتارها را در گذشته با عنوان «لوس‌کردن» می‌شناختند ولی امروز با عناوینی مثل «تربیت قیم‌مآبانه»1، «تربیت هلیکوپتری»2، «تربیت گلخانه‌ای»3 یا «تربیت‌های کنترلی و کشنده»4 از آن‌ها یاد می‌کنند. اصطلاح تغییر کرده است چون الگوهای رفتاری تغییر کرده‌اند. «تربیت‌ قیم‌مآبانه» هنوز هم با لوس‌کردن همراه است: یک عالم اسباب‌بازی برای بچه بخر و هیچ قانونی وضع نکن. اما دو عامل پیچیده دیگر هم اضافه شده‌اند. یکی از این عوامل اضطراب است: «آیا بچه‌ام تا ابد تحت تاثیر سرنوشت همسترش قرار می‌گیرد؟» یا «آیا جسد همستر را لمس کرده و دستش میکروبی شده؟» عامل دیگری که علاوه‌بر دل‌واپسی و نگرانی به این رفتارها افزوده شده است لذت حاصل از موفقیت است: گورِ پدرِ احساسات بچه، فردا برای ورود به کودکستان قرار مصاحبه دارد. قبول می‌شود؟ اگر نه، اصلاً می‌تواند در دانشگاه خوبی قبول شود؟ تربیت قیم‌مآبانه اخیراً موضوع بسیاری از کتاب‌ها بوده است و تمامی این کتاب‌ها با شدیدترین تعابیر ممکن آن را محکوم کرده‌اند.

بیشترِ ما راجع به آدم‌هایی که در اتاق بچه‌شان موتزارت پخش می‌کنند چیزهایی شنیده‌ایم. در کتاب کشور بی‌عرضگان؛ هزینه‌های بالای تربیت تهاجمی5 (انتشارات برادوی)، هارا استروف مارانو یکی از دبیران ارشدِ سایکولوژی تودی6 در این خصوص می‌نویسد که کمپانیِ بِیبی اینشتاین، یکی از شرکت‌های وابسته به کمپانی والت دیزنی، تازگی‌ها نه‌تنها سی‌دی‌های «بیبی موتزارت» بلکه «بِیبی بتهوون» هم می‌فروشد. هر دو سی‌دی در فرمت دی‌وی‌دی هم عرضه می‌شوند و موسیقی با نمایش عروسکی و سایر تصاویر همراه شده است. براساس ادعاهای کمپانی بیبی اینشتاین این دی‌وی‌دی‌ها برای گروه سنیِ سه‌ماه و بیش‌ازآن طراحی شده‌اند. ازآنجاکه بچه‌ در سه‌ماهگی قادر نیست بنشیند، والدین باید او را جلوی مانیتور نگه دارند و، ازآنجاکه این نوزادان حتی مهارت تمرکز چشمی را هم به‌تازگی کسب کرده‌اند، خیلی سخت می‌شود حدس زد که از این مطالب چه چیز دستگیرشان می‌شود (بنا به ادعای سوزان لین، یکی از روان‌شناسان دانشکده پزشکی هاروارد، هیچ‌چیز دستگیرشان نمی‌شود؛ او به شیکاگو تریبون گفته است: «صنعتِ تولیدِ ویدئوهای مخصوصِ کودکانْ کلاه‌برداری محض است.»)

این دی‌وی‌دی‌ها مثلاً قرار است جدیدترین یافته‌هایِ خطِ مقدمِ آکادمیک را در اختیارتان بگذارند. اما معضل به اینجا منتهی نمی‌شود، مسئله دیگرْ معضل آلودگی‌های محیطی است. مارانو می‌گوید والدینی که دور سر بچه‌هایشان بال‌بال می‌زنند باکتری‌های مهلک را بر روی تمامی سطوح می‌بینند. برای احتراز از این باکتری‌ها در سوپرمارکت می‌توانی باگی‌بگ بخری، کیسه‌ای محافظ که درون چرخ‌دستی خرید قرارش می‌دهی و بعد بچه را درون چرخ‌دستی می‌گذاری. براساس تبلیغات باگی‌بگ، استفاده از این محصول سبب می‌شود از «ویروس‌ها، باکتری‌ها و مایعات بدن» که در چرخ‌دستی خرید به‌جای مانده‌اند در امان بمانید. در نظرسنجی‌ای که مارانو صورت داده است یک‌سوم والدین گزارش داده‌اند که بچه‌هایشان را با ژل‌های دست آنتی‌باکتریال به مدرسه می‌فرستند. دیگر چه کسی به صابون اعتماد می‌کند؟

به‌محض آنکه بچه به کودکستان می‌رود فشار تحصیلی هم آغاز می‌شود. چیزی که دراین‌میان از دست رفته است مجال بازی با عروسک‌های بند‌انگشتی است. مارانو می‌گوید حتی پیش‌دبستانی‌ها هم زمان بازی را با تمرینات ریاضی و مطالعه جایگزین کرده‌اند. هرچه کودکْ بیشتر پیش می‌رود سنگینی بار تحصیل بیشتر می‌شود و توانایی او برای کشیدنِ این بار، حالا به‌تدریج، با آزمون‌های استاندارد مورد سنجش قرار می‌گیرد. مسئولیت این آزمون‌ها به‌عهده «برنامه اقدام برای جلوگیری از عقب‌ماندگی تحصیلی کودکان در سال 2001» است. نتایج آزمون‌ به‌صورت کمّی عرضه می‌شوند و بدین‌ترتیب می‌توان نتایج هر کودک را با حدِ میانگین، حدِ آرمانی و بچه همسایه مقایسه کرد. والدینِ بلندپرواز ممکن است از همان دورانِ کودکستانْ استخدامِ معلم خصوصی را آغاز کنند. براساس گفته‌های مارانو درحال‌حاضر صنعتِ تدریس خصوصی در ایالات‌متحده آمریکا ارزشی معادل چهارمیلیارد دلار دارد و بخش اعظمِ این رقم صَرف کودکانی می‌شود که در مدارس ابتدایی تحصیل می‌کنند. (برخی از معلمان خصوصی‌ای که موسسه پرینستون ریویو، موسسه‌ای خصوصی برای تدارک معلمان خصوصی، به خانه‌ها می‌فرستد دستمزدی نزدیک به چهارصد دلار در ساعت دریافت می‌کنند.) اگر معلم خصوصی نتواند جادو کند، آن‌وقت والدین بلندپرواز می‌توانند با مدرسه چانه بزنند و ادعا کنند که بچه‌هایشان نیازهای خاصی دارند و به‌خاطر این نیازهای خاص آزمون‌های استاندارد آن‌ها باید بدون درنظرگرفتن زمان انجام شود. براساس گزارش مجله اسلیت در سال 2005 در واشنگتن.دی‌.سی، هفت الی نُه‌درصد دانش‌آموزانی که در آزمون اس‌.ای.‌تی7 زمان اضافی در اختیارشان گذاشته شده بود به‌طور متوسط موقعیتی بهتر از سایرین داشتند. نمراتِ این دانش‌آموزان، بدون درنظرگرفتن این معافیت و دوشادوش دانش‌آموزانی که مجبور بودند باوجود عامل زمان در امتحان شرکت کنند، به دانشگاه‌ها فرستاده شد.

کودکانی که تحت تربیت قیم‌مآبانه قرار گرفته‌اند، اغلب نه‌تنها با برنامه تحصیلیِ بسیار سنگینی مواجه می‌شوند بلکه فعالیت‌های فوق‌برنامه توان‌فرسایی نیز احاطه‌شان می‌کند: کلاس تنیس، کلاس زبان ماندارین، باله و... . تلقی عمومی این است که فعالیت‌های فوق‌برنامهْ مسئولین پذیرش در دانشگاه‌ها را تحت‌ تاثیر قرار می‌دهد. ازطرفی این فعالیت‌ها بچه‌ها را از خیابان‌ها دور نگه می‌دارد (به‌تعبیر یک کتاب، «سرِ کلاسِ ورزشِ لاکراس، نمی‌توانی ماری‌جوانا بکشی یا رفیق فاسقی پیدا کنی»). وقتی که تابستان از راه می‌رسد، بچه‌ها اغلب به کمپی مربوط به مهارتی خاص فرستاده می‌شوند. فعالیت‌های فوق‌برنامه و کمپ‌ها حوزه‌هایی هستند که به احساس رقابت والدین، که درواقع مقصر اصلی کل ماجرا هستند، دامن می‌زنند. چطور می‌خواهید به مادر دیگری توضیح بدهید که، درحالی‌که بچه او سرتاسر تابستان در کمپِ زیست‌شناسیِ دریازیان به بررسی نرم‌تنان می‌پرداخته، بچه شما در کمپی قدیمی و معمولی بوده، مهره نخ می‌کرده و بیسکویت کِرِم‌دار می‌خورده است؟

عاقبت، نوبت به داوریِ نهایی می‌رسد: درخواستِ پذیرش از دانشگاه. مسئولین پذیرش می‌گویند نمی‌دانند درموردِ فرم‌های درخواستِ پذیرشِ این روزها چه برداشتی باید داشته باشند؛ بسیاری از این فرم‌ها را به‌وضوح شخصی جز خود متقاضی پذیرش پر کرده است. اگر والدین حس‌وحال انجام این کار را نداشته باشند می‌توانند به آیوی‌وایز روی‌ بیاورند، سرویسی که در ازای مبلغی در حدود سه‌ هزار تا چهل‌هزار دلار، دوره‌ای برگزار می‌کند که به دانش‌آموز آموزش می‌دهد چطور خود را در دانشگاه جا کند. خدمات آیوی‌وایز مشتمل بر چنین مواردی است: «کمپ آموزشِ اپلیکیشن» درخصوص اینکه چطور فرم‌ها را پر کنیم و «کارگاه ساده‌نویسی» درمورد اینکه چطور مقاله درخواست پذیرشمان را به «قالبِ مطلوب برای پذیرش» دربیاوریم. بااین‌حال والدین محتاط حتی تا زمان درخواستِ پذیرش هم صبر نمی‌کنند. آیوی‌وایز به دانشجویان سال اول و دوم دبیرستان نیز، درباره اینکه چه واحدهایی را بردارند یا چه فعالیت‌های فوق‌برنامه‌ای را انتخاب کنند، مشاوره می‌دهد. بدین‌ترتیب بعد از گذشت دو یا سه سال، یعنی وقتی که فرایند ِدرخواستِ پذیرش آغاز می‌شود، دانش‌آموزها به‌یک‌باره با این کشف دردناک مواجه نخواهند شد که وقتشان را صرف کلاس‌ها و کلوب‌هایی کرده‌اند که به ‌مذاقِ کمیته پذیرش خوش نمی‌آیند.

قاعدتاً وقتی که دانش‌آموز به دانشگاه می‌رود وقت آن می‌رسد که تربیت قیم‌مآبانه پایان پیدا کند، اما بسیاری از پدر و مادرها یا کارمندانِ آن‌ها، از طریق ایمیل، مقاله‌های ترمِ بچه‌ها را تصحیح می‌کنند. بسیاری از والدین برای کنترل فعالیت‌های بچه‌هایشان تلفن‌های همراهی به آن‌ها می‌دهند که به امکانات کنترل با جی.پی.اس مجهز هستند. به‌نظر مارانو، تلفن همراه -که به بچه‌ها این امکان را می‌دهد که درخصوص هر موضوع، هر تصمیم و هر «بارقه‌ای از تجربه» با والدینشان مشورت کنند- درواقع به دستیار تکنولوژیک تربیت قیم‌مآبانه بدل شده است. مارانو می‌گوید بعضی از والدین به زنگ‌‌زدن هم رضایت نمی‌دهند. آن‌ها در شهر محل تحصیل فرزندشان خانه دیگری می‌خرند. براساس گزارشی جدید درمورد این مسئله، که در تایمز به چاپ رسیده است، بچه‌ها احتمالاً فقط در آغاز اعتراض می‌کنند؛ دانشجویی در دانشگاه کلورادو در این‌باره به تایمز گفته است وقتی می‌فهمد والدینش، که در مریلند ساکن‌اند، در فاصله یک‌ربعی دانشگاهِ او خانه‌ای چهارخوابه خریده‌اند پیش خود این‌طور فکر کرده است: «شما منو دست انداختید؟ دارید منو دورتادورِ کشور تعقیب می‌کنید؟» اما بعد کم‌کم از این جریان خوشش می‌آید: «یک‌دفعه دیدم جوری شدم که تا وقتی مامانم نمیاد اینجا، لباس‌هامو نمی‌شورم.» از خودم می‌پرسم که واقعاً خودش لباس‌هایش را می‌شست؟

این مطلب ادامه دارد ولی ادامه آن به شما نمایش داده نمی شود!
برای دیدن ادامه این مطلب  به صورت کامل باید عضو سایت باشید.  ادامه برخی مطالب سایت (از جمله این مطلب) فقط به اعضا نمایش داده می شود.
اگر قبلاً عضو شده اید و کد و رمز دارید، برای ورود اینجا کلیک کنید: 

اگر عضو نشده اید، عضو شوید و به حدود 50 هزار عضو سایت بپیوندید. عضویت بسیار ساده است و در کمتر از یک دقیقه انجام می شود. 


درباره مدرسه سلام نجم - مدرسه ی خوب کجاست

گفتگوی تیزلند با جناب آقای مقسمی درباره مدرسه ی سلام نجم الثاقب.

تمام صحبت های ما برای این است تا به شما کمک کنیم که یک مدرسه ی خوب برای فرزندتان انتخاب کنید و فراموش نکنید که مدرسه ی خوب وجود ندارد، مدرسه ی خوب برای فرزند من وجود دارد.

شما باید ببینید با توجه به شرایط مدارس مختلف کدام مدرسه برای فرزند شما مناسب است.با توجه به شرایط و روحیات و توانمندی های فرزند شما.

برای شنیدن فایل صوتی گفتگوی تیزلند با آقای مقسمی اینجا کلیک کنید.

گفتگوی امروز ما با جناب آقای مقسمی، درباره مدرسه نجم الثاقب است که از آن مدرسه فارغ التحصیل شدند و با آوردن رتبه ی 44 درکنکور سراسری، در دانشگاه شریف مشغول به تحصیل شدند.

این فایل صوتی راهنمایی است برای پدرها و مادرها برای انتخاب مدرسه برای فرزندانشان.

سوابق مدرسه سلام نجم را بیان کنید

این مدرسه چهارمین مدرسه ای بود که وارد مدارس سلام شد با محوریت دبیرستان انرژی اتمی و زیر نظر مرحوم آقای حجاریان فعالیت می کرد.

یک تفاوت مدرسه سلام نجم با دیگر مدارس سلام این بود که قبل از پیوستن به مدارس سلام، در قالب مدرسه ای با نام نجم الثاقب فعالیت می کرد.مدیریت مدرسه از ابتدای تاسیس تا سال گذشته با آقای مهندس میرزا محمد بود که اخیرا یکی از مشاورین با سابقه ی این مدرسه مدیریت را به عهده گرفتند ولی کماکان آقای میرزا محمد نقش نظارتی در فعالیت مدرسه رو حفظ کردند.

امکانات مدرسه ی نجم چه بود؟

4 بخش جانبی مدرسه که شامل آزمایشگاه، اتاق کامپیوتر، نمازخانه و کتابخانه می شود را داشت.

از نظر نظافت چگونه بود؟

مدرسه از لحاظ نظافت خوب بود.مدرسه یک بنای کلنگی بود که قبلا مسکونی بوده و به تازگی هم از نظر ظاهری بازسازی شده است.

مدرسه ی نجم از لحاظ جنبه مذهبی چگونه بود؟

جنبه ی مذهبی بالا بود.افرادی که مدرسه را اداره می کردند از جمله مدیریت و مسئولین کاملا مذهبی بودند.هم به خاطر مسئولین مدرسه هم به خاطر محلیت مدرسه.منطقه،منطقه ی مذهبی نشین بود و بافت منطقه مذهبی بود.

نماز جماعت هر روز ظهر برگزار می شد ولی سختگیری نبود.بچه ها دعوت به نماز می شدند ولی اگر کسی نماز نمی خواند اجباری در کار نبود.

 این مدرسه از لحاظ آموزشی و درسی چگونه بود؟

قسمت آموزشی مدرسه خروجی خوبی داشت.از سال 87 تاکنون نتایج خوب بوده و بهترین خروجی سال 87 بوده است.

از نظر فشار درسی چگونه بود؟

مدرسه خروجی خوبی داشت ولی محتوای آموزشی بیش ار حد سنگین بود و ما همیشه با حجم بسیار زیادی از درس و تکلیف مواجه بودیم.به طوری که تمام وقت ما را پر می کرد.ما حتی تابستان هم باید مدرسه می رفتیم.خرداد که امتحانات تمام می شد از اواسط تیر مدرسه ها شروع می شد تا خرداد سال دیگر.

این مدرسه چه خوبی هایی داشت؟

این که سال اول که بچه ها وارد این مدرسه می شدند این باور را داشتند که مدرسه یک برنامه ی 4 ساله برای آنها دارد نه برنامه یک ساله که هرسال بخواهد تمدید شود.جو اخلاقی خوب فارغ از جو مذهبی

از نظر بعد آموزشی چه ایرادی می توانید به مدرسه نجم وارد کنید؟

درآموزش آن دوره هم حجم زیاد بود هم محتوا.هدف این بود که مطالب بیشتری آموزش داده شود تا بچه ها قوی تر شوند.ولی بچه ها این مطالب را سطحی تر یاد می گرفتند.حجم زیاد وعمقش کمتر شده بود.

مشاور تحصیلی جداگانه برای کلاس ها تاثیری داشت؟

هرپایه مشاور جداگانه داشت.بودن مشاور چیز خوبی است چون یک نفر به شرایط تحصیلی بچه ها توجه بیشتری داشت و حتی وارد بحث های روحی و روانی می شد و به نوعی محرم راز بود.مشاور وقت معلم را بهینه می کرد

 

منبع دریافت این مطلب : سرزمین تیزهوش ها


به سرزمین تیزهوش ها رای بدهید

سلام. ما توی جشنواره وب ایران که هر سال برگزار می شه شرکت کردیم و از شما می خواهیم که به ما رای بدید.

رای دادن به سرزمین تیزهوش ها خیلی خیلی ساده است. 

کافیه که روی اون مثلث آبی گوشه بالای سایت که نوشته «جشنواره وب» کلیک کنید. این صفحه باز می شود که باید روی آن علامت قلب کلیک کنید و آن را قرمز کنید:

 

بعد از کلیک روی قلبی که نشانه ی مهربانی شماست، اگر این صفحه باز شد:

روی ورود با گوگل+ بزنید.

این صفحه نشون داده می شه:

روی کلید Allow کلیک کنید. ممکنه صفحه برای شما فارسی باز بشه:

این جا روی «اجازه دادن» کلیک کنید.

این صفحه نشون داده می شه که یعنی شما محبت کردید و به ما رای دادید:

 

توجه : بعضی وقت ها ممکنه شما توی گوگل Login نکرده باشید که لازم می شه توی گوگل Login کنید. که خودتون بلد هستید.

بنابراین ممنون می شیم اگه زحمت بکشید و برای رای دادن به ما این چند کلیک رو انجام بدید. 

 

در صورت برنده شدن سرزمین تیزهوش ها در جشنواره وب، به مدت یک هفته تمام محصولات فروشگاه کتاب نیمکت بوک با تخفیف 25 درصد و ارسال رایگان تقدیم خواهد شد.

 

ممنونیم

ورود منابع کمک آموزشی غیر استاندارد به مدارس ممنوع است

ورود منابع کمک آموزشی غیر استاندارد به مدارس ممنوع است

به گزارش تیزلند، به نقل از گروه استان‌های باشگاه خبرنگاران جوان از ارومیه؛ به نقل پایگاه اطلاع رسانی آموزش و پرورش آذربایجان غربی، معاون پژوهش، برنامه ریزی و نیروی انسانی اداره کل آموزش و پرورش استان گفت: سند تحول بنیادین سند بالادستی آموزش و پرورش بوده و در آن جایگاه مدرسه ، مربی و متربی و همه مشخص و تعریف شده است و در خود این سند هشت هدف کلان همراه با 15 راهبرد اجرایی و 23 هدف عملیاتی با 131 راهکار اجرایی، گنجانده شده است.

ابراهیم محمدی بیان کرد: در این راهکارهای اجرایی اولین راهکار طراحی، تدوین و اجرای برنامه درس ملی است و یکی از اهداف این برنامه متناسب سازی حجم کتب درسی با محتواهای آموزشی است.

وی افزود: در این راستا کتب جدید التالیف از پایه اول ابتدایی شروع شده و تا امروز تا پایه دهم همه کتابهای دانش آموزان جدید التالیف هستند که در حال تدریس هستند.

محمدی اضافه کرد: برای اینکه بتوان در مدارس کتابها را به نحو احسن آموزش داد همه ساله برای معلمان دبیران، هنرآموزان و آموزگاران و هرکس که به نوعی با این کتابها مرتبط است کلاسها و دوره های آموزشی ضمن خدمت برگزار می شود و انتظار می رود این کتابها در کلاسهای درسی تدریس شوند.

وی اظهار کرد: به علت روشهای سنتی غلط که در مدارس مرسوم است متاسفانه معلمان ما اصل کتاب را در برخی از مدارس که یک محتوای متقن و سند است کنار می گذارند و یک رسانه و کتاب دیگر معرفی می کنند که از انتشارات دیگر و مختلف منتشر شده است.

محمدی ادامه داد: محتوای این نشریات قطعا با محتوای کتابهای جدید التالیف متناسب سازی نشدند و دانش آموزان ما دچار نوعی سر در گرمی در آموزش شدند.

وی اضافه کرد: 18 ماه است کارگروه ساماندهی مواد و منابع آموزشی و پرورشی راه اندازی شده در استان که وظیفه آن این است که غیر از کتابهای درسی هر کتابی که می خواهد وارد مدارس شود باید از کارگروه مجوز داشته باشد و این یک اقدام ابتکاری است .

محمدی گفت: در این کارگروه اگر یک فرد، موسسه و یا انتشاراتی خواهان تبلیغ و توزیع کتابهای خود است کتاب وی در کارگروه بررسی شده و مجوز دریافت می کند.

معاون پژوهش، برنامه ریزی و نیروی انسانی اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان غربی گفت: غیر از کتب درسی، منابع آموزشی که به عنوان کمک درسی، راهنمای معلم، کتاب کار معرفی می شوند دو دسته هستند.

وی گفت: یک دسته شامل کتابهایی است که سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برای آنها مجوز صادر می کند و هر ساله در کتابنامه رشد عناوین آنها وارد می شود و اینها به مدارس ابلاغ می شود به عنوان منابع کمک درسی قابل استفاده هستند.

محمدی بیان کرد: بخشی دیگر از این کتابها و رسانه نیز توسط کارگروه مجوز دریافت می کند و در غیر از این دو مورد استفاده از هر گونه منبع آموزشی اعم از کتاب، سی دی، مجله، جزوه، کتاب راهنما و کتاب کار که در این ردیف نگنجد ممنوع بوده و هیچ معلمی حق ندارد از این کتابها امتحان اخذ کرده و یا اولیا را به استفاده و تهیه این کتابها ملزم کند.

وی افزود: ما تیم های نظارتی تشکیل دادیم و به صورت تصادفی از این مدارس بازدید می کنند و در صورت تخلف با آنها برخورد می شود.

منبع دریافت این مطلب : باشگاه خبرنگاران جوان