با اطمینان خاطر در امتحان شرکت کنید، مثبت اندیشی کنید. همواره جملاتی مثل «آماده ام» و «به خوبی از عهده آن بر می آیم» را چند بار تکرار و نگرانی را از خود دور کنید....
اینفوگرافیک زیر را از دست ندهید.
کلمات کلیدی : اینفوگرافیک | اینفوگرافیک آموزشی | اینفوگرافیک جالب | اینفوگرافیک دانش آموزی | امتحان | چگونه در امتحان نمره بیست بگیریم | امتحان کتبی | گرفتن نمره خوب برای امتحان
منبع دریافت این مطلب : خبرگزاری شبستان
1. تحول و اصلاح آموزشوپرورش الزاماتی دارد که در این مجال به چند مورد آن اشاره میشود. اکنون در کشور ما میان دو نهاد مهم و تاثیرگذار تعلیموتربیت یعنی نهاد خانواده و دولت در اهداف، با وجود بعضی همپوشانیها، تعارضهای اساسی وجود دارد. خط قرمز خانواده، آینده تحصیلی و شغلی فرزندش است و خط قرمز دولت سیاست رسمی آن است. در سال جاری دولت 25 هزار میلیارد تومان در آموزشوپرورش برای اهدافی هزینه میکند. خانواده هم چیزی در همین حدود برای اهدافی دیگر هزینه میکند. این تعارض سبب شده که هم سرمایههای مادی کشور هدر رود هم سرمایههای معنوی که مهمترین آن، ضایعکردن استعداد و خلاقیت و روان میلیونها فرزند این دیار است. امروزه هزینههایی که خانواده در مدارس غیرانتفاعی، موسسات کنکور و زبان و کامپیوتر و کلاسهای خصوصی و کتابهای کمکآموزشی و غیره میکند اگر بیشتر از هزینهای که دولت در آموزشوپرورش میکند نباشد کمتر نیست. جملگی هزینههای خانواده هم تقریبا برای آینده شغلی فرزندش است و قبولی در کنکور. تعارض اهداف خانواده و دولت باعث شده که برای موسسات کنکور فرصتسازی شود. اکنون این موسسات از دوره ابتدایی تا کنکور دکترا فعالیت گسترده دارند و حتی افزون بر آگهیهای فراوان تبلیغاتی، برنامههای صداوسیما را خریدهاند. فراموش نمیکنم که در تاریخ ٢٠ آبان امسال ساعت شش عصر دیدم کانالهای یک و دو و سه و آموزش درس کنکور داشتند و چهار موسسه کنکور برنامههای خود را با تبلیغات فراوان و هیجانانگیز ارائه میدادند. اکنون رانتی که در حاشیه موسسات معروف کنکور پدید آمده بهمراتب بیشتر از آن پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی است. وزارت آموزشوپرورش امروز در حاشیه آن موسسات کنکور قرار گرفته و اینهمه سروصدا و تبلیغات پیرامون کنکور برای ورود به دانشگاههای معروف است. ظرفیت این دانشگاهها هم محدود است و چه یک موسسه کنکور در کشور باشد چه دهتا یا صدتا، این موسسات ظرفیت دانشگاهها را بالا نمیبرند بلکه با تبلیغات خود فقط رقابت کنکور را تشدید میکنند. شایسته است دولت تکلیف خود را با کنکور و موسسات پیرامون آن روشن کند. اگر کنکور، اصل است چنانکه در تلویزیون جمهوری اسلامی هرروز تبلیغ میشود پس درِ آموزشوپرورش را ببندید و شرط دیپلم را برای ورود به دانشگاه بردارید و تعلیموتربیت کشور را به موسسات کنکور بسپارید؛ اگر تعلیموتربیت در مدرسه اصل است، پس چرا برای کنکور فکری نمیشود یا لااقل در رسانه ملی درباره کنکور و آسیبهای آن کار نمیشود، نه تبلیغات گسترده پیرامون آن. آیا رسانه ملی ما تا کنون یکصدم زمان پخش آگهیهای کنکور، به آسیبهای کنکور پرداخته است؟ البته در رسانه ملی ما اساسا تکلیف ارزشها روشن نیست. ازیکسو میگویند اقتصاد مقاومتی، ازدیگرسو از صبح تا شب با آگهیهای بازرگانی مردم را به مصرفگرایی بیشتر تشویق میکنند. ازیکطرف یک دکتر تغذیه دارد در یک برنامه از مضرات خوردن تنقلاتی مثل چیپس و پفک یا نوشابه میگوید ازطرفدیگر وسط همان برنامه آگهی بازرگانی همان تنقلات پخش میشود. نمیدانم مسئولان اصلا تلویزیون تماشا میکنند یا نه؟ شبکههای عمومی و ملی کشورهای سکولار و غیردینی یا اصلا آگهی بازرگانی پخش نمیکنند یا دقایق محدود، حق پخش دارند. بهعنوانمثال شبکه ZDF آلمان فقط میتواند روزی ٢٠ دقیقه آگهی بازرگانی پخش کند آن هم نه در زمانهای پربیننده و رسالت اصلیاش اشاعه و تبلیغ فرهنگ آلمانی است. در کشور ما که اسلامی است و برای برپایی این نظام، آن همه ایثارگری شده و خونهای پاک ریخته شده در عمل میبینیم که تلویزیون آن دوشنبهبازار و سهشنبهبازار شده و آگهیهای بازرگانی آن بیحسابوکتاب است و اینهمه مردم را به اجناس لوکس و مصرفی تشویق میکند.
باری با هزینههایی که خانواده سالانه فقط برای کنکور میکند میتوان چند دانشگاه بزرگ و مادر مثل دانشگاه تهران و شریف ساخت. گویا ما در نابودی سرمایههای مادی و معنوی خود استادیم.
غرض اینکه اکنون میان خانواده و دولت از جهت اهداف تربیتی شکاف بزرگی وجود دارد و این باعث شده که سرمایههای مادی و معنوی کشوری در این کشاکش، سایش و فرسایش پیدا کند. تا آنجا که من اطلاع دارم در هیچ کشور دیگری چنین شکافی وجود ندارد. برای پرکردن این شکاف دولت نقش و مسئولیت بیشتری دارد چراکه سیاستگذار و برنامهریز است. دولت باید بهنحو آگاهانه و مسئولانه در اهداف آموزشوپرورش تجدیدنظر کند و اهداف واقعبینانه و شدنی را سرلوحه کار خود قرار دهد و با خانواده وارد گفتوگو و تعامل شود و از رهگذر این گفتوگو ازیکطرف تا آنجا که امکان دارد اهداف خود را با اهداف خانواده همسو کند مثل آموزش زبان و کامپیوتر در سطحی که خانواده انتظار دارد و ازطرفدیگر اذهان پدران و مادران را هم نسبت به منطق تعلیموتربیت، هم نسبت به آسیبهای نمرهمحوری و کنکورمحوری و مدرکمحوری روشن کند. ضمن اینکه باید دغدغه خانواده را نسبت به آینده شغلی فرزندش ملاحظه کرد اما باید صادقانه با خانواده وارد گفتوگو شد و به آن گفت در کشور چه یک موسسه کنکور وجود داشته باشد چه هزارتا، به ظرفیت دانشگاه شریف یا تهران چیزی اضافه نمیشود. باید به خانواده گفت اگر میخواهی فرزندت در کنکور قبول شود باید تفریحات سالم و نشاط و شخصیت نیرومندی داشته باشد. لازم است علاوه بر مدرک تحصیلی مهارتها و درسهای زندگی را هم بداند و اخلاقی و مسئولیتپذیر باشد. باید به خانواده گفت شما حق دارید دغدغه آینده شغلی فرزند خویش را داشته باشید و برای او هر کاری که میتوانید انجام دهید اما اخلاقا حق ندارید او را زیر چرخ نمره و امتحان و کنکور افسرده و پریشان و نابود کنید. اکنون موسسات کنکور دست گذاشتهاند روی نبض خانواده و با بداخلاقی تمام هم هزینه خانواده را میبلعند هم استعداد فرزندان این دیار را ضایع میکنند و دولت و بهخصوص رسانه ملی بهجای روشنگری، با آنان خواسته یا ناخواسته همراهی میکنند. واقعا چه ضرورتی دارد فرزندان ما از دوره ابتدایی وارد رقابت فرساینده کنکور شوند. تبلیغات این موسسات تا آنجا بالا گرفته که حتی نخبهترین دانشجویان این کشور که در دانشگاه شریف و تهران و امیرکبیر در حال تحصیلاند در مقابل این موسسات منفعل شوند و در کنکورهای فوقلیسانس و دکترای آنها مکرر شرکت کنند. اگر یک دانشجوی نخبه نتواند برای آینده تحصیل خود برنامهریزی کند و منفعل باشد و دیگران برای او برنامهریزی کنند، چگونه میتواند برای فردای این کشور با ذهن فعال و خلاق، برنامهریزی کند و چگونه فردا میتواند برای مشکلات زندگی خود برنامهریزی کند و با شکیبایی آنها را مدیریت کند. از این بدتر، وقتی شکافی بزرگ میان اهداف خانواده و دولت باشد و دولت بهصورت یکسویه و آمرانه اینهمه بر اهداف خود اصرار ورزد، آنوقت حتی معاونان و کارشناسان ارشد آموزشوپرورش میبایست صبح در وزارتخانه حضور پیدا کنند و از گفتمان رسمی دم بزنند و بهخاطر مناسبات شغلی خود، خود را همراه و همسو با دولت نشان دهند و عصر بروند بچههای خود را در موسسات زبان و کامپیوتر و کنکور ثبتنام کنند.
2. ضروری است ما بهعنوان کارشناس یا تئوریپرداز در حوزه تعلیموتربیت این رسالت را آگاهانه بهدوش بگیریم و صادقانه و مجدانه با دولت وارد گفتوگو شویم. مسئله سرنوشت میلیونها انسان آسیبپذیر و بیپناه است که بهخاطر نگاه نادرست دولت و خانواده و اهداف متعارضشان در معرض آسیباند. دولت با نگاه خاص خود آموزشوپرورش را زمینگیر کرده و خانواده با نگاه کنکورمحور و مدرکمحور خود فرزندش را به بند کشیده و هر دو به منطق تعلیموتربیت توجه ندارند. دولت میخواهد در آموزشوپرورش هم سیاستگذاری و برنامهریزی کند هم مدیریت و تصدیگری؛ میخواهد صد هزار مدرسه را تابع یک الگویی که از مرکز صادر میشود اداره کند. میخواهد میلیونها جوان هم دانشمند و اندیشمند شوند هم تابع سیاستهای آن. میخواهد با نمره و امتحان و اکراه و اجبار آموزههای مختلف را در مدارس آموزش دهد و به آسیبهای آن کمتر توجه دارد. به قول مولانا:
نور باقی پهلوی دنیای دون
شیر صافی پهلوی جوهای خون
چون در او گامی زنی بیاحتیاط
شیر تو خون میشود از اختلاط
آموزههای دینی و معنوی، فضای مقدس و روحانی میطلبد معلم و مربی اخلاقی و معنوی میخواهد. در آموزشوپرورش رسمی باید این فضاها را به وجود آورد. اگر دولت ما فقط به این یک مسئله عمیقا توجه کند که آیات شریفه قرآن را با نمره و امتحان نمیتوان و نباید آموزش داد آنگاه راه این گفتوگو باز میشود. ما بهعنوان کارشناس باید با دولت چهرهبهچهره شویم و این مسائل را صادقانه بگوییم و نهراسیم، نه اینکه ظاهرسازی کنیم و آدرس غلط بدهیم. سالها است که بعضی از دوستان کارشناس ما که ازقضا ارتباط وثیق و محکمی هم با دولتها دارند، دائما دارند آدرس غلط میدهند و دولت هم ظاهرا یکبار از ایشان نمیپرسند که چرا آنچه میگویید در عمل رخ نمیدهد.
3. سالهای بعد از انقلاب، با وجود اینکه دولتها در اهمیت آموزشوپرورش و جایگاه مقام معلمان سخن گفته و شعارهای زیادی دادهاند اما در عمل تقریبا در هیچ دولتی مشکلات و مسائل آموزشوپرورش مسئله اول یا دوم و حتی سوم یا چهارم نبوده فقط در دولت سازندگی شخص وزیر، جناب دکتر نجفی، مدیری قوی و توانا و لایقی بود و به نظرم قویترین وزیر آن دولت بودند و بههمینخاطر توانستند کارهای مفیدی در آموزشوپرورش انجام دهند. در دولت اصلاحات هم وزرای آموزشوپرورش قوی نبودند و در دولت بعد از اصلاحات هم که مسئله لایدرک و لایوصف است و به آموزشوپرورش و بهخصوص به ساختارش آسیبهای جبرانناپذیری وارد شد. در دولت فعلی هم ظاهرا تا کنون مشکلات و مسائل آموزشوپرورش اولویت نداشته است. در ملاقات حضوری که سه، چهار سال پیش با رئیس دولت اصلاحات دست داد به جناب ایشان بهصراحت گفتم اگر از مشروطه بهاینسو در یک دولت میبایست پرداختن به مسائل آموزشوپرورش در صدر دولت قرار میگرفت دولت شما بود که چنین نشد. چراکه از ایشان انتظار میرفت مسائل فرهنگی و آموزشی در صدر دولتش قرار گیرد نه رئیس دولت بعدی. بهطورکلی در کشور ما همواره مسائل سیاسی اولویت داشته و در صدر قرار گرفته است. در این فضا مسائل فرهنگی و آموزشی یا نادیده گرفته میشود یا در فرودست قرار میگیرد. اکنون سیزده چهارده میلیون دانشآموز با اعمال شاقه و برای نمره و دیکته و امتحان و کنکور هرروزه تحت فشار و استرساند و هیچ مکانیسم دفاعی هم ندارند بهخصوص در دوره ابتدایی. ولی کمتر مشاهده شده که اندیشمندان و روشنفکران و گروههای سیاسی اصلا چنین مسائلی برایشان مسئله باشد و به آن بپردازند. حتی سیاستزدگی بیشوکم در گفتمان روشنفکران ما هم پررنگ است؛ بنابراین شایسته است روی این مسئله بیشتر کار شود که اولا برای دولتمردان و گروههای سیاسی و اندیشمندان مشکلات و مسائل اصلی آموزشوپرورش مسئله شود؛ ثانیا لازم است از زاویه فرهنگ و آموزش به آن مسائل پرداخت نه سیاست؛ یعنی شیفت کرد از اصالت سیاست به اصالت فرهنگ. چراکه وقتی سیاست در فرهنگ و آموزش دخالت کند اوضاع رو به وخامت مینهد.
4. برای تحول و اصلاح آموزشوپرورش دستکم دو کار ضروری است. نخست اینکه تحول و اصلاح آموزشوپرورش نیاز به یک نهضت روشنگری فراگیر دارد. اکنون اغلب نسبت به منطق تعلیموتربیت، جهل مرکب داریم؛ یعنی نمیدانیم که تربیت چیست اما تصور میکنیم که میدانیم. بر همه ما فرض است که مجدانه بکوشیم تا از این جهل مرکب به جهل بسیط گذر کنیم یعنی بدانیم که نمیدانیم تربیت چیست. کلید تحولات آینده آموزشوپرورش در این گذروگذار است. اگر از این گذر مسئولانه و آگاهانه عبور کنیم آنگاه دیگر دولت با نگاه آمرانه آموزشوپرورش را اداره نخواهد کرد. خانواده افزون بر مدرک تحصیلی فرزندش، به تربیت اخلاقی و مسئولیتپذیری او نیز همت میگمارد، معلمان و مربیان نگاه انسانیتر به تربیت خواهند کرد، میان نهاد دولت و خانواده بهطور طبیعی همسویی و تعامل به وجود خواهد آمد و تربیت انسانی خلاق و نقاد و اخلاقی هدف نهایی خانه و مدرسه میشود؛ بچهها دیگر در خانه و مدرسه برای نمره و امتحان زیر فشار و استرس قرار نخواهند گرفت و محیط تربیت در خانه و مدرسه شوقانگیز و بانشاط میشود. برای اینکه کلیگویی نکرده باشم به یک مورد اشاره میکنم و میگذرم. اکنون در دوره ابتدایی درس دیکته وجود دارد و هرساله ارزشیابی هم میشود. این درس به بچهها فشار و استرس وارد میکند. بچهها درس را امروز میخوانند و شب باید مشق آن را بنویسند و فردا دیکته آن را. دیکته در آن زمان برای بچهها تکلیف دشواری است ولو واژهها به نظر ساده باشند؛ واژههایی مثل کتاب و مدرسه و باران و نان و مادر و قلم و دفتر و انار و سیب. چراکه بچهها در حال یادگیری و تلوتلوخوردن هستند و ذهنیت درست و شفافی از نوشتن و واژهها ندارند بهخصوص که ساختار زبان فارسی هم پیچیده است. اگر ما فرایند تحصیل را دستکم یک دوره ٥ یا ٩ یا ١٢ساله در نظر بگیریم طبیعی است که بچهها اکثر واژهها را بهمرور زمان فرامیگیرند و دیگر نیازی نیست که واژهها را امروز درس بدهیم و فردا دیکته بگوییم که این فرایند منجر به فشار و استرس میشود و فشار و استرس اساسا قدرت یادگیری را پایین میآورد و بیجهت بچه و خانواده و معلم را درگیر خود میکند؛ اما در خصوص واژههای نادر که در نوشتن آنها باید بیشتر دقت کرد مثل قریب و غریب و یا صواب و ثواب یا خوار و خار میتوان در پایان هر دوره تحصیلی جداگانه آموزش داد؛ اما از این مهمتر میتوان بهجای درس دیکته، خواندن داستان و رمان را توصیه کرد؛ یعنی در دوره ابتدایی و راهنمایی بچهها دویست، سیصد داستان کوتاه بخوانند؛ آنوقت هم با علاقه و نشاط درس خواندهاند هم مشکل دیکتهشان حل شده و کیست که نداند با خواندن داستان و رمان ذهن بچهها خلاق میشود و انشای آنها خوب میشود و حس زیباییشناسیشان پرورش پیدا میکند. یا بهجای مشق شب، هنر خطاطی را فرابگیرند، یعنی هر شب یک بیت شعر را زیبا بنویسند که هم خطشان زیبا شود هم یک هنر اصیل را فرابگیرند و خط خوش به انضباط فکری بچهها نیز کمک میکند.
دوم اینکه افزون بر یک نهضت روشنگری، ما نیاز به یک نهضت اخلاقی داریم. امروزه به دلایل بسیار که بحث از آن فرصت دیگری را میطلبد، جامعه ما گرفتار مسائل و چالشهای اخلاقی شده، آمار ناهنجاریهای اجتماعی این را میگوید. جامعه ما تا آنجا گرفتار مسائل بغرنج اخلاقی شده که امروزه آمار و اخبار اختلاسها و رانتخواریهای درشت، گویا موضوعی معمول و طبیعی شده و دیگر حساسیتزا و تکاندهنده نیست. این مسئله نیاز به بررسی و تحلیل دارد که چرا ازیکسو آن همه در مدرسه و دانشگاه و صداوسیما و ادارات و ارگانها، تعلیم و تبلیغ آموزههای دینی داریم و ازدیگرسو جامعه تا این اندازه گرفتار مسائل و ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی شده است. این موضوع از زوایای گوناگون قابل بررسی و تحلیل است. بنده 27 سال است که در این دیار دانشجوی فلسفهام؛ چه بسیار دیدهام که استادان فلسفه خلوت و جلوتشان متفاوت است؛ در جلسه غیررسمی و خصوصی، عمیقترین نقد و تحلیلها را به وضع موجود دارند اما در تریبون رسمی چیز دیگری میگویند. این دوگانگی و دوگانهزیستن باید برای دولتمردان ما هشداردهنده باشد. وقتی استادان فلسفه که باید نماینده عقل و خردورزی و تحریر حقیقت و آزاداندیشی باشند اینگونه تن به دوگانگی میدهند از دیگران چه انتظاری میتوان داشت. در چنین فضایی نمیتوان تولید علم و اندیشه داشت. اساسا دانشگاه بدون استقلال علمی و فکری دانشگاه نیست. شایسته است سرنوشت کرسیهای آزاداندیشی بررسی و تحلیل شود. به نظر میرسد بدون اخلاق نه کار فرهنگ و آموزش به سامان میرسد نه کار اقتصاد و سیاست و قانون. برای اینکه اخلاق و اخلاقیزیستن در جامعه ما احیا شود و استقرار یابد ما مجدانه باید به دنبال پارادایم و الگوی اخلاقی جدیدی باشیم. به نظرم باید الگوی اخلاقی ما در خانه و مدرسه تغییر کند. در تعلیموتربیت شایسته است که از عامترین و جهانیترین اصول اخلاقی شروع کنیم که به نظر میرسد قاعده زرین اخلاق است؛ یعنی با دیگران چنان رفتار کن که خوش داری با تو رفتار شود؛ و بعد ارزشهای اخلاقی اسلام و جمهوری اسلامی را آموزش داد؛ یا در استخدام و گزینش نیرو نخست ارزشهای انسانی و وجدان کار و تخصص و اعتقاد به اسلام را لحاظ کنیم و سپس موارد دیگر را.
نویسنده مطلب : اسداله مرادی
منبع دریافت این مطلب : روزنامه شرق
چه طوری یه امتحان خوب بدیم
1.زمان خود را تنظیم کنید.
2.مطالعه کم وکافی!
3.رئوس مطالب را یاداشت کنید.
4.نوشتن یادداشت و انجام نمونه مسائل
5.ساختن "فلش کارت"
6.توقف مطالعه ،زمانی که شما احساس خستگی می کنید.
وقتی که شما امتحان دارید ، مدیریت زمانی حیاتی تر از قبل میشه براتون.
1) آغاز مطالعه در 1 هفته قبل از امتحان.
2) صرف حداقل یک ساعت مطالعه هر شب (یا روز) برای امتحان.
3) سعی کنید تمام روز قبل از امتحان مطالعه داشته باشید البته ، اگر شما دو امتحان در همان روز دارید باید زمانتان را تقسیم کنید.
4) برای امتحانات نهایی ، سعی کنید تا حد امکان مطالعه داشته باشید. هر زمان وسوسه تفریح در طول هفته ی امتحان داشتیدآن را سرکوب کنید و شیطونو لعنت کنید!!(اگر شما باید مدتی را استراحت کنید، آن را پس از اتمام مطالعتون انجام بدید.)
5) اگر شما چند روزفرجه دارید و بعدش یه امتحان و سپس چند روز دیگه فرجه و بعدش چند تا امتحان دیگه و........زمان خودتونو مثل جدول زیر تنظیم کنید.
فرض: 6 روز فرجه
یعنی همونطور که تو جدول بالا می بینید، در زمانی که برای یک امتحان دارید، مقداری هم امتحانهای بعدی رو مطالعه کنید.
2.مطالعه کم وکافی:
خواندن فعالانه به جای منفعلانه.
همانطور که اول این نوشته هم گفتم، خواندن دو دور یا سه دور، نه تنها سودی براتون نداره بلکه بیشتر خستتون می کنه!!
خیلی از بچه ها تو توهم صلاحیتند!!(ها ای که وگفتی یعنی چه؟؟! یعنی وقتی یه بار درسشونو خوندن فکر می کنند شدن علامه دهر! و بار دوم رو خیلی سرسری می خونند.)
حالا می خوام یه روش بهتون یاد بدم که خیلی از روش منفعلانه خوندن(همون سرسریه خودمون!!) بهتره! وبهش میگن روش 3خ:
1.خواندن قسمتی از متن و کنار گذاشتن باقی متن
2.خواندن با صدای بلند طوری که یادتون بمونه!(و همسایه ها کر نشن!)
3.خواندن دوباره همان تکه از متن
یه راه موثر دیگه برای کمتر درس خوندن قبل از امتحان اینه که به جای خوندن چندین بار دروس از تست و آزمونهای خانگی کمک بگیرید(حتی می تونید از آزمونهای قبلی ای که معلمتون ازتون گرفته کمک بگیرید.)
3.رئوس مطالب را یاداشت کنید.
می توانید رئوس مطالبتان را در برگه ای جداگانه یادداشت کنید یا با ماژیک سر فصل مطالب را رنگی کنید.
4. .نوشتن یادداشت و انجام نمونه مسائل
سوالهایی را که در امتحانات قبلی درست جواب ندادید دوباره بررسی کنید حتی می تونید راجع به آن مسائل یادداشت بنویسید.
برای اینکه بفهمید جواباتون درسته گروهی درس بخونید،اگه همتون با یه جواب موافق بودید به احتمال قوی پاسخ درسته! اما اگه اختلاف نظر داشتید از معلمتان کمک بگیرید.
5. ساختن " فلش کارت "
برای هر موضوع ، شما می توانید مجموعه ای از "فلش کارت" ها را تهیه کنید. من پیشنهاد می کنم که از این روش استفاده کنید:
یه برگه آچهار بردارید و از وسط نصفش کنید. سمت راست یکی از برگه ها سوال مورد نظرتان را بنویسید (می توانید سوالهای مربوط به هم را روی یک برگه پشت سر هم بنویسید) سمت چپ برگه پاسخ مربوطه را بنویسید.حالا میرسیم به اون نصفه دیگه! اونو از وسط نصفش کنید،دستتونو بذارید رو جواب اگه پاسخ غلط دادید نصفه ئ اون نصفه رو روی قسمت جواب منگه کنید و پاسخ صحیح رو روش بنویسید.
اونایی و که غلط جواب دادید روز بعدش و اونایی و که درست جواب دادید دو روز بعد مرور کنید.
6.توقف مطالعه، زمانی که شما احساس خستگی می کنید.
چه زمانی می فهمید که به اندازه کافی مطالعه کردید؟
زمانی که از درس خواندن خسته شدید و می خواین سرتونو بکوبید به دیوار!! یا زمانی که سرسری درستونو با سرعت خوندید که زودتر به تهش برسید واز عذاب وجدان راحت بشید!؟
نه نه نه........شما وقتی باید درس و تعطیل کنید که به اون درجه از اطمینان رسیده باشید که اگه الان ازتون امتحان بگیرن میتونید به تمام سوالا پاسخ صحیح بدید.
در آخر جمله ای از نویسنده معروف ،آقای.....آقای.... اوم ،که اسمشو خاطرم نیست!!
مردم همیشه با اشتباه کردن بهتر یاد میگیرند پس از اینکه گاهی وقتها پاسخ هاتون غلطه ناراحت نشین!!
منبع دریافت این مطلب : رشد
بعضی ها بعد از غذاخوردن یا در حال رانندگی و یا حتی هنگام مطالعه دچار خواب آلودگی می شوند. دلیل همه این ها ممکن است به نوع غذایی که ما می خوریم، محیط و سلامتی بدن ما بستگی داشته باشد.
دلایل خواب آلودگی هنگام مطالعه ممکن است:
– وضعیت و حالتی باشد که ما هنگام خواندن داریم.
– خواندن در یک زمان نامناسب باشد.
– نوع کتابی که ما میخوانیم، باشد.
بیشتر مردم هنگام خواندن یک مطلب، یک حالت راحت دارند که از فعالیت بدنی جلوگیری می کند. این عامل باعث می شود که اسید لاکتیک وارد خون و مایع بین سلولی شود و بدن خسته شود.
اسیدلاکتیک، مقدار زیادی از اکسیژن خون را جذب می کند.
با توجه به کاهش اکسیژن خون، مغز خسته می شود و ما هنگام مطالعه، احساس خواب آلودگی می کنیم.
برای جلوگیری از خواب آلودگی هنگام مطالعه به توصیه های زیر عمل کنید:
– سعی کنید هنگام مطالعه، صاف و درست بنشینید.
– از مطالعه، در وضعیت درازکشیده خودداری کنید، چون مغز باید همزمان دو وظیفه خوابیدن و مطالعه را اجرا کند.
– از ماندن در یک وضعیت ثابت برای مدت طولانی اجتناب کنید. زمانی که برای مدت طولانی مطلبی را می خوانید، یک تاثیر خواب آور روی ذهن دارد.
– هنگام مطالعه، به طور پی در پی وضعیت بدنی خود را تغییر دهید تا تمرکزتان افزایش یابد.
– هنگام مطالعه، در فاصله های زمانی کوتاه، فعالیت بدنی داشته باشید.
– گاهی اوقات با صدای بلند مطلب را بخوانید.
– مطالعه در زمان مناسب بسیار مهم است.
– وقتی احساس خواب آلودگی می کنید، موضوع های جالب را بخوانید.
– اگر ممکن است یک دوش آب ولرم مایل به سرد بگیرید. این کار انرژی مغز شما را بالا می برد.
نکاتی که در بالا ذکر شد برای جلوگیری از خواب آلودگی به هنگام مطالعه مثلا موقع درس خواندن دانش آموزان بود.
ولی این را هم باید بگوییم که تحقیقات نشان می دهد که خوابیدن بعد از خواندن و یادگرفتن یک مطلب، باعث می شود که آن مطلب بیشتر و بهتر در یادتان بماند.
پس اگر فکر می کنید که به اندازه کافی مطلبی را خوانده اید و یاد گرفته اید و دیگر خوابتان می آید، بخوابید تا آن مطلب بهتر در ذهنتان بماند و از شب بیداری های طولانی مدت در شب امتحان خودداری کنید.
اگر می خواهید مطلبی را که در بیداری آموخته اید یادتان بماند، پس از مطالعه اش بخوابید
اگر پس از یادگیری مطلبی بخوابید، آن مطلب در یادتان می ماند
خبرهای شگفت انگیز درباره خواب کم نیستند، مثلا این که تقریبا یک سوم عمر انسان ها در خواب می گذرد؛ 12 درصد مردم دنیا فقط خواب های سیاه و سپید می بینند و تلویزیون های رنگی نقش مهمی در افزایش شمار خواب های رنگی مردم داشته اند؛ 5 دقیقه بعد از بیداری نیمی از رویایی را که دیده اید و 10 دقیقه بعد از آن، 90 درصدش را فراموش می کنید؛ یا این که نابیناها هم خواب می بینند، فقط خواب های شان بدون تصویر و پر از عواطف، حس لمس اشیاء، بوها و صداهاست.
از دیگر اخبار عجیب این که کمبود خواب، طول عمر را کم و افراد را مستعد چاقی و سکته می کند؛ اختلال خوابگردی در خواب فقط محدود به راه رفتن نیست و مبتلایان به انواعی از آن ممکن است مطالبی ناجور در خواب بنویسند یا رانندگی کنند یا مرتکب تجاوز و حتی قتل شوند؛ و یا فقط آدمیزاد خواب نمی بیند، بلکه حیوانات هم خواب می بینند، مثلا گربه ها به طور متوسط 70 درصد عمرشان را در خواب می گذرانند.
بیشتر این اخبار را شنیده اید، اما احتمالا خبر ما به گوش تان نخورده است : «اگر بخوابید، یاد می گیرید!»
این خبر، حاصل پژوهش های پروفسوری به نام متیو ویلسون در دانشکده مغز و علوم شناختی دانشگاه کمبریج است.
او مشغول پژوهش درباره فعالیت های مغزی موش ها هنگام سرگردان شدن در ماز بود که وسط کار، به طور تصادفی آزمایشگاه را ترک کرد، در حالی که فرصت نکرده بود، دستگاه ثبت فعالیت های مغزی را از موش ها جدا کند.
پروفسور وقتی برگشت، مدتی در سکوت موش ها را تماشا کرد که خسته از بازی در ماز خواب شان برده بود، اما ناگهان چشمش به دستگاه ثبت فعالیت های مغزی افتاد و نکته ای شگفت انگیز کشف کرد.
پروفسور فهمید که فعالیت مغزی موش هایش در خواب دقیقا مانند زمانی است که آنها در ماز دنبال حل مساله و پیدا کردن راه فرار هستند.
ویلسون بعد از این مشاهدات، مجموعه ای از آزمایش ها را بر روی انسان ها انجام داد تا مطمئن شود وضع فعالیت های مغزی آدمیزاد پس از فکر کردن به یک مساله ، مثل موش، در خواب و بیداری تفاوتی ندارد.
او سرانجام با قطعیت نتیجه گرفت که مغز انسان ها در خواب، تجربیات آموخته شده در بیداری را مرور می کند و در طول این دوره کردن، آموخته هایش را بهتر، کامل تر و عمیق تر یاد می گیرد.
بر این اساس ویلسون و همکارانش پیشنهاد کردند که اگر می خواهید مطلبی را که در بیداری آموخته اید یادتان بماند، پس از مطالعه اش بخوابید.
ضمن این که خوابیدن پیش از امتحان هم به یادآوری مطالب کمک می کند و شاید به همین خاطر در برخی کشورها، کودکان در مدرسه بین ساعت های درسی، ساعتی برای یک چرت کوتاه ظهر دارند.
به این ترتیب اگر در مقطعی از زندگی هستید که باید امتحان هایی را پشت سر بگذارید، یا درس پاسخ بدهید، به جای ریاضت دادن به خودتان در شب بیداری های طولانی و سخت پیش از امتحان، آسوده و با خیال راحت بخوابید و مطمئن باشید آنچه را یاد گرفته اید، پس از خواب بهتر به یاد می آورید.
منبع دریافت این مطلب : تبیان
یک امتحان 100 نمره ای از دانش آموزان دو کلاس الف و ب گرفته شده است. هر کلاس 50 دانش آموز دارد. پس از اعلام نتایج امتحان، مشخص شد که میانگین نمرات کلاس الف از میانگین نمرات کلاس ب بیشتر است. حداکثر چند دانش آموز در کلاس ب هستند که نمره آنها از همه دانش آموزان کلاس الف بیشتر است؟
الف) 1 ب) ٢٥ ج) ٤٩ د) ٥٠ ه) امکان ندارد دانش آموزی از کلاس ب، نمره اش از همه دانش آموزان کلاس الف بیشتر باشد.
منبع دریافت این مطلب : آی هوش