معرفی کتاب زک کهکشانی2: اردوی اکتشافانی به جونو

زک نلسون عضو باشگاه کاوشگران مدرسه اش می شود و به جونو که سیاره ای کریستالی است سفر می کند. زک از اینکه با ست استیونز هم گروهی شده، اصلا خوش حال نیست؛ چون ست فقط به فکر وقت گذرانی و سوء استفاده از کاوش های زک است.

زک امیدوار است چیزهای باحالی پیدا کند تا بتواند با بچه های بیشتری دوست شود؛ برای همین، کشف حیرت انگیزش را از ست قایم می کند و خودش تنهایی آن را به همه نشان می دهد. ولی درست وقتی که می خواهند تشویقش کنند، او همه را غافلگیر می کند!

 

 

کلمات کلیدی : گروه سنی ج | زک کهشانی 2 | ری اورایان | کتاب برای نو آموزگروه سنی 7 تا 10 سال | انتشارات پرتقال| شیدا رنجبر | خرید اینترنتی کتاب | کتاب های مجموعه ای | فروشگاه اینترنتی کتابم کو | داستان های علمی و تخیلی| زک کهکشانی

 

 

منبع دریافت این مطلب : فروشگاه اینترنتی کتابم کو

معرفی کتاب زک کهکشانی4: هیولایی از پیلکسیس

مجموعه داستان های زاک پسر کهکشان با موضوع علمی-تخیلی و با تصویرگری زیبا و همپای داستان، مناسب با ذوق و سلیقه ی مخاطب کودک و نوجوان می باشد و آن ها را در دنیایی متفاوت با دنیای حاضر فرو میبرد. در کتاب پیش رو زاک بخاطر مسائلی دیر به مدرسه می رسد، همین که وارد کلاس میشود یک هیولای پنج چشمِ ارغوانی با لکه های سبز را می بیند که سرجای او نشسته است و کسی جز زاک از او نمی ترسد؛ ماجرای زاک و هیولا چه خواهد شد و اصلا هیولا اینجا چکار می کند؟

 

قسمتی از کتاب : زاک و دریک به سمت اتوبوس فضایی مدرسه رفتند که آن ها را از کلاس درسشان به ناهارخوری مدرسه می رساند. وقتی به ناهارخوری رسیدند، با هم پشت یک میز نشستند تا ناهارشان را بخورند. اما قبل از آن که زاک بتواند اولین گازش را به ساندویچ کره ی بادام نبولنیش بزند، نگاهش به هیولا افتاد که کمی آن طرف تر از آن ها پشت میزی نشسته بود!

هیولا ساندویچی را بیرون کشید. کرم های زرد زشتی میان تکه های آبی رنگ نان ساندویچ پیچ و تاب می خوردند. هیولا گاز بزرگی به ساندویچ کرمش زد.

زاک با خودش فکر کرد: اَه! خیلی چندش آور است!

 

 

 

کلمات کلیدی : گروه سنی ج شیدا رنجبر | زک کهشانی 4 | خرید اینترنتی کتاب ری اورایان | کتاب های مجموعه ای| کتاب برای نو آموز | خرید اینترنتی کتاب | گروه سنی 7 تا 10 سال | داستان های علمی و تخیلی | زک کهکشانیانتشارات پرتقال

معرفی کتاب تقریبا

معرفی کتاب تقریبا

کتاب «تقریبا» داستان پسری 10 ساله است به نام آلبی که در هیچ چیزی بهترین نیست؛ نه خوش‌تیپ‌ترین پسر کلاس و مدرسه است و نه ورزشکارترین. خواندن برایش سخت‌ است و از ریاضی سر در نمی‌آورد. با اخراج شدن از مدرسه‌ خصوصی، آلبی اعتماد به نفس خود را کاملا از دست می‌دهد و پدر کمال‌گرایش را حسابی ناامید می‌کند در حالی که اطرافیان آلبی از او انتظارات مختلفی دارند

 

حالا آلبی برای شروع پایه ی پنجم به مدرسه ای جدید می رود، مطمئن است که «تقریبا بودن» دیگر برای او به اندازه ی کافی خوب نیست اما پرستار جدیدش به نام کالیستا که دانشجوی هنرست و معلم ریاضی‌اش در مدرسه جدید به او کمک می‌کنند که توانایی‌هایش را بشناسد  با استعداد هایش آشنا شود و خود را همانطور که است، بپذیرد و اعتماد به نفس پیدا کند مشهور شدن دوستش هم به او کمک می‌کند بفهمد که مشهور شدن هم دردسرهای خودش را دارد.

این کتاب می‌تواند به کودکانی که در یادگیری مشکل دارند و در بین همسالانشان محبوب نیستند کمک کند.

بخش های شیرینی از کتاب :

* فهمیدم چرا درن و بقیه ی آن بچه بدجنس ها به آن دختره که آدامس خرسی داشت، می گفتند ب ب ب بتسی. چون که گاهی نمی تواند درست و حسابی کلمه ها را بگوید مخصوصا اول کلمه ها را. مثل ب و ت یا ک. وقتی خانم رز سر کلاس به او گفت که چند خط از روی درسمان بلند بلند بخواند، متوجه این موضوع شدم. پسرها هرهر خندیدند و صورت دختره قرمز شد و صدایش آن قدر آهسته و آرام شد که شنیده نمی شد. تا اینکه بالاخره خانم رز گفت: «متشکرم بتسی، عالی بود.

تقریبا

*از بتسی خوشم می آمد. سر ناهار بدون اینکه حتی اسم آدامس بیاورم، به من آدامس خرسی می داد. ما حتی همدیگر را برای کار توی کتابخانه انتخاب کردیم و وقتی خانم رز درباره ی کارت اطلاعات آنلاین هر کتاب توضیح داد و من گیج شدم، بتسی مسخره ام نکرد. فقط جای درستی را که باید کلیک می کردم، نشانم داد. برایم مهم نبود که بتسی زیاد حرف نمی زد. چون گاهی سخت است که آدم منظورش را بگوید و فکر کردم شاید بیشتر وقت ها به هر حال منظورش را می فهمم.

*باید کارها را به خاطر این که دوستشان داری، انجام دهی نه فقط به خاطر این که در انجام دادن آن ها خوب هستی...

*حالا قدرت های مرد دوناتی چیا هستن؟ دونات خوردن؟با ته ماژیک دماغش را خاراند: دونات درست کردن؟سرم را تکان دادم: قدرت خاصی نداره، فقط دونات خیلی دوست داره.کالیستا گفت: ولی قهرمانه! باید یه قدرت خاصی داشته باشه!گفتم:...



 کلمات کلیدی : لیزا گراف خرید اینترنتی کتاب | مرضیه ورشوساز | گروه سنی ج | فروشگاه اینترنتی کتابم کو | انتشارات پرتقال | کتاب تقریبا | فروشگاه اینترنتی کتاب | تقریبا گروه سنی 12 تا 15 | کتاب نوجوان و جوان | کتاب برای نوجوان و جوان



منبع دریافت این مطلب : فروشگاه اینترنتی کتابم کو Ù…عرفی کتاب تقریبا

کتاب «تقریبا» داستان پسری 10 ساله است به نام آلبی که در هیچ چیزی بهترین نیست؛ نه خوش‌تیپ‌ترین پسر کلاس و مدرسه است و نه ورزشکارترین. خواندن برایش سخت‌ است و از ریاضی سر در نمی‌آورد. با اخراج شدن از مدرسه‌ خصوصی، آلبی اعتماد به نفس خود را کاملا از دست می‌دهد و پدر کمال‌گرایش را حسابی ناامید می‌کند در حالی که اطرافیان آلبی از او انتظارات مختلفی دارند

 

حالا آلبی برای شروع پایه ی پنجم به مدرسه ای جدید می رود، مطمئن است که «تقریبا بودن» دیگر برای او به اندازه ی کافی خوب نیست اما پرستار جدیدش به نام کالیستا که دانشجوی هنرست و معلم ریاضی‌اش در مدرسه جدید به او کمک می‌کنند که توانایی‌هایش را بشناسد  با استعداد هایش آشنا شود و خود را همانطور که است، بپذیرد و اعتماد به نفس پیدا کند مشهور شدن دوستش هم به او کمک می‌کند بفهمد که مشهور شدن هم دردسرهای خودش را دارد.

این کتاب می‌تواند به کودکانی که در یادگیری مشکل دارند و در بین همسالانشان محبوب نیستند کمک کند.

بخش های شیرینی از کتاب :

* فهمیدم چرا درن و بقیه ی آن بچه بدجنس ها به آن دختره که آدامس خرسی داشت، می گفتند ب ب ب بتسی. چون که گاهی نمی تواند درست و حسابی کلمه ها را بگوید مخصوصا اول کلمه ها را. مثل ب و ت یا ک. وقتی خانم رز سر کلاس به او گفت که چند خط از روی درسمان بلند بلند بخواند، متوجه این موضوع شدم. پسرها هرهر خندیدند و صورت دختره قرمز شد و صدایش آن قدر آهسته و آرام شد که شنیده نمی شد. تا اینکه بالاخره خانم رز گفت: «متشکرم بتسی، عالی بود.

تقریبا

*از بتسی خوشم می آمد. سر ناهار بدون اینکه حتی اسم آدامس بیاورم، به من آدامس خرسی می داد. ما حتی همدیگر را برای کار توی کتابخانه انتخاب کردیم و وقتی خانم رز درباره ی کارت اطلاعات آنلاین هر کتاب توضیح داد و من گیج شدم، بتسی مسخره ام نکرد. فقط جای درستی را که باید کلیک می کردم، نشانم داد. برایم مهم نبود که بتسی زیاد حرف نمی زد. چون گاهی سخت است که آدم منظورش را بگوید و فکر کردم شاید بیشتر وقت ها به هر حال منظورش را می فهمم.

*باید کارها را به خاطر این که دوستشان داری، انجام دهی نه فقط به خاطر این که در انجام دادن آن ها خوب هستی...

*حالا قدرت های مرد دوناتی چیا هستن؟ دونات خوردن؟با ته ماژیک دماغش را خاراند: دونات درست کردن؟سرم را تکان دادم: قدرت خاصی نداره، فقط دونات خیلی دوست داره.کالیستا گفت: ولی قهرمانه! باید یه قدرت خاصی داشته باشه!گفتم:...



 کلمات کلیدی : لیزا گراف خرید اینترنتی کتاب | مرضیه ورشوساز | گروه سنی ج | فروشگاه اینترنتی کتابم کو | انتشارات پرتقال | کتاب تقریبا | فروشگاه اینترنتی کتاب | تقریبا گروه سنی 12 تا 15 | کتاب نوجوان و جوان | کتاب برای نوجوان و جوان



منبع دریافت این مطلب : فروشگاه اینترنتی کتابم کو 

معرفی کتاب دو تا خفن، خفن تر می شوند

یه عالمه نقشه های دست اول واسه شکست دادنِ مدیر جدید تو راهه، شایدم یه هم تیمیِ خفن جدید، فقط مواظب باشین از خنده دل درد نگیرین.

برای مشاهده ادامه متن کلیک کنید

صفحات کلیدی: جوری جان | مک بارنت | نیلوفر امن زاده | کتاب تصویری | گروه سنی ج | گروه سنی د کتاب طنز کتاب ماجراجویی | انتشارات پرتقال

معرفی کتاب دفتر خاطرات هیولاها (9 جلدی)

فکرکن وسط گرمای تابستون توی یه جنگل بزرگ و عجیب بری اردو اما یهو جیغ های ترسناک بشنوی جیییییییغ و سر و کله ی یه هیولای برفیِ بدون سر به اسم برفیولا پیدا بشه (فک کنم این بار ما باید جیییغ بزنیم)حالا اگه برف بیاد و یه غول یخ شکن جیریییینگ جیریییینگ بیفته دنبالت اونوقت چی؟

برای مشاهده ادامه متن کلیک کنید

کلمات کلیدی: تروی کامینگز | نیلوفر امن زاده | گروه سنی ج | کتاب ماجراجویی | کتاب هیجانی | کتاب کودک | کتاب های کودک و نوجوان | انتشارات پرتقال |