عرضه بازی فکری استوژیت در فروشگاه اینترنتی کتابم کو

بعد از جالیز و دژ نوبت به بازی فکری استوژیت رسید

بازی فکری استوژیت 

"استوژیت" ترکیبی است از قدرت خلاقیت و ذهن‌خوانی! هر بازیکن در نوبتش براساس یکی از کارت‌های در دستش، کلمه‌ای را می‌گوید. بازیکنان دیگر باید با قدرت ذهن‌خوانی خود، کارت آن بازیکن را از میان کارت‌های دیگر بیابند.

                        برای اطلاعات بیشتر در مورد «بازی فکری استوژیت» اینجا کلیک کنید

 عرضه بازی فکری استوژیت در فروشگاه اینترنتی کتابم کو

قدرت تخیل و داستان گویی خود را توسط کارت های زیبا، عمیق و الهام بخش بازی، بیازمایید و با خلاقیت خود رقیبان را تحت تاثیر قرار دهید! در این‌ بازی فکری ، کارت‌هایی با تصاویری عمیق، الهام‌بخش و مسحورکننده، به طرز جذاب و شگفت‌انگیزی توانایی تفکر خلاقانه و قدرت شهود شما را می‌آزمایند. برای موفقیت در این بازی باید از استعداد، قدرت تخیل و ذهن‌خوانی، و تجربیات پیشین خود به گونه‌ای متفاوت بهره ببرید.

در واقع باید قدرت ذهن خوانی و تجربیات خود را بکار ببندید تا داستان دیگران را به درستی کشف کنید. در این راه از قصه ها و مثل ها کمک بگیرید. در پایان این رویاست که همچنان ادامه می یابد.

با کارت‌های خیال‌انگیز بازی فکری استوژیت ، و استفاده از کلمات، داستان‌ها، نمادها، اسطوره‌ها، شعر و … بازیکنان دیگر را تحت تاثیر قرار بدهید. ولی مراقب باشید! اگر همه بازیکنان کارت شما را پیدا کنند و یا هیچ بازیکنی نتواند کارت شما را بیابد، امتیازی نمی گیرید. درصورتی امتیاز بدست می آورید که عبارتتان، نه آنقدر واضح باشد و نه آنقدر دور از ذهن!

بازی فکری استوژیت از بازی های گروهی و دورهمی جذاب می باشد که بوسیله این بازی میتوانید لحظات بسیار خوبی را در کنار همدیگر مدت ها میتوانید بازی کنید.

معرفی کتاب زک کهکشانی4: هیولایی از پیلکسیس

مجموعه داستان های زاک پسر کهکشان با موضوع علمی-تخیلی و با تصویرگری زیبا و همپای داستان، مناسب با ذوق و سلیقه ی مخاطب کودک و نوجوان می باشد و آن ها را در دنیایی متفاوت با دنیای حاضر فرو میبرد. در کتاب پیش رو زاک بخاطر مسائلی دیر به مدرسه می رسد، همین که وارد کلاس میشود یک هیولای پنج چشمِ ارغوانی با لکه های سبز را می بیند که سرجای او نشسته است و کسی جز زاک از او نمی ترسد؛ ماجرای زاک و هیولا چه خواهد شد و اصلا هیولا اینجا چکار می کند؟

 

قسمتی از کتاب : زاک و دریک به سمت اتوبوس فضایی مدرسه رفتند که آن ها را از کلاس درسشان به ناهارخوری مدرسه می رساند. وقتی به ناهارخوری رسیدند، با هم پشت یک میز نشستند تا ناهارشان را بخورند. اما قبل از آن که زاک بتواند اولین گازش را به ساندویچ کره ی بادام نبولنیش بزند، نگاهش به هیولا افتاد که کمی آن طرف تر از آن ها پشت میزی نشسته بود!

هیولا ساندویچی را بیرون کشید. کرم های زرد زشتی میان تکه های آبی رنگ نان ساندویچ پیچ و تاب می خوردند. هیولا گاز بزرگی به ساندویچ کرمش زد.

زاک با خودش فکر کرد: اَه! خیلی چندش آور است!

 

 

 

کلمات کلیدی : گروه سنی ج شیدا رنجبر | زک کهشانی 4 | خرید اینترنتی کتاب ری اورایان | کتاب های مجموعه ای| کتاب برای نو آموز | خرید اینترنتی کتاب | گروه سنی 7 تا 10 سال | داستان های علمی و تخیلی | زک کهکشانیانتشارات پرتقال

معرفی کتاب تقریبا

معرفی کتاب تقریبا

کتاب «تقریبا» داستان پسری 10 ساله است به نام آلبی که در هیچ چیزی بهترین نیست؛ نه خوش‌تیپ‌ترین پسر کلاس و مدرسه است و نه ورزشکارترین. خواندن برایش سخت‌ است و از ریاضی سر در نمی‌آورد. با اخراج شدن از مدرسه‌ خصوصی، آلبی اعتماد به نفس خود را کاملا از دست می‌دهد و پدر کمال‌گرایش را حسابی ناامید می‌کند در حالی که اطرافیان آلبی از او انتظارات مختلفی دارند

 

حالا آلبی برای شروع پایه ی پنجم به مدرسه ای جدید می رود، مطمئن است که «تقریبا بودن» دیگر برای او به اندازه ی کافی خوب نیست اما پرستار جدیدش به نام کالیستا که دانشجوی هنرست و معلم ریاضی‌اش در مدرسه جدید به او کمک می‌کنند که توانایی‌هایش را بشناسد  با استعداد هایش آشنا شود و خود را همانطور که است، بپذیرد و اعتماد به نفس پیدا کند مشهور شدن دوستش هم به او کمک می‌کند بفهمد که مشهور شدن هم دردسرهای خودش را دارد.

این کتاب می‌تواند به کودکانی که در یادگیری مشکل دارند و در بین همسالانشان محبوب نیستند کمک کند.

بخش های شیرینی از کتاب :

* فهمیدم چرا درن و بقیه ی آن بچه بدجنس ها به آن دختره که آدامس خرسی داشت، می گفتند ب ب ب بتسی. چون که گاهی نمی تواند درست و حسابی کلمه ها را بگوید مخصوصا اول کلمه ها را. مثل ب و ت یا ک. وقتی خانم رز سر کلاس به او گفت که چند خط از روی درسمان بلند بلند بخواند، متوجه این موضوع شدم. پسرها هرهر خندیدند و صورت دختره قرمز شد و صدایش آن قدر آهسته و آرام شد که شنیده نمی شد. تا اینکه بالاخره خانم رز گفت: «متشکرم بتسی، عالی بود.

تقریبا

*از بتسی خوشم می آمد. سر ناهار بدون اینکه حتی اسم آدامس بیاورم، به من آدامس خرسی می داد. ما حتی همدیگر را برای کار توی کتابخانه انتخاب کردیم و وقتی خانم رز درباره ی کارت اطلاعات آنلاین هر کتاب توضیح داد و من گیج شدم، بتسی مسخره ام نکرد. فقط جای درستی را که باید کلیک می کردم، نشانم داد. برایم مهم نبود که بتسی زیاد حرف نمی زد. چون گاهی سخت است که آدم منظورش را بگوید و فکر کردم شاید بیشتر وقت ها به هر حال منظورش را می فهمم.

*باید کارها را به خاطر این که دوستشان داری، انجام دهی نه فقط به خاطر این که در انجام دادن آن ها خوب هستی...

*حالا قدرت های مرد دوناتی چیا هستن؟ دونات خوردن؟با ته ماژیک دماغش را خاراند: دونات درست کردن؟سرم را تکان دادم: قدرت خاصی نداره، فقط دونات خیلی دوست داره.کالیستا گفت: ولی قهرمانه! باید یه قدرت خاصی داشته باشه!گفتم:...



 کلمات کلیدی : لیزا گراف خرید اینترنتی کتاب | مرضیه ورشوساز | گروه سنی ج | فروشگاه اینترنتی کتابم کو | انتشارات پرتقال | کتاب تقریبا | فروشگاه اینترنتی کتاب | تقریبا گروه سنی 12 تا 15 | کتاب نوجوان و جوان | کتاب برای نوجوان و جوان



منبع دریافت این مطلب : فروشگاه اینترنتی کتابم کو Ù…عرفی کتاب تقریبا

کتاب «تقریبا» داستان پسری 10 ساله است به نام آلبی که در هیچ چیزی بهترین نیست؛ نه خوش‌تیپ‌ترین پسر کلاس و مدرسه است و نه ورزشکارترین. خواندن برایش سخت‌ است و از ریاضی سر در نمی‌آورد. با اخراج شدن از مدرسه‌ خصوصی، آلبی اعتماد به نفس خود را کاملا از دست می‌دهد و پدر کمال‌گرایش را حسابی ناامید می‌کند در حالی که اطرافیان آلبی از او انتظارات مختلفی دارند

 

حالا آلبی برای شروع پایه ی پنجم به مدرسه ای جدید می رود، مطمئن است که «تقریبا بودن» دیگر برای او به اندازه ی کافی خوب نیست اما پرستار جدیدش به نام کالیستا که دانشجوی هنرست و معلم ریاضی‌اش در مدرسه جدید به او کمک می‌کنند که توانایی‌هایش را بشناسد  با استعداد هایش آشنا شود و خود را همانطور که است، بپذیرد و اعتماد به نفس پیدا کند مشهور شدن دوستش هم به او کمک می‌کند بفهمد که مشهور شدن هم دردسرهای خودش را دارد.

این کتاب می‌تواند به کودکانی که در یادگیری مشکل دارند و در بین همسالانشان محبوب نیستند کمک کند.

بخش های شیرینی از کتاب :

* فهمیدم چرا درن و بقیه ی آن بچه بدجنس ها به آن دختره که آدامس خرسی داشت، می گفتند ب ب ب بتسی. چون که گاهی نمی تواند درست و حسابی کلمه ها را بگوید مخصوصا اول کلمه ها را. مثل ب و ت یا ک. وقتی خانم رز سر کلاس به او گفت که چند خط از روی درسمان بلند بلند بخواند، متوجه این موضوع شدم. پسرها هرهر خندیدند و صورت دختره قرمز شد و صدایش آن قدر آهسته و آرام شد که شنیده نمی شد. تا اینکه بالاخره خانم رز گفت: «متشکرم بتسی، عالی بود.

تقریبا

*از بتسی خوشم می آمد. سر ناهار بدون اینکه حتی اسم آدامس بیاورم، به من آدامس خرسی می داد. ما حتی همدیگر را برای کار توی کتابخانه انتخاب کردیم و وقتی خانم رز درباره ی کارت اطلاعات آنلاین هر کتاب توضیح داد و من گیج شدم، بتسی مسخره ام نکرد. فقط جای درستی را که باید کلیک می کردم، نشانم داد. برایم مهم نبود که بتسی زیاد حرف نمی زد. چون گاهی سخت است که آدم منظورش را بگوید و فکر کردم شاید بیشتر وقت ها به هر حال منظورش را می فهمم.

*باید کارها را به خاطر این که دوستشان داری، انجام دهی نه فقط به خاطر این که در انجام دادن آن ها خوب هستی...

*حالا قدرت های مرد دوناتی چیا هستن؟ دونات خوردن؟با ته ماژیک دماغش را خاراند: دونات درست کردن؟سرم را تکان دادم: قدرت خاصی نداره، فقط دونات خیلی دوست داره.کالیستا گفت: ولی قهرمانه! باید یه قدرت خاصی داشته باشه!گفتم:...



 کلمات کلیدی : لیزا گراف خرید اینترنتی کتاب | مرضیه ورشوساز | گروه سنی ج | فروشگاه اینترنتی کتابم کو | انتشارات پرتقال | کتاب تقریبا | فروشگاه اینترنتی کتاب | تقریبا گروه سنی 12 تا 15 | کتاب نوجوان و جوان | کتاب برای نوجوان و جوان



منبع دریافت این مطلب : فروشگاه اینترنتی کتابم کو 

معرفی کتاب هوکوس پوکوس پنگوئن

معرفی کتاب هوکوس پوکوس پنگوئن

دست «خُفِ شعبده باز» بدجوری مانده توی پوست گردو. خرگوش ها دیگر دوست ندارند توی شعبده بازی هایش شرکت کنند. بالاخره خُف شعبده باز «آشیل» را پیدا می کند. پنگوئنی بامزه و زبر و زرنگ که حسابی هم باهوش و ریزه میزه است. پنگوئن که از توی کلاه شعبده باز بیرون می پرد، مردم انگشت به دهان می مانند و از خوشحالی بالا و پایین می پرند. مردم عاشق خُف و آشیل شده اند. اما یک روز پنگوئن غیبش می زند...

برای مشاهده ادامه متن کلیک کنید.