پارسال 235 هزار نفر طعم شکست در آزمون تیزهوشان را تجربه کردند

پارسال 235 هزار نفر طعم شکست در آزمون تیزهوشان را تجربه کردند

دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش گفت: مصوبه حذف آزمون های زائد دارای توجیه علمی و مبنای پژوهشی است. 

به گزارش تیزلند، به نقل از خبرگزاری ایسنا، مهدی نوید ادهم دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش در گردهمایی آموزشی توجیهی رابطین شورای عالی آموزش و پرورش خراسان رضوی، این شورا را نهادی فرا دستگاهی دانست و افزود: شورای عالی آموزش و پرورش مرکز سیاستگذاری تعلیم و تربیت،و سند تحول بنیادین اصلی ترین مجموعه سیاستی آموزش و پرورش است.


وی با اشاره به قانون تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش گفت:ضرورت انقلاب فرهنگی در راه نظام مقدس جمهوری اسلامی ،رسالت آموزش و پرورش در راه رشد و خودکفایی،لزوم برقراری شرایط تعلیماتی برای توسعه علوم و فنون ،اصلاحات تربیتی بر مبنای اعتقادات دینی و ضرورت مشارکت عمومی فرهنگیان،مربیان و صاحب نظران در تعلیم و تربیت از اصلی ترین دلایل تشکیل این شوراست.


نوید ادهم در تبیین اصول،سیاست ها و خط مشی های شورای عالی آموزش و پرورش اظهار کرد:در شورای عالی آموزش و پرورش به دنبال تعلیم و تربیت اسلامی هستیم و تلاش می کنیم در این راه پژوهش محور عمل کرده و مبنای بررسی ها ،فعالیت ها و مصوبات پژوهش باشد.


دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش ضمن تاکید بر ضرورت آینده نگاری و ترسیم حرکت مطلوب به سمت آینده در آموزش و پرورش تصریح کرد: بی شک در آینده نقش تعلیم و تربیت پررنگ تر می شود و مردم و خانواده نسبت به آموزش و پرورش فرزندان خود حساس تر می شوند و لذا آموزش و پرورش برای حفظ مرجعیت خود باید بیش از پیش بکوشد.


نوید ادهم در بخش دیگری از سخنان خود در توضیح مصوبه حذف آزمون های زائد از مقطع ابتدایی عنوان کرد:این مصوبه یک ماده واحده با 5 بند است که روح حاکم بر آن حذف آزمون های زائد در مقطع ابتدایی است.

وی ادامه داد: امروز به دنبال اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش هستیم و در این سند اصلی ترین کار تبدیل نظام آموزشی به نظام فرهنگی ،تربیتی است که تربیت در آن اصل است و در ساحت های 6 گانه معنا پیدا می کند و لذا بر اساس این باور که بهترین دوره تربیتی دوره آموزش ابتدایی است باید همه موانع در این راه برطرف شود که یکی از اصلی ترین آن ها کنکور و آزمون‌های شبه کنکور است که برای حذف و برطرف کردن آن ها خیز برداشتیم.


نوید ادهم افزود: مصوبه حذف آزمون های زائد در دوره ابتدایی توجیه علمی و مبنای پژوهشی دارد چراکه ما به دنبال روش های تلفیق به جای روش جداسازی استعدادها هستیم.


به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، وی با اشاره به اینکه این دست تغییرات همواره با مقاومت های اجتماعی روبرو بوده است خاطر نشان کرد:این مصوبه گروه های مخالف و موافق زیادی دارد که اکثریت جامعه علمی متخصصین و جمع بزرگی از معلمین و خانواده جزو موافقان آن هستند .


دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش همچنین اضافه کرد:سال گذشته 250 هزار نفر در آزمون تیزهوشان ثبت نام کردند که از این میان 15 هزار نفر موفق به راهیابی به مدارس تیزهوشان گشتند و این بدین معنی است که 235 هزار نفر طعم شکست را تجربه کرده اند.

امتحان, استرس, اضطراب

امتحان یا آزمایش فرایندی است که بوسیله آن در عرصه تعلیم وتربیت می توان آموخته های یک فرد را در طول سال تحصیلی ویا در یک ترم سنجید و سپس با مقیا س نمره ای که برای ایبا تعریفی که از امتحان به میان آمد می توان گفت: پی بردن به سطح آگاهی و دانش دانش آموزان از مهم ترین اهداف امتحان است. اما آیا براستی چنین است ؟

امتحان, استرس, اضطراب

متاسفانه باکمی تامل در این خصوص در می یابیم که سیستم آموزشی سنتی ما که محدود به کتاب محوری و معلم محوری است این فرصت را از دانش آموزان گرفته است تا فراتر از چهار چوب کتاب فکر کنند و فقط به حفظ نمودن این مطالب اکتفا می نمایند و این خود بزرگترین نقص در نظام آموزشی ما محسوب می شود و دانش آموز این محفوظات را در زمانی معین و در قالب امتحان باید ارائه دهد تا سطح دانش وآگاهی وی معلوم گردد . بسیاری از دانش آموزان ازدادن امتحان هراس دارند و وقتی که اسم امتحان به میان میاید آنها دچار استرس وبه دنبال آن اضطراب می شوند .وآن زمان است که دانش آموز در مقابله با این پدیده به دنبال راه حل و مکانیسم دفاعی می گردد هرچند که هر فرد در مسئله استرس با 3 مقوله روبرو میباشد:

1) منبع استرس

2) چگونگی مقابله بااسترس

3) واکنش وی درمقابل استرس: که یکی از راههای مقابله بااسترس همان اضطراب است .

امتحان, استرس, اضطراب

 

 اضطراب:

اضطراب را می توان به زبان ساده اینگونه تعریف نمود که پدیده ای احساسی معمولا تمامی افراد در سطح وسیع با آن مواجه می باشند هرچند که در تعریف سازمان جهانی در مورد اضطراب چنین بیان بیان شده. مجموعه ای از تظاهرات عضوی وروانی که نتوان به فرد مشخصی نسبت داد و علائم آن به صورت حمله یا حالت مداومی ادامه یابد و اضطراب امتحان یکی از اضطراب های موقعیتی و موقتی است که با پیشرفت ویا عدم پیشرفت دانش آموز رابطه ممستقیم و انکار ناپذیر دارد .

اضطراب یک حالت احساسی وهیجانی است که باعث بی قراری و نوعی ترس خفیف در فرد میگردد که این امر ممکن است نسبت به واکنشی در برابر شرایط مکان وزمان باشد دیر رسیدن به مدرسه و از همه مهمتر موفق نشدن در امتحان و.....که همه ی این دلواپسی ها و دلهره ها پیامد اضطراب می باشد که نتها مخرب نیست بلکه سازنده هم می تواند باشد .

و اما اضطراب: می توان اینگونه بیان نمود هر گونه نیروی که ثبات و تعادل روانی فرد را بر هم زند و در فرد ایجاد فشار نمایید اضطراب نامیده میشودو اضطراب امتحان یکی از آنهاست .

بنا براین در یک طبقه بندی کلی عوامل موثر در ایجاد اضطراب را به سه دسته میتوان تقسیم کرد:

1) عوامل شخصیتی

2) عوامل آموزشگاهی

3) خانوادگی عوامل شخصیتی مربوط به هوش عدم آمادگی وعدم تو جه وتمرکز می باشد و فرد مضطرب در این خصوص هیچ گونه توجهی نسبت به برگه ای امتحانی ندارد و....وهمچنین عوامل آموزشگاهی نحوه برخورد معلمان ونحوه برگزاری امتحان و...وخانوادگی میتوان به مقایسه نمودن دانش آموز با سایر دانش آمزان دیگر ازسوی خانواده ها بیان نمود واین خود از عوامل ایجاد اضطراب می باشد .

راههای پیشگری از اضطراب :

1) حذف عوامل مخل

2) تغییر نگرش خانواده و معلمان در مورد دانش آموزان

3) مهیا نمودن محیطی آرام برای درس خواندن دانش آموز در خانواده و همچنین محیطی آرام برای بر گزاری امتحان و پی بردن به استعداد وتوان دانش آموزان و.......ن منظور قانون شده و به سطح دانش دانش آموز از نظر کمی و کیفی پی برد.

سرمایه گذاری در آموزش و پرورش

تربیت نیروی انسانی در کشور بیش از همه حاصل نگرشی بلند نظرانه و آگاهانه به آموزش و پرورش است. این را نه تنها بزرگان و اندیشمندان آموزش و پرورش بلکه اقتصاد دانانی که به مباحث توسعه می پردازند نیزمورد توجه و اهمیت قرار داده اند. اگر نهادهای متولی توسعه همه جانبه در کشور را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم شاید بتوان نهاد آموزش و پرورش را به عنوان پایه تحولات و تغییرات موفق ،عاملی بسیار مهم و تعیین کننده تلقی کرد. گستردگی و حساسیت نظام رسمی آموزش در دراز مدت بر فرایند تحولات کشور تاثیر مستقیم دارد. در زمینه رشد اقتصادی نیز اکنون کاملا مشخص شده است که تعلیم و تربیت در رشد اقتصادی سهیم است ، اما تعیین و اندازه گیری سهم دقیق آن به نسبت سایر عوامل بسیار دشوار است. بسیاری از صاحبنظران راز پیشرفت یا عقب ماندگی یک مملکت را در نظام آموزشی آن جستجو می کنند. اگر برنامه ها و طرحهای مورد نظر در آموزش و پرورش همه جانبه و از کارایی بالایی برخوردار باشند می توان به تاثیرگذاری چنین نهادی امیدوار بود.

چنانچه نظام آموزش رسمی را فارغ از تقسیم بندیهای وزارتخانه ای در نظر بگیریم ، می توان آنرا به سه سطح – آموزش ابتدایی ، http://tizland.ir/files/articles/attach/2710/%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%B4-3026.jpgآموزش متوسطه و آموزش عالی- تقسیم کرد. در کشور ما در بین سیاست مداران و دولت مردان همیشه مرسوم بوده است که توجه بیشتری به راس هرم آموزشی یعنی آموزش عالی داشته اند و به نوعی آنرا ویترین نظام آموزشی می دانند. در مباحث تربیت نیروی انسانی ، توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی نیز در مقایسه دبستان و دبیرستان با دانشگاه، اهمیت بسیار بیشتری به دانشگاه می دهند.این مقوله را می توان از حساسیت بیشترمجلس نشینان در انتخاب وزیر علوم تا مقایسه ساده موقیعت و منزلت اجتماعی و معیشتی استادان رسمی دانشگاه با معلمانی که به صورت رسمی در آموزش و پرورش اشتغال دارند مشاهده کرد. البته از نقش پر رنگ آموزش عالی در تامین نیروی انسانی متخصص ، تولید علم و گسترش مرزهای دانش نمی توان غافل شد. با این وجود ،این فارغ التحصیلان دبستان و دبیرستان هستند که پا به دانشگاه می گذارند و هرچه ورودی های آموزش عالی از کیفیت بهتری برخوردار باشند ، دانشگاه نیز پویا تر شده و این چرخه در نهایت به بهبود شاخصهای اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی منجر می شود.

اگر سرمایه گذاری در نیروی انسانی در دوره های ابتدایی و دبیرستان به نوعی در بازدهی بهینه در تولیدات اقتصادی و بهبود مناسبات اجتماعی و فرهنگی موثر تلقی شود ، می توان بستر فرهنگی و اجتماعی کشور را متحول کرد و در بخشهای اقتصادی و هم چنین فرهنگی شاهد رونق و کارایی قابل توجه ای بود.

چنانچه  در مدیریت کلان کشور و مدیریت نظام عظیم آموزشی ، عملکرد آموزشی وبودجه اختصاص داده شده در زمینه منابع مادی و انسانی آن(اعم از معلمان ، اساتید،دانش آموزان و دانشجویان) صرفا از دیدگاه هزینه – فایده ( زود بازده) در نظر گرفته شوند و به اهمیت قابل توجه توسعه نیروی انسانی در بازتولید اقتصادی و فرهنگی کشور در بلند مدت توجه نشود ، روند توسعه در زمینه های گوناگون دچار انسداد و ناکارآمدی خواهد شد.

با در نظر گرفتن آموزش به عنوان کالا و خدمت عمومی که در نهایت هم فرد و هم جامعه از مواهب آن منتفع می شوند در اکثر جوامع بار تامین هزینه های تعلیم و تربیت به خصوص در در دوران ابتدایی و متوسطه روی دوش دولت است. هر چند در بسیاری از کشورها  و از جمله ایران ، بخش خصوصی نیز با رعایت الزامات و چارچوبهای رسمی آموزش ، به فعالیت می پردازد اما نقش آن در سرمایه گذاریهای کلان آموزشی بسیار کم رنگ است. .

البته لازم به یادآوری است که نگرش دولتها چه در ملل توسعه یافته و چه در ملل در حال توسعه اینگونه است که دولتها قبل از اینکه بخواهند بدانند از راه آموزش چقدر پول می توانند به دست آورند ، می خواهند بدانند که تا آن زمان چقدر پول باید هزینه کنند. شاید مروری بر روند توسعه کشورهای آسیای جنوب شرقی که امروزه به ببرهای صنعتی آسیا معروف شده اند ما را بر اهمیت سرمایه گزاری بر نیروی انسانی متوجه سازد.این کشورها و یا کشورهای توسعه یافته در سیاستگذاری های کلان خود  در زمینه اقتصاد ملی به تخصیص بودجه لازم در توسعه نیروی انسانی توجه ویژه ای داشته اند. شاید مهترین درسی که می توان از این کشورها گرفت این باشد که آنها در همان سپیده دم توسعه ، قبل از شروع دوره ی رشد بالای اقتصادی و خیلی پیشتر از سایر کشورهای آسیایی ، بر آموزش پایه ( ابتدایی و متوسطه اول ) تاکید ورزیدند.

در بخشهای اقتصادی کشور باید به اقتصاد آموزش و پرورش توجه خاصی مبذول شود تا اینکه با سرمایه گذاریهای مناسب بتوان به نتایج خوبی در حوزه آموزش و پرورش نایل شد. باید اقتصاد دانان و متولیان آموزشی به تاثیر گزاری جریان آموزشی صحیح در تربیت متخصصین  و توانمندی نیروی انسانی کارآمد توجه بیشتری داشته باشند و تخصیص منابع لازم را در این میان به عنوان عاملی حیاتی در نظر بگیرند. مدیران و مسولان کشور باید به این باور برسند که آموزش کار آمد و صحیح از همان دوره ی ابتدایی تا مدارج بالای تحصیلات دانشگاهی ،رکن اولیه تربیت نیروی انسانی کارآمد است که برای این مهم باید به سرمایه گذاریهای راهبردی و طولانی مدت فکر کرد و نه به تسکین های موقتی و مقطعی.

http://tizland.ir/files/articles/attach/2710/%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%B4-3027.jpg

منبع دریافت این مطلب : سایت خبری فانوس

سرمایه گذاری در سال های اولیه کودکی

ادعای نوشتار حاضر این است که سرمایه گذاری در تعلیم و تربیت در سال های اولیه کودکی (صفر تا شش سالگی انسان) شرط لازم برای تحقق عدالت در آموزش و توسعه انسانی است؛ یعنی تا در تعلیم وتربیت سال های اولیه کودکی سرمایه گذاری نشود، یک جای کار در توسعه سرمایه انسانی کشور می لنگد. اساس این ادعا چیست؟ سه دلیل وجود دارد: یافته های علم عصب شناسی و مغز، داده ها و تحلیل های اقتصاد انسانی و بحث های عدالتی. در این نوشتار، پس از بررسی اجمالی این دلایل بر اساس پژوهش ها، برخی دلالت های عملی آنها را بررسی می کنیم؛ یعنی به این سوال پاسخ می دهیم که به کارگیری این پژوهش ها و داده ها در عمل به چه اقداماتی منجر شده است و می تواند بشود. در پایان نیز یک نمونه ایرانی از سرمایه گذاری شرکت ها در حوزه سال های اولیه کودکی را که با همکاری موسسه هم نوا در حال اجرا است معرفی می کنیم.

چرا تعلیم وتربیت سال های اولیه کودکی شرط لازم تحقق عدالت آموزشی است؟

برای بیان اهمیت سرمایه گذاری در تعلیم وتربیت سال های اولیه کودکی، سه دسته دلیل را می توان مطرح کرد: دلایل علمی، دلایل اقتصادی و دلایل عدالتی. در ادامه هر یک از این سه دسته به اختصار شرح داده می شوند. از مجموعه این دلایل می توان نتیجه گرفت که سرمایه گذاری در سال های اولیه کودکی نه تنها عاقلانه ترین و پربازده ترین سرمایه گذاری ممکن در توسعه انسانی است، بلکه با کاهش نابرابری در پرورش ظرفیت های بالقوه افراد جامعه باعث می شود آموزش برای درصد بیشتری از افراد نتیجه بخش و موفقیت آمیز باشد و عدالت انسانی در برخورداری از فرصت های رشد به تحقق نزدیک تر شود.

 http://tizland.ir/files/articles/attach/1457/%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%DB%8C-1119.jpg

سرمایه گذاری در سال های اولیه کودکی: استفاده از مستعدترین دوران رشد و شکل گیری مغز

تا همین چند دهه پیش باور عمومی حتی در میان متخصصان تعلیم وتربیت بر این بود که یادگیری واقعی با پاگذاشتن کودک به مدرسه آغاز می شود؛ اما امروزه مطالعات مغز و پژوهش های حوزه تعلیم وتربیت آشکار کرده اند که آغاز یادگیری از بدو تولد است. دکتر شانکاف استاد دانشگاه هاروارد می گوید: «کودکان عملا در حال یادگیری متولد می شوند. کودکان نوباوه کاری به جز یادگیری ندارند. لازم نیست به آنها یادگرفتن را یاد بدهیم، آنها برای یادگیری برنامه ریزی شده اند».

رشد مغز در شش سال اول زندگی انسان از هر زمان دیگری پرشتاب تر است: نورون ها با سرعت بسیاری در حال متصل شدن به یکدیگرند و الگوها به سرعت در حال شکل گیری  هستند. در مغز کودکان خردسال، به ویژه در سه سال اول، در هر دقیقه حدود 700 اتصال میان نورون ها برقرار می شود که مسیرهای حواس پنج گانه، مسیرهای زبانی و مسیرهای فعالیت های شناختی سطح بالا -مانند تفکر و حل  مسئله- را برقرار می کنند (نمودار 1). کمیت و کیفیت این اتصال های نورونی در ادامه زندگی فرد اهمیت بی بدیل دارد. انعطاف و گیرایی مغز پس از شش سالگی بسیار کمتر می شود و ایجاد اتصال های جدید یا تغییر اتصال های موجود بسیار دشوارتر و کندتر خواهد بود.

سرمایه گذاری در سال های اولیه کودکی، پربازده ترین سرمایه گذاری ازلحاظ بهره وری اقتصادی

جیمز هکمن می گوید: سرمایه گذاری در سال های اولیه کودکی پربازده ترین سرمایه گذاری ممکن ازلحاظ بهره وری اقتصادی است. جیمز همکن، اقتصاددان برنده نوبل اقتصاد در سال 2000 است و درزمینه اهمیت سال های اولیه کودکی نظرات مشهور و متعددی دارد.

«چرا سرمایه گذاری در سال های اولیه کودکی پربازده ترین سرمایه گذاری ممکن است؟» هکمن در مقاله خود در سال 2003 با عنوان «سیاست گذاری سرمایه انسانی» علت را بیان می کند: هیچ گونه سیاست گذاری و برنامه ریزی، از کمک هزینه تحصیل در مدرسه یا بهبود کیفیت مدارس گرفته تا آموزش های شغلی و حرفه ای، نمی تواند در رساندن انسان ها به بهره وری و شکوفایی به اندازه سرمایه گذاری در تعلیم وتربیت سال های کودکی موثر و پربازده باشد (نمودار 2). هکمن در مطالعات بعدی خود می گوید که هر دلار سرمایه گذاری در سال های اولیه کودکی سالانه حدود هفت تا 9 دلار، آورده به همراه دارد.

سرمایه گذاری در سال های اولیه کودکی، موثرترین راه برای محو نابرابری و حرکت به سوی عدالت

هکمن و تیم همراهش برای پاسخ به این سوال که آیا سرمایه گذاری در سال های اولیه کودکی می تواند به تحقق برابری کمک کند یا خیر، سه سوال اساسی مطرح کردند و به آن پاسخ دادند: 1) نابرابری از چه زمانی آغاز می شود؟ 2) آیا کاهش نابرابری از طریق سرمایه گذاری در تعلیم وتربیت ارزشش را دارد؟ 3) چگونه منابع محدود را طوری سرمایه گذاری کنیم که سرمایه انسانی بهره ورتری داشته باشیم؟

یافته های آنها به این قرار بود:

1) نابرابری در تجربه ها و یادگیری های سال های اولیه کودکی باعث نابرابری در دسترسی فرد به توانایی ها، دستاوردها، سلامت و موفقیت در دوران بزرگسالی می شود.

2) مهارت های شناختی -که عمدتا در مدرسه بر آنها تاکید می شود- مهم است اما بدون مهارت های اجتماعی-شخصیتی (مانند توجه به محیط و دیگران، مداومت و پشتکار، کنترل تکانش و خواست های لحظه ای و معاشرت و همراه شدن با جمع) برای رسیدن فرد به بهره وری، استفاده از توانایی ها، دستاوردها و سلامت در بزرگسالی کافی نیست.

3) تاثیرات منفی ژن ها، والدین و محیط نامناسب را می توان با سرمایه گذاری در تعلیم وتربیت باکیفیت در سال های اولیه کودکی از میان برد و کودکان و خانواده هایشان را با مهارت های شناختی و شخصیتی لازم برای بهره وری مجهز کرد.

4) سرمایه گذاری در تعلیم وتربیت کودکان صفر تا پنج ساله خانواده های کم برخوردار می تواند باعث کاهش شکاف میان دستاوردهای این کودکان و فرزندان خانواده های برخوردار شود؛ نیاز به تعلیم وتربیت و آموزش های ویژه را کاهش دهد، بر احتمال انتخاب سبک های زندگی سالم تر بیفزاید، به کاهش آمار جرم و جنایت کمک کند و هزینه های اجتماعی را به طور کلی کاهش دهد.

بر اساس چهار یافته بالا و با توجه به داده ها و آمار پژوهش های اقتصادی و اجتماعی، هکمن و گروهش نتیجه می گیرند که تعلیم وتربیت باکیفیت در سال های اولیه کودکی بهترین سرمایه گذاری کشورها برای کاهش نابرابری در پرورش ظرفیت ها و استعدادها، موفقیت افراد در تحصیل و مدرسه و کار و حرکت به سوی عدالت در توسعه انسانی است.

این نتیجه با یافته های پروژه «پِری» (1) که از سال 1962 در آمریکا آغاز شده و افرادی را از سن سه سالگی مطالعه کرده است نیز همسو است. در این مطالعه، 123 کودک هم سن از خانواده های بسیار کم درآمد که در محله های پرآسیب زندگی می کردند بررسی شدند. یک گروه از این کودکان به یک مهدکودک باکیفیت فرستاده شدند و گروه دیگر به مهدکودک نرفتند. در دوران مدرسه این کودکان، یافته ها حاکی از آن بود که گروه دوم نسبت به گروه اول به آموزش های ویژه و خدمات مددکاری بیشتری نیاز داشتند. در سن 27 سالگی، افراد گروه اول، 80 درصد کمتر به دلیل جرائم دستگیر شده بودند، متوسط درآمدشان نسبت به گروه دوم 59 درصد بیشتر بود و درصد بی خانمانی و اجاره نشینی در آنها یک سوم گروه دیگر بود.

 http://tizland.ir/files/articles/attach/1457/%D9%86%D9%85%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B1-1-1120.gif

نتایج عملی یافته ها درزمینه اهمیت سرمایه گذاری در سال های اولیه کودکی

یافته های بالا در زمینه اهمیت سرمایه گذاری در تعلیم وتربیت دوران خردسالی، دو دلالت عملی مهم داشته است: 1) حساس سازی دولت ها به پرورش باکیفیت تر زیرساخت توسعه انسانی خود و 2) ترغیب سازمان ها و شرکت ها به داشتن نگاه بلندمدت به تربیت نیروی کار باکیفیت و معطوف کردن منابع خود در زمینه مسئولیت اجتماعی به سال های اولیه کودکی.

طبق آمار سال 2014، کشورهای کره جنوبی، ژاپن، سنگاپور، کانادا، نروژ و فنلاند برخی از پیشروترین کشورها درزمینه سیاست گذاری ملی و تدوین خط مشی برای تعلیم وتربیت سال های اولیه کودکی هستند. این کشورها علاوه بر اینکه حدود 10 درصد بودجه کشور را به تعلیم وتربیت اختصاص می دهند، سالانه 1.5 تا دو درصد درآمد حاصل از تولید ناخالص داخلی خود را در ارتقای کیفیت تعلیم وتربیت نوباوگان و خردسالان کشورشان سرمایه گذاری می کنند.

برخی دیگر از کشورهایی که برای کیفیت تعلیم وتربیت نوباوگان و خردسالان خود برنامه ریزی ملی مدون و کلان انجام داده اند عبارت اند از: استرالیا، انگلستان و سوئد.

مسئولیت اجتماعی شرکت ها و تعلیم وتربیت سال های اولیه کودکی

مسئولیت اجتماعی شرکت ها(2) یا شهروندی شرکت ها (3) ؟ نقشی است که شرکت ها به عنوان عضو و شهروندی از اجتماع خود می پذیرند و درواقع مکانیسمی است که شرکت ها برای خود تعریف می کنند تا در راستای ماموریت شان برای همسویی با کشور و منشا  خیرشدن در اموری غیر از منافع شرکتی خود اقداماتی انجام دهند و در محیط و جامعه خود اثرات مثبتی بگذارند. مکانیسم مسئولیت پذیری اجتماعی یک شرکت را خود آن شرکت تعریف می کند اما به طور معمول بودجه ای را از محل سود شرکت برای آن در نظر می گیرند و آن بودجه را در حوزه موردنظر خود خرج می کنند.

 http://tizland.ir/files/articles/attach/1457/%D9%86%D9%85%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B1-2-1121.gif

دلایلی که پیش تر درباره اهمیت سال های اولیه کودکی در کیفیت نیروی کار گفته شد، علاوه بر دولت ها و کشورها، این روزها شرکت های بسیاری را ترغیب کرده است که بخش زیادی از بودجه مسئولیت اجتماعی خود را در تعلیم وتربیت دوران خردسالی سرمایه گذاری کنند، چرا که در بازار کار امروز دو دسته مهارت، اهمیت فراوان دارند: مهارت های تخصصی شغلی و «مهارت های نرم»، مانند تاب آوری، کار تیمی، خلاقیت. پژوهش ها نشان داده است رشد چنین مهارت هایی در اولین سال های کودکی انسان آغاز می شود.

به علاوه شرکت ها برای آنکه وجودشان توجیه داشته باشد و بتوانند در بازار کار باقی بمانند، سه نیاز اساسی دارند که این نیازها با تعلیم وتربیت باکیفیت در سال های اولیه کودکی برآورده می شود:

1) بتوانند افراد باکیفیتی را به خدمت بگیرند: همان طور که اشاره شد، این روزها از ضرورت «مهارت های نرم»، یعنی مهارت های کلیدی و عمومی بازار کار زیاد صحبت می شود؛ مهارت هایی مانند انعطاف پذیری، کار تیمی، توانایی برقرارکردن ارتباط، نوآوری و خلاقیت و استقبال از یادگیری. سرآغاز پرورش این مهارت ها، اولین سال های زندگی انسان است و همان طور که پیش از این گفته شد، این یادگیری ها هر چه به تعویق بیفتد، هزینه یادگیری بیشتر و بازده یادگیری کمتر خواهد بود.

2) مشتریانی داشته باشند که متقاضی خدمات و محصولات آن شرکت باشند؛ یعنی بخش زیادی از افراد جامعه به حداقلی از توان و بهره وری اقتصادی رسیده باشند.

3) در جامعه ای فعالیت کنند که امنیت و ظرفیت لازم برای ارائه آن خدمات یا محصولات را داشته باشد و این محقق نمی شود مگر با توسعه متوازن سرمایه های انسانی.

شرکت ها و سازمان هایی که به این آگاهی و نیاز رسیده اند، مجاب شده اند که اگر برای خود در میان مدت و بلندمدت، آینده ای ترسیم می کنند، لازم است برای تربیت نیروی کار باکیفیت دست به کار شوند و بنابراین به سرمایه گذاری در ارتقای کیفیت تعلیم وتربیت نوباوگان و خردسالان رو آورده اند.

مخاطب و مشتری محصولات شرکت لگو، کودکان هستند؛ اما این شرکت ماموریت خود را فراتر از فروش اسباب بازی و محصولات تعریف کرده است علاوه بر فعالیت های بشردوستانه و همکاری های پژوهشی، شرکت لگو برای ارتقای کیفیت مهدکودک ها و پیش دبستانی های منطقه کانکتیکت کشور ایالات متحده که دفتر اصلی شرکت، در آنجاست، بودجه ای را اختصاص داده است.

مخاطب و مشتریان شرکت بوئینگ، کودکان نیستند، اما این شرکت در حوزه کیفیت بخشی به تعلیم وتربیت نوباوگان و خردسالان با همکاری موسسه اریکسون (4) و اتحاد امیدهای آمریکا (5) برای خود مسئولیت اجتماعی گسترده ای تعریف کرده است و در این زمینه ها سرمایه گذاری می کند: 1) برنامه های آموزش والدین؛ 2) ارتقای محیط خانه و مهدکودک؛ 3) سبک زندگی سالم برای کودکان خردسال؛ 4) کیفیت تعلیم وتربیت سال های اولیه کودکی؛ 5) ایجاد فرصت های کمک به جامعه برای کودکان خردسال؛ 6) آگاهی بخشی عمومی درزمینه اهمیت سال های اولیه کودکی.

برخی از سایر سرمایه گذاران در حوزه سال های اولیه کودکی: شرکت تولیدکننده لوازم خانگی بوش، شرکت وسایل و قطعات الکترونیکی زیمنس، بانک آربی ال.

نمونه ای از مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت های ایرانی درزمینه سال های اولیه کودکی: پروژه «شهری برای کودکان، کودکانی برای جامعه بالنده»

پروژه ای است که در چارچوب ماموریت موسسه هم نوا برای پرورش نسلی باکیفیت و جامعه ای باکیفیت از راه شکوفایی ظرفیت های جامعه، با خواست و همراهی مردم شهر زرند استان کرمان و با حمایت مالی چند شرکت، طراحی و در این شهر اجرا شده است.

هم نوا کیست؟

هم نوا موسسه ای غیرانتفاعی است که از سال 1388 برای فراهم کردن خدمات در دسترس و باکیفیت به همه خانواده ها و کودکان خردسال ایران کار می کند. نگرش هم نوا به رشد کودکان، نگرشی جامع و همه جانبه است؛ یعنی رشد را همه جانبه می بیند و به دنبال تحقق رشد باکیفیت در همه عرصه های رشد کودک است؛ اعم از رشد عاطفی، اجتماعی، زبانی، ریاضی، خلاقیت و غیره. رویکرد هم نوا به هدف خود رویکردی اجتماعی و از طریق به کارگیری ظرفیت هاست؛ به این معنا که می خواهد همه کسانی که در شکل گیری زندگی کودکان نقش دارند-اعم از والدین، مربیان، مهدها و پیش دبستانی ها و نهادهای تصمیم گیرنده- طوری در استفاده از ظرفیت هایشان توانمند شوند که بتوانند رشد باکیفیت و همه جانبه را محقق کنند؛ بنابراین هم نوا راهبرد اصلی خود را شناسایی موانع موجود بر سر راه رشد باکیفیت و توانمندی در استفاده از ظرفیت ها و ارائه راه حل و نوآوری برای رفع این موانع قرار داده است.

جنس خدمات هم نوا، توسعه خدمات باکیفیت از طریق نوآوری است. برخی از نوآوری هایی که تا امروز در قالب پروژه زرند انجام شده است عبارت اند از:

- خلق محیطی برای رشد باکیفیت و همه جانبه کودکان از طریق طراحی و اجرای پروژه ای جامع برای یک شهر

- آگاهی بخشی عمومی از طریق کمپین و رخداد شهری

- کیفیت بخشی به لحظه های والدگری از طریق نرم افزارهای موبایل

- بهبود ارتباط مادر و کودک از طریق شرکت در فعالیت های گروهی با سایر مادران

- بهبود کیفیت مهدکودک ها از طریق ارزیابی بین المللی و نگارش طرح بهبود

«شهری برای کودکان، کودکانی برای جامعه بالنده» چیست؟

«شهری برای کودکان، کودکانی برای آینده» پروژه ای چهارساله است. فاز نیازسنجی و طراحی و تولید سندهای راهبردی و اجرائی آن از بهمن 1391 تا شهریور 1392 انجام شد. آغاز عملیات اجرائی آن مهر 1392 بود.

این پروژه یک پروژه همه جانبه است؛ به این معنی که به همه افراد و نهادهایی که به نوعی با کودک در ارتباط هستند توجه شده است؛ از والدین و مربیان کودک گرفته تا مدیران مراکز خدمت دهنده به کودک و تا نهادهای مرتبط (آموزش وپرورش، بهزیستی، شهرداری، ارشاد و ...). نتایج موردنظر پروژه عبارت اند از:

- افزایش حساسیت، آگاهی و توانمندی هر یک از این گروه ها در فرایندهای هم افزایی

- در دسترس قرارگرفتن خدمات باکیفیت در حوزه کودکی برای همه آحاد شهر

- استفاده از همه فرصت هایی که در شهر وجود دارد مانند پارک، فضاهای عمومی، ساختارهای اطلاع رسانی و ...

- ظرفیت سازی برای توسعه پایدار پروژه و ادامه و توسعه یافتن مسیر آن پس از چهار سال توسط افراد و نهادها

- الهام بخشی برای اجرای چنین پروژه هایی در سایر شهرهای کشورمان

از اقداماتی که تاکنون انجام شده است می توان به این موارد اشاره کرد: برگزاری کارگاه و دوره برای بیش از هزار والد؛ آموزش و توانمندسازی مربیان کودک در بیش از 40 مهد و پیش دبستانی؛ برگزاری سه رخداد شهری درزمینه بازی و کتاب خوانی با شرکت بیش از سه هزار خانواده.

بودجه پروژه «شهری برای کودکان، کودکانی برای جامعه بالنده» چگونه تامین می شود؟

بودجه پروژه زرند از طریق مسئولیت پذیری اجتماعی چند شرکت ایرانی تامین می شود. این شرکت ها در حوزه های حمل و نقل، نیروگاه و خودرو فعالیت دارند. مدیران این شرکت ها سال ها درزمینه کارآفرینی و توسعه اشتغال در استان کرمان فعالیت داشته اند. آنها پس از گفت وگوها و آشنایی بیشتر با حوزه سال های اولیه کودکی و اثرگذاری آن در توسعه سرمایه های انسانی تصمیم گرفتند برای تحول استان، فعالیتی بلندمدت را آغاز کنند.

سخن پایانی

سرمایه گذاری در حوزه سال های اولیه کودکی شرط لازم تحقق عدالت در آموزش و توسعه سرمایه های انسانی است. زمین مساعدی پیش روی ماست تا با هم افزایی و همراهی برای توسعه باکیفیت سرمایه انسانی کشورمان گام های اساسی و مهمی برداریم. برای این منظور، از یک سو به همدلی مردم و دولت و از سوی دیگر به داشتن چشم اندازی مبتنی بر بهره وری و توسعه انسانی نیاز است.

پی نوشت ها:

1- Perry Preschool Study

2- corporate social responsibility

3- corporate citizenship

4- Erikson Institute

5- America’s Promises Alliance

نویسنده مطلب : علی ترقی جاه

منبع دریافت این مطلب : روزنامه شرق