امتحانات نهایی تا 16شهریور ادامه دارد و اعلام نتایج یک هفته بعد از امتحانات

به گزارش تیزلند، به نقل از خبرگزاری پانا، عبدالرسول عمادی اظهار کرد: از اول شهریور ماه امتحانات دانش آموزان آغاز شده و در طول این ماه نیز امتحانات برگزار می شود این امتحانات تا روز 16 شهریورماه ادامه دارد. یک هفته پس از برگزاری امتحانات شهریور، نتایح اعلام خواهد شد.

رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش در خصوص راه اندازی سامانه فاینال افزود: اطلاعاتی که در این سامانه است مربوط به خرداد سال 93، 94 و 95 است.

عمادی افزود: اطلاعات در این سامانه پس از تحلیل، طبقه بندی استانی، منطقه ای و شهرستانی می شود. امسال با کنار گذاشتن نمرات این 3 سال روندگیری از وضعیت نتایج امتحانات کردیم و از همین روزها هم شروع به تحلیل سوالات می کنیم.

سوالات سخت نبوده است

وی گفت: علی رغم اعتراضاتی که برخی دانش آموزان به سختی نوع سوالات داشتند سوالات سخت نبوده است امسال تحلیل نتایج در سطح مدرسه خواهد بود و در سامانه فاینال برای سال آینده پیش بینی شده که نام دبیران هم آورده شود.

رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش خاطرنشان کرد:سال آینده مشخص می شود که تولید هر نمره توسط چه دبیری با چه مدرک و سابقه تحصیلی صورت گرفته است این موضوع برای اولین بار خواهد بود.این موضوع به تحلیل و ارزیابی معلمان نیز کمک می کند.

منبع دریافت این مطلب : خبرگزاری پانا


برنامه درسی پیشنهادی آقای ادیب ویژه دانش آموزان رشته ی انسانی

برنامه دوره طلایی تابستان 1395، برنامه مطالعاتی تمام دروس ویژه دانش آموزان رشته انسانی می باشد .این برنامه توسط جناب آقای مسعود ادیب قیصری، مشاور و مدرس کنکور تهیه و تنطیم شده است .

این برنامه برای یک هفته (تاریخ 31 مرداد تا 5 شهریور ) تنطیم شده از هر زمان که برنامه را دریافت کردید شروع به مطالعه کنید.

 

»» دانلود برای اعضا امکان پذیر است. عضویت رایگان است و کمتر از 30 ثانیه طول می کشد!!!

 - See more 

برنامه درسی پیشنهادی آقای ادیب ویژه دانش آموزان رشته ی ریاضی و تجربی

برنامه مطالعاتی تابستانی ویژه دانش آموزان پایه دهم رشته ریاضی و تجربی پیشنهادی آقای مسعود ادیب قیصری مدرس و مشاور کنکور مدارس معتبری چون علامه طباطبایی برای دانلود قرار داده شد.

پیشنهاد میشود به توصیه آقای ادیب ،دانش آموزان از اوقات فراغت تابستانی نهایت استفاده را بکنند.

از هر زمان که شروع کنید، دیر نیست.

»» دانلود برای اعضا امکان پذیر است. عضویت رایگان است و کمتر از 30 ثانیه طول می کشد!!!


دانش آموزان چگونه به درس و مدرسه علاقه مند می شوند؟

باید کوشید تا چیزهایی را که دانش آموز در زندگی به آنها علاقه دارد شناسایی کرد.

عده ای از روانشناسان رفتار انسان را متاثر از احساسات او می انگارند. یعنی احساسات انسان ایجاد کننده رفتار او است. به عبارت دیگر احساسات، طرز فکرها، اعتقادات و ادراکات انسان به وجود آورنده رفتارند. از نظر تربیتی نیز این عقیده بسیار اهمیت دارد. اگر دانش آموزی احساس کند که معلمش او را دوست دارد، رفتارش نسبت به آن معلم دوستانه خواهد بود و به درس آن معلم نیز علاقه مند خواهد شد. در مقابل اگر احساس کند که معلم او را دوست ندارد، احتمالاً نسبت به درس آن معلم نیز علاقه ای نخواهد داشت. بنابراین باید کوشید تا چیزهایی را که دانش آموز در زندگی به آنها علاقه دارد شناسایی نمود و کار کردن با دانش آموز را از چیزهای دوست داشتنی آغاز کرد.

شناسایی خود یا خویشتن پنداری- خویشتن پنداری عامل بسیار مهمی در ایجاد نوع رفتار است. افرادی که خویشتن پنداری مثبتی دارند رفتارشان اجتماع پسندتر از افرادی است که خویشتن پنداری آنها منفی است. خویشتن پنداری عبارت از عقیده و پنداری است که فرد درباره خود دارد. این عقیده و پندار به تمام جوانب خود یعنی جنبه های جسمانی، اجتماعی، عقلانی و روانی فرد مربوط می شود. تصور انسان درباره هریک از عوامل رفتار معین و مشخص است. به عنوان مثال یک نمونه از مواردی که تاثیر خویشتن پنداری دانش آموزان را در وضع تحصیلی آنان نشان می دهد این است که دانشمندی در ضمن مشاوره با دانش آموزان عقب افتاده طی سالیان متمادی به این نتیجه رسیده است که یکی از عوامل اصلی عدم موفقیت تحصیلی این عده عقیده و پنداری است که آنها درباره خود دارند. به عبارت دیگر تعداد زیادی از این دانش آموزان اصولاً معتقدند که قادر به خواندن نیستند. آزمایشات پزشکی نشان می دهد که این عده دارای هیچ گونه نقص بینایی، عقلانی، شنوایی یا گویایی نیستند و از نظر جسمی سالم هستند. این دانشمند پس از مشاوره با این شاگردان نتیجه می گیرد که فقط خویشتن پنداری منفی شاگردان باعث عقب افتادگی تحصیلی آنها شده است. نتیجه آن که خویشتن پنداری تاثیر مهمی در نحوه پیشرفت دانش آموزان و رفتار آنها دارد.

دانشمندی به نام "کویر اسمیت" معتقد است خویشتن پنداری بر اثر روابط بین عوامل زیر تعیین می شود:

دانش آموزان چگونه به درس و مدرسه علاقه مند می شوند؟الف-پندار والدین درباره فرد- سال های اولیه کودکی عامل بسیار مهمی در شکل گیری شخصیت کودک به شمار می رود. در چنین سال هایی والدین نقش بسیار مهمی در ایجاد نوع شخصیت کودک ایفا می کنند. کودک اولین الگوهای رفتاری خود را در محیط خانواده از والدین خود تقلید می کند. تربیت صحیح کودک در سال های اولیه که به سال های سازندگی معروفند اهمیت خاصی دارد. به گونه ای که رفتار والدین با کودک در سال های اولیه زندگی اثرات خاصی در نحوه رفتار و تکوین شخصیت کودک به جا می گذارد. والدین می توانند کودک را در خلال این سال ها به استقلال یا وابستگی، به عطوفت یا خشونت تشویق کنند.

ب-تصور و پندار دوستان و همبازی ها درباره فرد- به موازات رشد کودکان با مشاهده بازی آنها می توان دریافت که کودکان سعی دارند همواره نقش دوستان صمیمی خود را تقلید کنند. کودک می خواهد مثل دوست صمیمیش لباس بپوشد، حرف بزند و عمل کند. تقلید نقش امری طبیعی است و در تکوین شخصیت کودک موثر است. از سوی دیگر کودکان در انتخاب نوع دوستان تشخیص کافی و دقت لازم را ندارند و احتمالاً دوستانی انتخاب خواهند کرد که یا از لحاظ سنی متفاوتند و یا از نظر رفتاری با هم مغایرت دارند. در این مورد معمولاً والدین به طور مستقیم در این امر اساسی و حیاتی دخالت کنند و کودک را در صورت لزوم در انتخاب دوست راهنمایی کنند.

دانش آموزان چگونه به درس و مدرسه علاقه مند می شوند؟ج-تصور و پندار معلمان درباره فرد- در سن معینی که کودک پا به کودکستان و یا دبستان می گذارد تجربه جدیدی را در زندگی آغاز می کند. آشنایی شاگرد با معلمان و رابطه ای که بین معلم و دانش آموز ایجاد می گردد عامل مهمی در شکل گیری شخصیت و نحوه خویشتن پنداری دانش آموز به شمار می آید. معلمان علاقه مند با رفتار انسانی خود دانش آموزانی با صفات انسانی و علاقه مند در مدرسه به وجود می آورند. در حالی که معلمان بی علاقه و وقت گذران که به روابط انسانی بی توجهند دانش آموزانی افسرده و گریزان از مدرسه تربیت می کنند. اعتقاد و پندار معلم درباره نوع رفتار دانش آموز و توانایی های او و نحوه استفاده از این عوامل می تواند شخصیت دانش آموز را در مسیر خاصی پرورش دهد. معلمی که دانش آموز را در مدرسه با کلماتی نظیر تنبل، بی عرضه و بیچاره نامگذاری می کند، نباید از دانش آموز توقع داشته باشد که فرد علاقه مند و منطقی ای شود.

د-تصور و پندار فرد درباره خود- تصور و پندار درباره خصوصیات جسمانی، عقلانی، اجتماعی و روانی بخشی از شکل گیری خویشتن پنداری فرد را تشکیل می دهد. افرادی که نسبت به همسن هایشان کوتاه تر یا بلندتر هستند یا کسانی که عقب افتادگی ذهنی دارند، احتمالاً رفتارشان با افراد عادی متفاوت خواهد بود.

ه-توجه به زمان حال- عامل مهم دیگری که در تعلیم و تربیت برای کشف معنی و مفهوم مشخصی باید مورد مورد توجه قرار گیرد، تاکید بر زمان حال است. اگر بپذیریم که احساس باعث ایجاد رفتار است، از آن جایی که احساس در زمان حال به انسان دست می دهد باید رفتار کنونی فرد را مورد بررسی قرار دهیم. این عقیده دریچه های امید تازه ای را در تعلیم و تربیت بر روی والدین و دانش آموزان می گشاید. در اکثر اوقات چشم پوشی از شکست های گذشته، دانش آموزان را تشویق می کند تا در زمان حال برای کسب موفقیت مجدانه کوشش کنند. از سوی دیگر تاکید بیش از حد بر عوامل گذشته عذر و بهانه ای برای دانش آموز فراهم می کند و به او امکان می دهد که به سادگی تمام شکست های آینده خود را به گذشته اش نسبت دهد و برای بهبود وضع تلاش و فعالیتی نکند.

ل-فراهم آوردن امکانات و فرصت برای کشف معنی و خودیابی- عامل مهمی که در نظام کنونی تعلیم و تربیت کمتر مورد توجه قرار گرفته، دادن امکان و فرصت به دانش آموزان برای کشف معنی از آموخته هاست. در مدارس مطالب بسیار سریع و بدون صرف وقت به دانش آموزان ارایه می شود.هنوز موضوعی را دانش آموز درک نکرده و مفهومی از آن برای خود به وجود نیاورده، مطلب جدیدی به او ارایه می شود و دانش آموز مجبور می شود بدون کم و کاست محتوا را عیناً فراگیرد. در غیر این صورت مردود خواهد شد. چنین روشی از همان کلاس اول ابتدایی یعنی همزمان با آغاز آموزش رسمی در مورد دانش آموز اجرا می گردد. به دانش آموز آموخته می شود که آن چه که معلم و کتاب می گوید صحیح است وباید عیناً همان را فرا گیرد. در این حالت به احساسات، عقاید و ارزش های انسانی دانش آموز به عنوان یک فرد متفکر توجهی نمی شود. دانش آموز در مدارس نحوه سازگاری و ابراز احساسات را فرا نمی گیرد و فقط به محتوای کتاب ها بها می دهد. می توان مدل تربیتی موجود را مدل طبی نام گذاری کرد. زیرا در چنین نظام تربیتی ای معلم همه چیز را می داند و دانش آموز هیچ چیز نمی داند. ممکن است این عقیده درباره تعدادی از دانش آموزان و معلومات دانش آموز صحیح باشد ولی درباره برداشت شخصی و کاربرد مطالب صادق نیست. عامل دیگری که موجب می شود دانش آموزان شتابزده و بدون تفکر به حفظ اطلاعات و داده ها بپردازند نحوه ارزشیابی است. متاسفانه نمره هدف نهایی تعلیم و تربیت شده است. در این روش به وسیله نمره دادن به دانش آموزان آموخته می شود که فقط اصول و حقایق را فراگیرند. در عین حال به دانش آموزان می آموزند که هیچ چیز ارزش ندارد مگر این که بتوان برای آن نمره ای در نظر گرفت. از همه مهم تر آن که دانش آموزان به حفظ کردن مطالب تشویق می شوند نتیجه آن که مطالب از نفر معلم به نفر دانش آموز و از نفر دانش آموز به روی ورقه امتحانی منتقل و سپس برای ابد فراموش می شود. بنابراین نحوه مرسوم ارزشیابی کاملاً محدود کننده و بی ثمر است وقوه تخیل و تفکر را در دانش آموزان از بین می برد.


خودت رو در موقعیت خلاقیت بگذار

زمانی جورج لوییس طراح و نویسنده، خلاقیت رو این‌طور برام تعریف کرد:«[خلاقیت یعنی] شکست عادت به دست بدعت.»

عادت کردن یعنی چیزهایی که زمانی برای ما نو و خلاقانه بودن رو به هنجار و روزمرگی بکشیم. مثل نقل مکان به یه شهر جدید، شروع یک رابطه جدید، یا حس لامسه در نوزادی: هر چیز نویی، حتی دور از انتظار، بالاخره به مرور زمان به روزمرگی می‌افته.

آدم خیلی راحت اسیر عادت می‌شه، حتی در کار خلاقیت. چیزی که روزگاری برای ما پر از هیجان و چالش بوده، اگر حواسمون نباشه خیلی راحت معمولی و روزمره می‌شه. مسئولیت‌ها گرفتارمون می‌کنن. به ویژه برای آدم خلاقی که ثمرهٔ خلاقیتش رو برداشته و ازش یه کسب‌وکار یا پروژهٔ نسبتا مهم درآورده. ایده‌پردازی و عکس گرفتن و نوشتن و ارضای کنجکاوی صرفا برای لذتِ انجام این کارها یه چیزه، و انجام همین کارها برای درآوردنِ خرج زندگی، یه چیز دیگه‌اس.

اگر گرفتار سکونِ خلاقیت هستی یا می‌خوای خودت رو از عادت‌ها خلاص کنی، اولین چیزی که باید به سراغش بری اینه که عادت چیه و ما چطور می‌تونیم روش تاثیر بگذاریم.

باستر بنسون نویسنده و کارشناس عادت درباره تغییر عادت‌ها می‌گه:«تغییر رفتار، تغییر هویت/باور است.»

یا ارسطو میگه: «ما همون چیزی هستیم که مرتبا انجامش میدیم.» پس اگر بخوایم هر روز خلاق‌تر باشیم چطور؟ چطور می‌تونیم هویت یا باورمون درباره خودمون رو عوض کنیم تا کمی خلاق‌تر بشیم؟

دکتر بی‌جی فاگ، پژوهشگر رفتار انسانی می‌گه که خلق عادت‌های جدید در زندگی، یا با الهام و شهود به دست میاد، یا با برداشتن گام‌های کوچک، و یا با تغییر محیط اطراف.

در مورد رسیدن به لحظه درخشان الهام‌بخش کار چندانی از دستمون برنمیاد؛ و گام‌های کوچیک بدون شک برای ما خوبه، اما زحمتش معمولا بیش از اونه که ما وقت و انرژی کافی براش داشته باشیم.

ولی نکتهٔ آخر، یعنی تغییر محیط اطرافمون برای تاثیر بر درک خود ما از هویت‌مون، چیزیه که خودم اغلب در زندگی به کار می‌بندم. بدون شک راحت‌ترین کاریه که می‌شود کرد تا هر روز خودمون رو خلاق‌تر کنیم.

بگذارید یه مثال بزنم. چند وقت پیش به خانه جدیدی رفتم و متوجه شدم که اتاق کارم خیلی تمیز و مرتبه. به جز لپتاپم هیچ راه خروجی برای ایده‌پردازی و بیان خودم نداشتم. این فضای کار خلوت باعث می‌شد احساس حرفه‌ای بودن و کنترل داشتن کنم، ولی بعد متوجه شدم به خاطر این محیط خلوت تواناییم برای فکر خلاق ضعیف شده.

خودت رو در موقعیت خلاقیت قرار بدهچند دفتر یادداشت جلدچرمی شیک سفارش دادم، قلم و ماژیک خریدم، خط‌کش و دفتر طراحی، استیکی‌نوت، کاغذ آبرنک، و چند کتاب مرجع خریدم و روی میزم پخش کردم. میزم خیلی شلوغ‌تر از اون چیزی شد که معمولا می‌پسندم، اما حالا می‌بینم دسترسی بی‌درنگ به این منابع واقعا روی خلاقیتم تاثیر داشته.

حالا وقتی می‌بینم دارم از کاری طفره میرم (مثل نوشتن همین مطلب) یکی دو دقیقه روی گوشه کاغذ نقاشی می‌کشم (با وجود اینکه هنرمند نیستم). یا یه جمله الهام‌بخش رو چندین بار برای خودم با خط زیبا می‌نویسم، و سعی می‌کنم به خوبی حرفش رو درک کنم و در همون حال مهارت خطاطیم رو هم تقویت می‌کنم (ولی من تایپوگرافیست هم نیستم.) بعضی وقت‌ها حتی یکی از کتاب‌های دم دست رو برمی‌دارم، یه صفحه رو اتفاقی باز می‌کنم و جذب مفهوم متن میشم. این کارهای کوچیک شاید چندان مهم به نظر نرسه، اما تاثیر خیلی خوبی روی خلاقیت من داشته.

منظورم اینه: اگر می‌خوای خودت رو هر روز به سمت خلاقیت هل بدی – که از روزمرگی خلاص بشی و حس و فعالیت رو به مغزت برگردونی – کار رو برای خودت راحت‌تر کن. همیشه هر جا که میری یه دفترچه با خودت بردار، یه دفتر طراحی و ماژیک بزرگ کنار میزت بذار، یا زنگ ساعت صبحت رو فقط 10 دقیقه زودتر تنظیم کن تا وقتی بلند میشی، هر چی که اول صبح به ذهنت رسیده رو توی دفتر یادداشت کنی.

می‌دونم ، این کارها شاید به نظر پیش پا افتاده برسه، اما تاثیری که روی رفتارت می‌گذاره فوق‌العاده است.

حالا با تعریف خلاق بودن آشنا می شیم...

خلاقیت یعنی حل کردن یک مشکل به روشی تازه. یعنی تغییر دادن نقطهٔ دیدت.

خلاق بودن یعنی خطر کردن، و نادیده گرفتن شک، و رویارو شدن با ترس‌ها. یعنی شکستن روزمرگی و انجام یه کار متفاوت فقط برای اینکه کار متفاوتی کرده باشی. یعنی پیدا کردن هزار راه مختلف برای رسیدن به یک مقصد. یعنی اینکه هر روز خودت رو به چالش بکشی.

خلاق بودن یعنی حتی در پیش‌پا افتاده‌ترین جاها هم به دنبال ایده و الهام بگردی. یعنی سوال‌های احمقانه بپرسی. یعنی خلق کردن بدون نقد کردن. خلاق بودن یعنی تو بلدی در هر چیزی شباهت‌ها و تفاوت‌ها رو پیدا کنی.

خلاق بودن، یعنی تو داری فکر می‌کنی.

خودت رو در موقعیت خلاقیت قرار بده

کلمات کلیدی: راهکارهایی برای افزایش خلاقیت | پرورش خلاقیت تعریف خلاق بودن | خلاقیت در کودکان | افزایش خلاقیت

منبع دریافت این مطلب : فرانش